- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
سهشنبه ؛ 18 آذر 1404 روسها در مذاکرات آلاسکا به دنبال چیستند
قرار است به زودی مذاکرات مستقیم ترامپ و پوتین بر سر پایان دادن به جنگ اوکراین در آلاسکا برگزار شود. منابع آمریکایی میگویند این جدیترین مذاکراتی است که بر سر تسریع روند آتش بس در جنگ اوکراین و حل موانع پیش رو در پایان دادن به این منازعه صورت میگیرد. همچنین ویتکاف نماینده ترامپ نیز اخیرا در دیداری سه ساعاته با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بر سر پیچیدگی شرایط موجود و راهکارهای احتمالی مواجهه با آن رایزنی کردهاند.
اما حل معمای جنگ اوکراین ساده نیست! فراموش نکنیم که ترامپ قول داده بود در صورت حضور در راس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن در عرض ۲۴ ساعت یا نهایتا ۱۰ روز این بحران را حل و فصل کند تا به قول خود دیگر مالیات شهروندان آمریکایی صرف جنگ افروزی در اوکراین نشود! اما اکنون با گذشت شش ماه از حضور ترامپ در مسند قدرت نه تنها منتج به انعقاد پیمان صلح و آتش بس میان طرفین منازعه نشده، بلکه شاهد تصاعد بحران در ابعاد متنی و فرامتنی جنگ اوکراین هستیم. به راستی چه اتفاقی رخ داده است؟!
مانع اصلی در انعقادپیمان آتش بس در جنگ اوکراین ملاحظات راهبردی و آینده نگرانه روسها در قبال دوران پساجنگ است. این ملاحظات ناظر بر سه مولفه کلان و اساسی تعریف میشود:
نخست اینکه جنگ اوکراین به معادله دووجهی (میان روسیه و اوکراین) نبوده و طرف مقابل روسها در این نبرد ناتو بوده است. تقلیل منازعه اخیر به تقابل "زلنسکی-پوتین"یا "مسکو-کی یف" نوعی آدرس غلط و انحرافی در تحلیل این نبرد گسترده محسوب میشود. در اینجا اوکراین "زمین جنگ "بوده نه "طرف اصلی منازعه با روسیه"!
دوم اینکه اوکراین نمیتواند بسیاری از تضمینهای امنیتی مدنظر روسها که ناظر بر دوران پساجنگ خواهد بود را ارائه دهد و در این خصوص "ناتو"باید وارد میدان مذاکره شود. به عنوان مثال یکی از مطالبات روسها عدم گسترش ناتو به شرق است. اما آیا دولت اوکراین میتواند چنین تضمینی را به مسکو دهد؟!
سوم اینکه برخی اتفاقاتی از جمله "عضویت سوئد و فنلاند در ناتو"و "استقرار زیر دریاییهای هستهای در دریای شمال و بالتیک"رخ داده میتواند تبدیل به کانون و نقطه آغاز جنگهای دیگری میان روسیه و دیگر اعضای ناتو شود. قطعا روسیه بخشی از معادله آتش بس را در قالب "معادله بازدارندگی در برابر جنگهای آتی"جستوجو میکند. حال آنکه ترامپ (حداقل تاکنون) به دنبال یک آتش بس ساده و صوری با هدف اثبات قدرت خود در نظام بین الملل بوده است.
این موارد نشان میدهد انعقاد آتش بس واقعی در جنگ اوکراین اساسا ساده نیست. خطوط قرمز راهبردی روسیه در این معادله چند مجهولی پررنگتر از حد تصور ترامپ و ویتکاف است.
ارسال نظرات