06 دی 1397 - 10:38
عصر پهلوی «دوران طلایی» برای رژیم صهیونیستی

خدمات گسترده رضاخان به رژیم صهیونیستی

امتیازدهی رژیم پهلوی به رژیم صهیونیستی و تقویت آن یکی از ثابت‌ترین رویه‌هایی است که در نوع حکومت داری رضاخان و پسرش واضح و مبرهن است. به قدرت رسیدن رضاخان حرکتی سازمان‌یافته بود که از سوی مجامع قدرتمند یهودی مستقر در اروپا طراحی و توسط انگلستان و مأموران و نمایندگان انگلیس در کشورمان عملیاتی شد.
کد خبر : 2013

پایگاه رهنما :

امتیازدهی رژیم پهلوی به رژیم صهیونیستی و تقویت آن یکی از ثابت‌ترین رویه‌هایی است که در نوع حکومت داری رضاخان و پسرش واضح و مبرهن است. به قدرت رسیدن رضاخان حرکتی سازمان‌یافته بود که از سوی مجامع قدرتمند یهودی مستقر در اروپا طراحی و توسط انگلستان و مأموران و نمایندگان انگلیس در کشورمان عملیاتی شد. در دوران صعود رضاخان به سلطنت، انگلستان پایتخت واقعی و مرکز فرماندهی امپراتوری جهانی صهیونیسم بود، به طوری که انگلستان در آن مقطع زمانی به صورت کامل تحت‌سیطره صهیونیست‌ها اداره می‌شد. جالب‌تر اینکه عناصر ذی‌نفوذ در کابینه انگلستان یا یهودی صهیونیست بودند مثل «سرهربرت سموئیل» یا «پیوریتن» یا شبه یهودی و صهیونیست مسیحی مثل «لرد بالفور» که یهودی‌تبار یا یهودی مخفی نیز قلمداد شده است. زمانی که رضاخان روی کار آمد، متفقین در پوشش کنفرانس ورسای برای بسیاری از ممالک اسلامی منطقه تعیین‌تکلیف کرده بودند. برای اداره سرزمین فلسطین نیز حول محور اعلامیه صهیونیستی بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلستان، لایحه قیمومیت تهیه و شرایط و زمینه‌های لازم را تحت‌پوشش «کانون ملی یهود» و در واقع «دولت یهودی» در فلسطین کاملاً آماده و مهیا کرده بودند. حال باید ورود رسمی صهیونیست‌ها به صحنه سیاست ایران را از زمان روی کار آمدن رضاخان با کمک سیدضیاءالدین طباطبایی (عامل یهودی- صهیونیستی حکومت رضاشاه) به شمار آورد. مجموع سیاست‌های حاکم بر رژیم پهلوی از این قرار بوده که نه تنها حمایتی در جهت احقاق حقوق از دست رفته مردم فلسطین در برابر تهاجم غیرانسانی صهیونیست‌ها نمی‌کند بلکه به اشکال مختلف زمینه استیلا و چیرگی صهیونیست‌ها بر مسلمانان در سرزمین‌های اشغالی را فراهم می‌کند. حمایت‌های رسمی و غیررسمی به رژیم کودک کش صهیونیستی در آن مقطع زمانی بسیار حائز اهمیت بود چرا که رژیم اشغالگر قدس از همان نخست با بحران مشروعیت روبرو بود و به رسمیت شناختن آن رژیم توسط دولت‌های منطقه غرب آسیا می‌توانست کمک شایانی به پیاده‌سازی سیاست‌های کشور‌های غربی در جهت بوجود آوردن یک دولت مستقل صهیونیستی و پیشبرد سیاست‌های توسعه طلبانه این رژیم کند. خریداری املاک از اعراب فلسطینی و تحویل آن به یهودیان توسط دولت رضاخان یکی از مصادیق کمک‌های ویژه‌ای است. سیدضیاءالدین طباطبایی چند صباحی به عنوان فرستاده ویژه رضاخان، به فلسطین می‌رود و اقدام به خرید زمین‌های اعراب فلسطینی در این منطقه می‌کند و بعد از آن زمین‌ها را به یهودیان واگذار می‌کند که چنین اقداماتی در جهت ایجاد قدرتمندسازی صهیونیست‌ها گامی مهم به شمار می‌آید.
روابط ویژه رضاخان با صهیونیست‌ها
