دوشنبه ؛ 27 مرداد 1404

وقتی به سوی صلح پیش می‌روند، ارمنستان و آذربایجان باید در برابر عادات قدیمی مقاومت کنند

از زمان آغاز جنگ بین ارمنستان و آذربایجان در اوایل دهه ۱۹۹۰، دو کشور به ندرت مستقیماً با هم ارتباط داشته‌اند. آنها بیشتر به متحدان تکیه کردند و از طریق میانجی‌ها مذاکره کردند، هر کدام به دنبال حامی‌ای در میان قدرت‌های بزرگ بودند. این الگو پس از جنگ دوم قره‌باغ در ۲۰۲۰ نیز ادامه داشت، زمانی که میانجی‌گری به رقابت ژئوپلیتیکی تبدیل شد—روسیه در یک طرف و بروکسل و واشنگتن در طرف دیگر، که بیشتر مانع صلح بودند تا یاری‌رسان.
کد خبر : 19610

اینکه نشست واشنگتن نقطه‌ی عطفی باشد یا صرفاً حواس‌پرتی، بستگی به تعهد هر دو رهبر دارد که کار آغاز شده را به پایان برسانند.

وقتی نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، و الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، جمعه در واشنگتن دیدار می‌کنند، صحنه‌ها غیرقابل چشم‌پوشی خواهد بود: پرچم‌ها، دست دادن‌ها و وعده‌ی صلح تحت حمایت آمریکا. احتمالاً چند سند امضا خواهد شد؛ برخی نمادین و برخی دیگر ممکن است پیامد‌های مهم‌تری داشته باشند، مانند توافقی درباره اتصال منطقه‌ای. هرگونه پیشرفت و حمایت خارجی از روند صلح خوشامد است. اما نباید دستاورد مهمی را فراموش کرد: تعامل مستقیم دوجانبه که دو طرف را به صلح نزدیک‌تر کرده تا دهه‌ها میانجی‌گری خارجی. این پیشرفت شکننده است. این نشست می‌تواند نقطه عطفی باشد یا واشنگتن آن را به حواس‌پرتی تبدیل کند. نتیجه کمتر به نمادگرایی لحظه بستگی دارد و بیشتر به تعهد هر دو رهبر برای تکمیل کاری که شروع کرده‌اند.

از زمان آغاز جنگ بین ارمنستان و آذربایجان در اوایل دهه ۱۹۹۰، دو کشور به ندرت مستقیماً با هم ارتباط داشته‌اند. آنها بیشتر به متحدان تکیه کردند و از طریق میانجی‌ها مذاکره کردند، هر کدام به دنبال حامی‌ای در میان قدرت‌های بزرگ بودند. این الگو پس از جنگ دوم قره‌باغ در ۲۰۲۰ نیز ادامه داشت، زمانی که میانجی‌گری به رقابت ژئوپلیتیکی تبدیل شد—روسیه در یک طرف و بروکسل و واشنگتن در طرف دیگر، که بیشتر مانع صلح بودند تا یاری‌رسان.

مانع صلح تنها رقابت میان پایتخت‌های خارجی نبود، بلکه ذهنیت پس‌استعماری بازیگران محلی نیز بود. کشور‌های قفقاز جنوبی که از سایه‌های امپراتوری‌های عثمانی، فارسی، بریتانیا و روسیه بیرون آمده‌اند، عادت‌های دیپلماسی عمودی داشتند. آنها بیشتر به پایتخت‌های دوردست نگاه می‌کردند تا از منافعشان دفاع کنند و به ندرت به همسایگانشان در آن سوی مرز نگاه می‌کردند.

این الگو در ۲۰۲۳ شروع به تغییر کرد. باکو و ایروان به جای جستجوی میانجی‌های دوستانه در «فروم‌های مختلف»، به گفت‌و‌گو‌های دوجانبه مستقیم روی آوردند. پیشرفت سریع بود. تنها در دو سال، آنها به توافق نهایی صلح نزدیک‌تر شدند تا دهه‌ها مذاکرات مدیریت شده خارجی.

یک نقطه عطف کلیدی ماه گذشته رخ داد، زمانی که پاشینیان و علی‌اف در ابوظبی دیدار کردند، درست پس از آنکه تیم‌های آنها متن توافق صلح را نهایی کردند. تعهد مجدد عمومی آنها برای تکمیل روند بسیار مورد تحسین قرار گرفت—اما فرصت‌های مشابهی پیش‌تر نیز آمده و رفته بود.

دو خطر اکنون پدیدار است. اولی غریزه باقی‌مانده در هر دو پایتخت برای جستجوی تایید، تضمین امنیت یا مشوق‌های مالی از خارج است. دومی خطر نقش‌آفرینی بازیگران خارجی به عنوان خرابکاران، آگاهانه یا ناخواسته است.

از این دو، اولی بنیادین‌تر است. دو سال گذشته شاهد حرکت واقعی باکو و ایروان به سمت مالکیت روابط خود به عنوان دولت‌های مستقل بوده‌اند- شکستی دیرهنگام از وابستگی‌های استعماری. اما حتی در آستانه توافق نهایی، هر دو طرف هنوز به بازیگران خارجی چشم دوخته‌اند. شاید این انتظار بی‌ثمر باشد.

