تبیین:
نویسنده: علی خسروشیری
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت ضداستکباری انقلاب، آمریکا به عنوان سردمدار جبهه استکبار در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و این دو به عنوان دشمن متقابل تعریف شدند و راهبرد متقابل هر دو کشور در ۴۶ سال اخیر عداوت و خصومت دائمی و فزاینده بوده است. در اینجا یک سوال محوری و اساسی مطرح میشود و آن این است که راه حل پایان مشکلات ایران و آمریکا چیست و چگونه میتوان به این خصومت پایان داد؟
برای پاسخ به این سوال محوری، دو رویکرد متفاوت از سوی مسئولان و اندیشمندان طرح شده است. رویکرد اول که برگرفته از ارزشهای انقلابی و اسلامی است و مقام معظم رهبری و جریان انقلابی منادی آن هستند؛ براساس این رویکرد، آمریکا باید دست از دشمنی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بردارد و از خوی استکباری فاصله بگیرد. به تعبیر بنیانگذار راحل انقلاب «آمریکا آدم بشود» و سیاست هایش خصایل انسانی و اخلاقی پیدا کند و این راه حل نهایی پایان عداوت است. رویکرد دوم که برخی از روسای جمهوری آمریکایی، دولتهای میانجی بین المللی و در داخل نیز برخی از روسای جمهور نظیر رئیس جمهور دولت اصلاحات و رئیس جمهور دولت تدبیر و امید و برخی از روشنفکران متمایل به لیبرالیسم منادی آن بودهاند و آن این است که با مذاکره مستقیم مشکلات میان ایران و آمریکا مرتفع خواهد شد.
با وجود اینکه در ۴۶ سال گذشته دولت آمریکا در سیاست اعمالی و همچنین اعلامی خود به دنبال سرنگونی نظام مردمی و اسلامی ایران و همچنین تجزیه کشور بوده است، اما برخی از روسای جمهور آمریکا نظیر کارتر، ریگان، کلینتون، اوباما، بایدن و ترامپ در برهههایی از تاریخ پیشنهاد مذاکره را برای حل مشکلات و خصومتهای های موجود میان آمریکا و ایران دادند و تلاش داشتند خود را افرادی صلح جوی برای افکار عمومی نمایش دهند. همچنین در داخل کشور نیز برخی از سیاسیون و روشنفکران متمایل به لیبرالیسم نیز این رویکرد را متقابلا طرح و مورد پذیرش داشتند. حتی در مقاطعی نیز توافقهایی با موضوعات خاص نظیر قرارداد الجزایر، برجام و... میان طرفین منعقد گردید؛ ولی گذر زمان نشان داد که دولتمردان آمریکایی در نیات، سخنان و سیاستهای خود صداقت ندارند و هدفی جز سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را در سر نمیپرورانند. بدون تردید، آمریکاییها از بیان مذاکره مستقیم ۴ هدف اساسی زیر را دارند:
۱- فریب افکار عمومی
۲- تسلیم ایران و تحمیل خواستههای غیرانسانی، برخلاف حقوق بین الملل، استکباری و زورمدارانه خود به دولتمردان ایران
۳- تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران و سرنگونی آن
۴- استحاله انقلاب اسلامی
بنابراین تجربه تاریخی، ارزشهای اسلامی و مطالعات علمی نشان داده است که رویکرد مذاکره نتیجهای جز تضییع منافع ملی ایران و از بین رفتن ارزشها و آرمانهای والای انقلاب اسلامی نخواهد داشت. آخرین شاهدمثال آن، تهاجم وحشیانه رژیم صهیونیستیو آمریکا به مام وطن در حین مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا بود که آخرین میخ بر تابوت ایده خام و ناپخته مذاکره با استکبار نیز محسوب میشود.
به طور قطع، راهکار واقعی حل مشکلات و خصومت موجود میان ملت ایران و دولت آمریکا، مذاکره نبوده بلکه پایان یافتن دشمنی کینه توزانه (جنگ اقتصادی و تحریم ها، نظامی، رسانهای، تبلیغاتی، فرهنگی و سیاسی) دولتمردان آمریکایی و دوری از سیاستهای استکباری است. مقام معظم رهبری به زیبایی و واقع بینانه راه حل پایان مشکلات ایران و آمریکا را اینگونه بیان میکنند:
«اگر آمریکاییها میخواهند صادقانه کار تمام شود، بنده راه حل را ارائه میدهم. راه حل این است: آمریکاییها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره، حرف منطقی و متین و مستدلی نیست؛ حرف درست این است. اگر میخواهند مشکلات فی مابین وجود نداشته باشد-که میگویند ما میخواهیم بین ایران و آمریکا مشکلی وجود نداشته باشد- دست از دشمنی بردارند. … بنده مسئولان آمریکایی را هدایت میکنم؛ اگر دنبال راه حل عاقلانه میگردند، راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند؛ عمل خود را تصحیح کنند و دست از دشمنی با ملت ایران بردارند.» (بیانات در حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۲)
ارسال نظرات