سه‌شنبه ؛ 20 آبان 1404

اخلاق در سیاست: ضرورتی استراتژیک برای توسعه کشور و آرامش جامعه

اخلاق سیاسی مجموعه ای از ارزش‌ها است که می تواند در کوتاه‌مدت به ساختن جامعه‌ای منسجم و پایدار تبدیل شود که به صورت قانونمند، بتواند اعتماد عمومی را در بالاترین سطح آن حاکم کند.
کد خبر : 20511

تبیین:

در شرایط کنونی که فضای داخلی کشور با ‌چالش‌ها‌ و پیچیدگی‌های چندگانه‌ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روبرو است، نقش اخلاق در سیاست به عنوان حلقه‌ی مفقوده در بین سیاستمداران بیش از قبل اهمیت پیدا کرده است. سیاست که عرصه‌ای است بر پایه اصول انسانی از قبیل عدالت، صداقت، انصاف در رفتار متاسفانه، جامعه این روزها شاهد بی‌اخلاقی و تخطی‌هایی است که نهایتا می‌تواند به اعتبارسازی نهادها و مراجع تصمیم‌گیری آسیب بزند. اهمیت موضوع نگارنده را به سوی نگارش این متن سوق داده است.

اخلاق سیاسی مجموعه ای از ارزش‌ها است که می تواند در کوتاه‌مدت به ساختن جامعه‌ای منسجم و پایدار تبدیل شود که به صورت قانونمند، بتواند اعتماد عمومی را در بالاترین سطح آن حاکم کند. ادامه‌دار بودن اختلافات سیاسی در بین سیاستمداران می‌تواند عواقب زیانباری در پی داشته باشد. از جمله بی حرمتی به ساحت و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی، ساختن فضای دشمن تراشی و دشمن شادکنی آن هم در شرایطی که جامعه بیش از هر زمان دیگری به آرامش و اتحاد ملی نیاز دارد. از تبعات بلند‌مدت این رفتارها مخدوش شدن اعتبار سیاستمداران و نهادهای تصمیم‌گیر است که در صورت استمرار، در قالب شکاف‌ها و تفرقه‌ها، فرسایش انسجام اجتماعی و بحران‌های داخلی ظهور و بروز پیدا می کند. بدون تردید با بی توجهی به این مولفه‌های اساسی نه تنها توسعه ملی اتفاق نمی افتد بلکه ثبات سیاسی و آرامش نیز در جامعه حاکم نمی شود. این در حالی است که رعایت اخلاق در سیاست که برگرفته از آموزه‌های دینی و اسلامی می باشد دارای آثار و پیامدهای مثبتی از قبیل؛ تقویت روحیه‌ی همبستگی ملی، بالا رفتن مشروعیت دولت‌ها، کاهش تنش و درگیری‌های بی منطق است. به زعم نگارنده سیاستمدارانی که متعهد به اخلاق در عرصه سیاست هستند و التزام عملی به آن دارند، ضمن آن‌که در نگاه و باور افکار عمومی محبوب‌تر به شمار می‌روند، قابل احترام‌تر نیز هستند و کارآمدی بیشتری در حل مشکلات جامعه و تحقق اهداف دارند.

 پیوند میان سیاست و اخلاق در منابع دینی و اسلامی ریشۀ عمیق و سترگ دارد. بر همین اساس به اختصار به آراء چندتن از اندیشمندان مسلمان اشاره شده است.

فارابی:  نخستین فیلسوف عالم اسلام که به سیاست می پردازد و رابطه‌ی اخلاق و سیاست و جایگاه اخلاق در حوزۀ سیاسی را در اعتدال و میانه‌روی می داند. او کمال انسان را در خلقیات، به کمال بدن انسان تشبیه می‌کند.

همان‌طور که اگر کمال بدن انسان که صحت و سلامتی است حاصل باشد، باید حفظ شود و اگر حاصل نباشد باید به دست آید، بنابراین اگر کمال اخلاقی انسان حاصل باشد باید حفظ شود و اگر حاصل نباشد شایسته است حاصل شود.