طبیعی است که هر دو پایتخت که روابط نسبتاً قابل پیش‌بینی با روسیه و اتحادیه اروپا دارند، اکنون به دنبال بهبود روابط با دولت جدید آمریکا هستند—یکی از دلایل حضور آنها در کاخ سفید. اما تاریخ نشان داده وقتی یک پایتخت خارجی در روند صلح پیشقدم می‌شود، پایتخت‌های رقیب واکنش نشان می‌دهند و اغلب پیشرفت را مختل می‌کنند. دوران مداخله خیرخواهانه قدرت‌های بزرگ به پایان رسیده است. غرب، مانند روسیه، اکنون منافع را دنبال می‌کند نه ایده‌آل‌ها. افزون بر این، سیاست خارجی غرب، به‌ویژه آمریکا، که زمانی نسبتاً باثبات بود، اکنون هرچه بیشتر ناپایدار شده است.

هر مداخله تازه غرب به احتمال زیاد هدیه نخواهد بود؛ بلکه تلاشی برای جایگزینی نفوذ مسکو با واشنگتن است که خطر واکنش منفی، بی‌ثباتی و عقب‌نشینی احتمالی را به همراه دارد. روسیه کنترل مسیر‌های تجاری بین آذربایجان و ارمنستان را می‌خواست، چیزی که اکنون هر دو طرف رد می‌کنند. تلاش واشنگتن برای جا انداختن خود به عنوان میانجی انحصاری، به مسکو و تهران و همچنین مخالفان محلی و جهانی دیگر بهانه‌ای برای کارشکنی و افزایش هزینه‌های سیاسی توافق احتمالی می‌دهد.

اعتماد مجدد به غرب برای رهبری روند صلح و داوری بین طرفین ممکن است پیشرفت شکننده‌ای که از دیپلماسی دوجانبه حاصل شده را نابود کند. بدتر اینکه می‌تواند ارمنستان و آذربایجان را از مالکیتی که به تازگی شروع به اعمال آن کرده‌اند، محروم کند. در این شرایط، پیشرفت بهتر است زمانی حاصل شود که طرف‌ها در حمایت از توافق دوجانبه به اجماع برسند، نه اینکه اجازه دهند قدرت‌های خارجی برای آن سرپرستی قائل شوند.

واشنگتن و بروکسل هنوز می‌توانند جایگاهی در این فرآیند داشته باشند، به شرطی که نقش پیشنهادی‌شان عملی و سودمند برای غرب و طرف‌های درگیر باشد. این می‌تواند شامل بودجه برای بازگشایی مسیر‌های ارتباطی به عنوان یک کریدور غرب به شرق، مرزبندی، پاکسازی مین و پیشگیری از حوادث باشد. همچنین می‌تواند شامل گمرک‌های مشترک و ترانزیت دیجیتالی باشد که توسط کارشناسان بی‌طرف حسابرسی می‌شود، بدون هیچ‌گونه معافیتی از حاکمیت ملی. پیشنهاد‌هایی که به «اجاره» یا کریدور‌های مدیریت شده خارج از حاکمیت اشاره دارند، صرفاً همان سلسله‌مراتب را که طرف‌ها قبلاً از قدرت‌های منطقه‌ای رد کرده‌اند، تکرار می‌کنند. بازیگران خارجی حتی کمتر احتمال موفقیت در این امور دارند. هرچه غرب بیشتر ناهماهنگ و خودخواه به نظر برسد، احتمال بیشتر است که دو کشور برای آرام کردن قدرت‌های بزرگ، بیشتر به سوی بازیگران منطقه‌ای جنوب، شرق و حتی شمال خود نزدیک شوند.

مشارکت غربی، مبتنی بر منافع مشترک و احترام به استقلال محلی، هنوز امکان‌پذیر است. واشنگتن ممکن است در این دیدار در مرکز توجه باشد، اما نباید بروکسل از صحنه کنار رود. هرچند انتظار چابکی همانند مسکو و واشنگتن از بروکسل به دلیل بروکراسی و منافع متضاد اعضا غیرمنطقی است، اتحادیه اروپا ابزار‌های مهمی دارد: سرمایه‌گذاری، استاندارد‌ها و پیاده‌سازی. سرمایه‌گذاری در انرژی پاک، زیرساخت، بازسازی پس از درگیری و آشتی دوجانبه گزینه‌های بهتری نسبت به ژست‌گیری و مدیریت بیش از حد واشنگتن هستند.

اکنون نمادگرایی باید جای خود را به محتوا و به رسمیت شناختن استقلال محلی بدهد. طرف‌ها باید توافقی را که مذاکره کرده‌اند امضا کنند و قلم را در دست خود نگه دارند، در حالی که بازیگران خارجی از اجرای آن حمایت کنند، نه نگارش آن. صلح را نه با سخنرانی یا ژست‌های نمایشی، بلکه با قطار‌هایی که حرکت می‌کنند، گمرک‌هایی که عبور می‌دهند و مرز‌هایی که آرام باقی می‌مانند، قضاوت کنید. /نویسنده: فیلیپ گاماغلیان و زائور شیری‌اف/ بنیاد کارنگی آمریکا  : 7 آگوست  – 16 مرداد 1404
carnegieendowment.org

ارسال نظرات