چهارشنبه ؛ 21 آبان 1404
تحلیل اقتصادی

بازار شکننده فناوری در برابر واقعیت‌های اقتصادی

جک آبلین، تحلیل‌گر ارشد سرمایه‌گذاری در شرکت Cresset Capital، در گفت‌وگویی با وال‌استریت ژورنال به این نکته اشاره کرده که بازار بیش از حد انتظار دچار تورم قیمتی شده است.
کد خبر : 20528

تبیین:

در ماه‌های اخیر، بازار سهام ایالات متحده که پیش‌تر تحت‌تأثیر تب هوش مصنوعی رشد چشمگیری را تجربه کرده بود، با چرخشی محسوس مواجه شده است. افت ناگهانی شاخص نزدک و سقوط ارزش سهام شرکت‌های بزرگ فناوری نشانه‌ای از این واقعیت است که موج اعتماد بی‌حد و مرز سرمایه‌گذاران به فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی رو به فروکش دارد. وال‌استریت که تا همین چند هفته پیش هوش مصنوعی را موتور محرک رشد اقتصادی آینده می‌دانست، اکنون با تردیدهایی جدی روبه‌رو شده است.

شاخص ترکیبی نزدک، به عنوان یکی از مهم‌ترین معیارهای ارزیابی عملکرد شرکت‌های فناوری، طی هفته گذشته با کاهش سه‌درصدی روبه‌رو شد؛ رقمی که پایین‌ترین میزان از زمان اعلام سیاست‌های تعرفه‌ای دونالد ترامپ در آوریل چند سال پیش محسوب می‌شود. این افت شدید برای بسیاری از فعالان بازار زنگ خطر جدی را به صدا درآورده است، زیرا نشانگر تضعیف اعتماد عمومی به بخش فناوری ــ به‌ویژه حوزه هوش مصنوعی ــ است. سرمایه‌گذاران که پیش‌تر چشم‌انداز درخشانی برای این فناوری متصور بودند، اکنون در حال بازنگری انتظارات خود هستند.

زیان‌های سنگین شرکت‌هایی همچون پالانتیر، اوراکل و انویدیا بیش از سایرین جلب توجه کرده است. سهام این شرکت‌ها به ترتیب با افت‌های ۱۱، ۹ و ۷ درصدی مواجه شدند؛ ارقامی که بیانگر واکنش شدید بازار به کوچک‌ترین نشانه‌های ضعف است. جالب اینجاست که حتی شرکت‌هایی مانند مایکروسافت و متا که با قدرت برنامه‌های خود را برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های هوش مصنوعی دنبال می‌کنند نیز از این روند نزولی مصون نماندند و ارزش سهامشان حدود چهار درصد کاهش یافت. چنین بازخوردی از سوی بازار بیانگر آن است که حتی اخبار مثبت و وعده‌های سرمایه‌گذاری‌های سنگین دیگر برای حفظ هیجان سرمایه‌گذاران کافی نیست.

جک آبلین، تحلیل‌گر ارشد سرمایه‌گذاری در شرکت Cresset Capital، در گفت‌وگویی با وال‌استریت ژورنال به این نکته اشاره کرده که بازار بیش از حد انتظار دچار تورم قیمتی شده است. به گفته او، سطح بالای ارزش‌گذاری‌ها سبب شده که حتی خبرهای خوب، توان تغییر مسیر کلی بازار را نداشته باشند. زمانی که انتظارات از رشد سود و بازده سرمایه به سقف می‌رسد، هر نشانه‌ای از کندی یا چالش، به سرعت موجب سقوط می‌شود. این وضعیت می‌تواند باعث شود بازار فناوری بیش از پیش آسیب‌پذیر شود، زیرا بخش بزرگی از ارزش سهام بر پایه امید و پیش‌بینی‌های بلندمدت درباره توانایی هوش مصنوعی ساخته شده است، نه بر نتیجه‌های ملموس اقتصادی فعلی.