حسین فردوست از جمله شخصیت‌های مهم رژیم پهلوی در کتاب خود می‌نویسد: «.. به اعتقاد ما، ایران در استراتژی روچلید‌ها جایگاه اساسی داشت و لذا می‌توانیم صعود سلطنت رضا خان را گامی از سوی صهیونیسم به منظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس تمدن یهود در خاورمیانه ارزیابی کنیم این گام توسط اردشیر ریپورتر، سر جاسوس انگلیس در ایران به فرجام رسید و رژیمی ضد اسلامی لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب فرهنگ اسلامی مردم ایران، این نیروی عظیم را از منطقه خاور میانه بیگانه و منزوی سازد. همزمان در خاورمیانه عربی نیز رژیم‌های پوشالی و خلق الساعه تأسیس گردیدند.» «فردوست» همچنین درباره روابط بحث برانگیز رضاخان با بعضی افراد و تشکل‌های مرموز می‌نویسد: «رضا و مقامات انگلیسی واسطه‌هایی داشتند که یکی از آن‌ها خان اکبر [میرزاکریم‌خان رشتی]و دیگری [اردشیر]پدر شاپورجی بود. سردار اسعد بختیاری، که مدتی وزیر جنگ رضا بود، نیز با سفارت انگلیس تماس داشت و شاید او هم مدتی از این واسطه‌ها بود... یکی از مهره‌های مهمی که واسطه رضاخان با انگلیسی‌ها بود و از محرمانه‌ترین اسرار رضا اطلاع داشت و هیچ‌کس دیگر را سراغ ندارم که به اندازه او در وقایع پشت‌پرده حکومت رضاخان مطلع باشد، سلیمان بهبودی است.» فردوست در ادامه سلیمان بهبودی را محرم‌ترین فرد حتی در زندگی خصوصی رضاخان معرفی می‌کند. جالب این است که سلیمان بهبودی نیز از دانش‌آموختگان آموزشگاه‌های یهودی، صهیونیستی آلیانس در ایران و دست‌پرورده همان کانون‌های دسیسه‌آمیز و عضو لژ فراماسونری بود. البته بعضی اشخاص کمتر شناخته‌شده نیز رفت‌وآمد‌هایی با رضاخان داشتند که دکتر مسنن یهودی دندانپزشک و... از آن جمله بودند. وجود، یکی دیگر از عناصری که رابط بین رضاخان و انگلیسی‌ها و بعضی محافل پشت‌پرده بود، محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) بود که هم در صعود رضاخان به سلطنت و هم پسرش محمدرضا نقش مهم داشت. جالب‌تر اینکه نفوذ و تسلط صهیونیست‌ها در دوره محمدرضا پهلوی مخلوع بیشتر به چشم می‌خورد و نوکری محمدرضا شاه تا آنجا به پیش می‌رود که بعد از اولین نامه انقلابی امام (ره) خطاب به شاه به مناسبت لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، که امام خمینی (ره) برای اولین بار در این نامه از آمریکا و اسرائیل به عنوان عامل بدبختی ایران واسلام نام می‌برد، طی پیامی به امام خمینی (ره) می‌نویسد: «شما هرچه دلت می‌خواهد به من بگو، ولی از آمریکا و اسرائیل هیچ حرفی نزن!» جالب اینجاست که رژیم پهلوی به عنوان اولین کشور منطقه‌ای می‌باشد که رژیم صهیونیستی را به صورت شناسایی محدود به رسمیت شناخت و سفارتخانه‌ای در بیت المقدس تاسیس کرد. اقدام رژیم پهلوی با اعتراض شدید کشور‌های اسلامی همسایه و منطقه مواجه شد تا آنجا که جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر نطقی تند علیه شاه ایراد می‌کند و از محمدرضا پهلوی، به این علت که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته است به شدت انتقاد می‌نماید و دیپلمات‌های خود را از ایران فرامی خواند و با ایران قطع رابطه می‌کند. نباید فراموش کرد، زمانی رضاخان بر کرسی ریاست تکیه زد، باید مجری اهداف و نقشه‌های کسانی باشد که در پشت پرده وی را همراهی و هدایت می‌کردند. به همین دلیل است که بسیاری از اقدامات ضد اسلامی را رضا شاه اجرایی کرد. در دوران حکومت وی میدان برای فعالیت صهیونیست‌ها چنان فراخ بود که آنان همواره از دوران حکومت وی به عنوان «عصر طلایی» یاد می‌کنند. ‏نکته پایانی اینکه خدمات گسترده رضاخان به آرمان صهیونیسم و همکاری همه‌جانبه او با حرکت‌های صهیونیستی در ایران، به قدری نزد رهبران و کانون‌های صهیونیستی هماهنگی داشت که تاریخ‌نگاران و نویسندگان مشهور یهودی و صهیونیست تصریح و تأکید کرده‌اند که «دوره سلطنت رضاخان برای یهودیان ایران، نظیر زمان کورش کبیر و عصر فرزند او محمدرضا نظیر عصر داریوش اول بوده است.»

ارسال نظرات