بنیاد دفاع از دموکراسی آمریکا : 3 اکتبر – 11 مهر 1404
www.fdd.org
«میمون داروین» تنها تازهترین نمونه از سلسله پیشرفتهای هوش مصنوعی در جمهوری خلق چین (PRC) است - از جمله شگفتی «DeepSeek» و رباتهای انساننمایی که در مسابقات نیمهماراتن شرکت میکنند. این پیشرفتها نشان میدهد که ایالات متحده در خطر عقبماندن از چین در رقابت جهانی هوش مصنوعی (AI) قرار دارد. اما پرسش مهمتر این است: اگر چین برنده شود، چه رخ خواهد داد؟
برخلاف ایالات متحده، چین صرفاً برای دستیابی به بهترین فناوریهای هوش مصنوعی رقابت نمیکند؛ بلکه هدف پکن، گسترش و مقیاسپذیری فناوریها بهصورت ارزان و کارآمد است تا جهان آیندهی هوش مصنوعی در چارچوبی چینی شکل گیرد. در صورت موفقیت پکن، نوعی کنترل جهانی بیسابقه تثبیت خواهد شد؛ کنترلی که بر ادراک و رفتار انسانها، بازارها و دولتها سایه میافکند.
برای جلوگیری از این روند، ایالات متحده باید رویکردی رقابتی و نو اتخاذ کند؛ رویکردی که مقیاس فناوری را بر پیچیدگی آن مقدم بداند و از متنباز (Open Source) استقبال کند.
انقلاب هوش مصنوعی برای چین فرصتی راهبردی ایجاد کرده است. این فناوری در حال بازتعریف سلسلهمراتب جهانی عصر اینترنت است و به چین امکان میدهد تا در رهبری جهانی از ایالات متحده پیشی بگیرد. همچنین، هوش مصنوعی اشکال تازهای از کنترل بینالمللی را پدید آورده است؛ یعنی توانایی نهتنها در نظارت بر جریان اطلاعات، بلکه در شکلدهی به نحوهی پردازش و انتشار آنها - و در نتیجه، تأثیرگذاری بر منابع، انسانها و نظامهایی که به این اطلاعات وابستهاند.
پکن برای بهرهبرداری از این فرصت، موقعیت خود را بهخوبی تثبیت کرده است. فناوریهای هوش مصنوعی در بازار جهانی بر اساس عملکرد، قیمت و مقیاس پذیرش متمایز میشوند، و چین از کنترل دولتی بر بخش خصوصی برای رقابت در هر سه بُعد استفاده میکند. پکن فناوریهای پیشرفتهی داخلی و خارجی را با مزیت دادههای گستردهی درونسیستمی خود ترکیب کرده، به شرکتهایش یارانه میدهد تا از نظر قیمتی رقابتیتر شوند، و با حمایت از ادغام شرکتها و گسترش بینالمللی آنان، مسیر دستیابی به مقیاس جهانی را هموار میسازد.
این رویکرد مؤثر بوده است. چین نهتنها فاصلهی خود را با رقبا کاهش داده، بلکه در پلتفرمهای نسل جدیدی که دوران هوش مصنوعی را تعریف میکنند، به پیشتاز تبدیل شده است. شرکت «بایتدنس» در رسانههای اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی، و برندهای «SHEIN» و «Temu» در تجارت الکترونیک هوشمند پیشرو هستند. در حوزههایی که نرمافزار و سختافزار درهمتنیدهاند، برتری چین حتی آشکارتر است: جمهوری خلق چین در زمینهی شهرهای هوشمند، کشاورزی هوشمند و رباتیک
صنعتی در جایگاه نخست جهان قرار دارد. در مقابل، ایالات متحده رقیبی برای شرکتهایی نظیر هسای (Hesai)، DJI یا کوکا (KUKA) ندارد.
بهزودی، جایگاههای تثبیتشدهی چین در حوزههای گوناگون هوش مصنوعی به یکدیگر متصل خواهند شد. کاربران سراسر جهان برای انجام هر کاری - از توسعهی نرمافزار تا تولید و ارتباطات - به پلتفرمهای چینی تکیه خواهند کرد. این پلتفرمها در نهایت به نفع برنامههای کاربردی ساخت چین، از پهپادهای کشاورزی دقیق گرفته تا روبوتاکسیها، عمل کرده و مالکیت این بازارها را در اختیار شرکتهای چینی، و مالکیت جهانهای فیزیکی و مجازی را در اختیار پکن قرار خواهند داد.
اگر روند کنونی ادامه یابد، چین کنترل دنیای هوش مصنوعی را همانگونه در دست خواهد گرفت که آمریکا زمانی کنترل دنیای اینترنت را در اختیار داشت. این امر باعث وابستگی بینالمللی به چین خواهد شد؛ شرکتهای چینی به رهبران اقتصاد جهانی تبدیل میشوند و پکن نهتنها به دادههای جهانی دسترسی خواهد داشت، بلکه بر نحوهی استفاده از آن دادهها نیز تأثیر خواهد گذاشت - از رتبهبندی اطلاعات در رسانههای اجتماعی گرفته تا تشخیص ریسک در نظامهای نظارتی — و بدینترتیب، بر بازارها، جوامع و نظامهای حکمرانی اثرگذار خواهد بود.
این چشمانداز برای ایالات متحده فاجعهبار است. برای جلوگیری از آن، آمریکا باید استراتژی سنتی خود در زمینهی «نوآوریمحور بودن» را کنار بگذارد. رقابت کنونی در عرصهی هوش مصنوعی دیگر مسابقهای برای سریعتر بودن نیست؛ بلکه نبردی بر سر اندازه و مقیاس است.
رویکرد نوآورانهی شرکتهایی مانند OpenAI در برابر چین کارآمد نخواهد بود - تقطیر «DeepSeek» گواه این واقعیت است. همین موضوع در مورد NVIDIA نیز صدق میکند؛ نقشهی راه تراشههای هوش مصنوعی هواوی نمونهی روشنی از این برتری است. پکن فناوریهای پیشرفته را جذب کرده، آنها را مهندسی معکوس میکند و با تکیه بر مقیاس و هزینهی پایین، اعتماد و هنجارهای امنیتی غرب را به چالش میکشد - بدون آنکه تلاشهای آمریکا برای محافظت از فناوری خود یا محدود کردن چین تأثیر چشمگیری داشته باشد.
ایالات متحده به راهبردی کاملاً متفاوت نیاز دارد. واشنگتن باید حفاظت از بازار داخلی، نه صرفاً فناوری را در اولویت قرار دهد؛ زیرا بازار قابل اعتماد، بستر توسعهی امن هوش مصنوعی را فراهم میکند. در چنین محیطی، بخش فناوری و نهادهای نظارتی آمریکا باید متنباز را در سراسر زنجیرهی ارزش هوش مصنوعی بپذیرند تا فناوریهای آمریکایی بتوانند بهسرعت تکثیر شده و قابلیت مقیاسپذیری پیدا کنند.
صنعت نسل بعدی ایالات متحده باید بر پایهی همین شفافیت و متنباز بودن شکل گیرد تا کارخانهها و سامانههای هوشمندی مستقل از چین و در رقابت با آن پدید آیند. این سامانهها زیرساخت هوش مصنوعی آمریکا را قدرتمندتر میکنند و موجب تداوم رشد اکوسیستم آمریکایی خواهند شد.
آمریکا باید مسابقه بر سر رباتهای انساننما را کنار بگذارد و وارد میدان واقعی رقابت شود.
ناتان پیکارسیک - امیلی د لا برویر
ارسال نظرات