افزون بر مشکلات درونی بازار، عوامل اقتصادی گسترده‌تر نیز به این فشارها دامن زده‌اند. تعطیلی‌های پی‌درپی دستگاه‌های دولتی ایالات متحده، کاهش سطح اعتماد مصرف‌کنندگان و موج اخیر اخراج کارکنان در شرکت‌های بزرگ فناوری، همگی از نشانه‌های آشفتگی در فضای اقتصادی هستند. این عوامل بیرونی موجب شده‌اند که حتی شرکت‌ها با عملکرد مالی قوی، در کوتاه‌مدت نتوانند از سقوط ارزش سهامشان جلوگیری کنند. فضای عمومی بازار نیز متأثر از ناآرامی‌های اجتماعی و نگرانی از آینده اقتصاد جهانی است، که باعث احتیاط بیشتر سرمایه‌گذاران در مواجهه با حوزه‌هایی می‌شود که ذاتاً پرریسک‌اند، مانند فناوری‌های نوظهور.

با وجود افت محسوس در نزدک، شاخص‌های دیگر از جمله S&P 500 و میانگین صنعتی داوجونز وضعیت نسبتاً باثبات‌تری را تجربه کرده‌اند. هرچند این دو شاخص نیز هر یک بیش از یک درصد کاهش داشته‌اند، اما در مقایسه با بخش فناوری، عملکردشان قابل قبول‌تر بوده است. علت این تفاوت عمدتاً وابستگی کمتر شرکت‌های غیر‌فناورانه به موج هوش مصنوعی و نوسانات شدید ناشی از آن است. بخش‌هایی نظیر کالاهای مصرفی، خدمات مالی و انرژی، هنوز تا حد زیادی از تأثیر مستقیم تحولات هوش مصنوعی دور مانده‌اند و همین موضوع به آن‌ها ثبات نسبی بخشیده است.

شاید بتوان گفت که هیجان اولیه پیرامون هوش مصنوعی، اکنون جای خود را به واقع‌گرایی می‌دهد. در ماه‌های گذشته بسیاری از سرمایه‌گذاران با امید کسب سودهای نجومی وارد بازار شدند، اما نرخ بازگشت واقعی سرمایه هنوز به اندازه وعده‌ها نبوده است. این شکاف میان انتظار و واقعیت همان چیزی است که اکنون بازار را شکننده کرده است. به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران در حال گذار از مرحله “تب هوش مصنوعی” به مرحله “ارزیابی عملی” هستند؛ دوره‌ای که در آن، پروژه‌ها باید ارزش اقتصادی قابل‌اندازه‌گیری تولید کنند تا بتوانند اعتماد جدیدی جلب کنند.

این تحولات برای شرکت‌های فناوری، به‌ویژه آن‌هایی که بخش عمده درآمد خود را از راهکارهای هوش مصنوعی به دست می‌آورند، می‌تواند فرصت بازنگری در استراتژی‌ها را فراهم کند. شاید زمان آن رسیده باشد که تمرکز صرف بر جذب سرمایه و تبلیغات گسترده جای خود را به اثبات کارآمدی و ارائه نتیجه‌های واقعی بدهد. در چنین شرایطی، شرکت‌هایی که بتوانند از فاز شعار و وعده عبور کرده و ارزش ملموس برای مشتری و بازار خلق کنند، دوباره به کانون توجه بازخواهند گشت.

در نهایت، افت اخیر در بازار فناوری را نمی‌توان تنها یک بحران زودگذر دانست. این وضعیت بازتابی از روند طبیعی بلوغ یک فناوری‌ست که باید از چرخه هیجان به مرحله ثبات برسد. هوش مصنوعی بی‌تردید بخشی مهم از آینده اقتصاد جهانی است، اما با زوال هیجان اولیه، اکنون دوره‌ای آغاز شده که در آن، رشد واقعی تنها از مسیر عملکرد مؤثر و کاربردی می‌گذرد نه از وعده‌های بزرگ و شعارهای پرزرق‌وبرق. به عبارت دیگر، بازار در حال آزمودن واقعیت‌های هوش مصنوعی است، نه رؤیاهای آن.

ارسال نظرات