ابوعلی سینا : بر اساس نظر ایشان نیازمندترین مردم به اصلاح در عمل، رفتار و گفتار رؤسا هستند. زیرا اینان به سبب غفلتشان از خود و تملق‌گویی مردم و اندرز ناپذیری و امتناع مردم از اظهار بدی‌هایشان و آگاه ساختن آنها به عیوبشان، از صالحان فاصله بسیار دارند.

ملااحمد نراقی: او سیاست و اخلاق را به عنوان دو روی یک سکه می‌نگرد که باید هم‌پوشانی و هماهنگی داشته باشند. سیاست بر پایه اصول اخلاقی و فضایل انسانی استوار است و سیاست ‌مدارانی که فاقد خصایص اخلاقی هستند مشروعیت و کارآمدی لازم را ندارند.

امام خمینی (ره): امام مجلس شورای اسلامی را محلی برای بحث و ساختن اخلاق جامعه دانسته است و توصیه‌ی ایشان به نمایندگان رعایت اخلاق کریمانه در نطق های خودشان است که در مخالفت‌های سیاسی باید از رفتار و گفتار مغایر با موازین شرع و اخلاق پرهیز نمایند.

مقام معظم رهبری مدظله العالی: تأکید معظم له بر یگانگی اخلاق و سیاست است. یکی از مؤلفه‌های اصلی که تبیین‌کنند‌ی دیدگاه اخلاقی ایشان در عرصه‌ی سیاست است موضوع مسئولیت است. مسئولیت در سطح فردی، گروهی، اجتماعی، ملی و تمدنی آشکارکنندۀ اخلاق در عملکردها است.

مسئولیت سیاسی در نگاه رهبری؛

۱.  نفی انفعال و کناره‌گیری سیاسی:

(در نظام سیاسی اسلام بی‌طرفی و انفعال در هیچ یک از سطوح مردمی و زمامداران پذیرفته شده نیست. دین اسلام از لحاظ سیاسی تکالیفی بر دوش مردم عادی و حکمرانان می‌نهد که مستلزم مشارکت فعالانه همگانی است)

۲. تفاوت بین انقلابی مثبت و انقلابی منفی:

( انقلابی منفی خودش را از کار کنار می‌گیرد اما اگر یک وقت کاری هم به دستش افتاد مثل آدم‌هایی که هیچ کاری در دستشان نیست حالت منفی‌بافی و شکل اپوزیسیون به خودش می‌گیرد کأنّه در هیچ کاری مسئولیت ندارد. انقلابی مثبت حتّی اگر هیچ‌کاره هم باشد خودش را مسئول‌ترین افراد می‌داند و وارد میدان می‌شود)

۳. امربه‌معروف و نهی از منکر:

(یک اصل اخلاقی است که در عرصه اجتماعی و سیاسی نمود می‌یابد. این اصل گونه‌ای نظارت اجتماعی و سیاسی نظام‌مند را پدید می‌آورد که در عرصه سیاسی اگر به‌صورت فرهنگی نهادینه وجود داشته باشد، پاسخگویی حداکثری مسئولین نظام اسلامی را به دنبال خواهد داشت)

۴. مدیریت خردمندانه و جهادی:

( از الزامات سیاست‌ورزی اخلاقی در اندیشه مقام معظم رهبری بهره‌گیری از مدل مدیریت جهادی است)

در پایان اگر در عرصه سیاست، اخلاق نادیده گرفته شود می تواند مشروعیت دولت‌ها را تضعیف کند و بی اعتمادی عمومی را منجر شود و نتیجه‌ی این بی اخلاقی‌ها در بین سیاستمدران و نهادها ایجاد تفرقه و بی ثباتی سیاسی  را به همراه خواهد داشت.

ارسال نظرات