بررسی دلایل و زمینه های شکل گیری و صف بندی های سیاسی قبل از جنگ جهانی اول و دوم، این سوال را در ذهن متخصصین ژرف اندیش روابط بین الملل و تحلیل گران سیاسی به وجود می آورد که آیا جنگ جهانی سوم در حال وقوع است یا خیر؟
توسعه طلبی امپراطوری های اروپایی در چند دهه منتهی به جنگ جهانی اول نشان از شکل گیری دسته بندی ها و قطب بندی های سیاسی و نظامی دنیای آن روز بود. رویاهای توسعه طلبانه بیسمارک صدراعظم پروس (آلمان امروز) و جنگ با اتریش که در آن زمان امپراتوری قدرتمندی بود همچنین جنگ آلمان با فرانسه که موجب شکست فرانسه و تشکیل امپراتوری آلمان شد و متعاقب آن اتحاد آلمان با اتریش و ایتالیا موجب شکل بندی قطب نظامی تحت عنوان "اتحاد مثلث" شد. در نقطه مخالف اتحاد سه کشور روسیه، فرانسه و انگلیس نشان از یک رویارویی بزرگ در آینده بود. حمله ایتالیا ، بلغارستان ، صربستان و یونان به امپراتوری عثمانی اولین جرقه های جنگ جهانی اول را زد. در مرحله بعد رقابت آلمان و فرانسه بر سر مراکش ، رقابت اتریش و روسیه در بالکان، اختلاف بین فرانسه و آلمان از سال ۱۸۷۰ درباره ایالات آلزاس و لرن، رقابت اقتصادی و دریایی بین آلمان و انگلیس، رواج ملیگرایی و وطنپرستی در اروپا، انبار کردن تسلیحات و ادوات جنگی در سطح وسیع توسط دولتهای اروپایی نشان از اتحادها و جبهه بندی های بین کشورهایی بود که یکی پس از دیگری به دنبال هم پیمانان خود وارد جنگ شدند. همه این صف بندی ها نیاز به جرقه ای داشت تا شعله جنگ برافروخته شود و این بهانه در 28 ژوئن 1914 با ترور ولیعهد امپراتوری اتریش مجارستان یعنی آرشیدوک فرانتس فردیناند فراهم شد. همه این عوامل از جمله دلایل زمینه ساز یکی از بزرگترین و وحشتناک ترین جنگ های تاریخ بشر شد که در آن 10 میلیون انسان کشته و حدود 20 میلیون نفر مجروح به جای گذاشت .
در جنگ جهانی دوم نیز که منجر به کشته شدن دهها میلیون نفر از مردم جهان شد، نیز توسعه طلبی قدرت های جهانی از مهمترین زمینه های شروع این جنگ بود. قبل از جنگ جهانی دوم صف بندی ها و دسته بندی ها بین المللی در دهه ای منتهی به جنگ جهانی دوم، ناقوس جنگی فراگیر را به صدا در آورد. حمله آلمان به لهستان در 1 سپتامبر 1939 موجب شروع جنگ جهانی دوم شد. اتحاد شکل گرفته بین آلمان، ایتالیا، ژاپن ، مجارستان، رومانی و بلغارستان موجب شکل گیری متحدین و متعاقب آن اعلان جنگ فرانسه وبریتانیا به نفع لهستان و بر علیه آلمان و سپس حمایت کشورهای چین، آمریکا و شوروی با اتحاد با فرانسه و بریتانیا عملا جریان متفقین را شکل داده و موجب تنش و درگیری بین متحدین و متفقین شد.
وقایع سالهای اخیر نیز در واقع تداعی کننده سالهای منتهی به دو جنگ جهانی اول و دوم است و نشان از تکرار تاریخ است. همانطور که بسیاری از تحلیل گران تیز بین سیاسی و روابط بین الملل معتقدند جنگ روسیه و اوکراین نه تنها سرآغاز تحولات عظیم در هندسه آینده قدرت است، بلکه نشان از اوج خصومت قدرت های جهانی است. چرا که تحلیل گران بزرگ جهان مثل پروفسور میرشایمر جنگ روسیه و اوکراین را جنگ بین روسیه و اتحادیه اروپا و ناتو به عنوان بزرگترین بلوک نظامی و اقتصادی جهان می دانند که اوکراین در واقع نقش نیابتی ناتو را بر عهده دارد. افزایش تنش چین و تایوان که از حمایت همه جانبه آمریکا برخوردار است، جنگ اسراییل با غزه، اقدامات جریان غربی- عربی - عبری در سقوط بشار اسد و جنگ تحمیلی 12 روزه آمریکا و رژیم صهیونی بر علیه ایران همگی نشان از شکل گیری قطب بندی جدید جهانی است. از یک طرف تلاش ترامپ برای شکل دهی به اجماع غربی- عبری-عربی در قالب پیمان ابراهیم، دخالت رژیم صهیونی در خاورمیانه به منظور تغییر ژئو پلتیک منطقه و مرزهای جغرافیایی در غرب آسیا، ایجاد اتحاد های منطقه ای بین آذربایجان و سوریه و اقلیم کردستان از یک طرف و اسراییل و محور عبری و عربی از طرف دیگر و همچنین حمایت روسیه ،چین ، پاکستان و جبهه مقاومت از ایران، نوید شکل بندی های نظامی و امنیتی و تداعی کننده صف بندی ها و دسته بندی های جنگ جهانی اول و دوم است.
به نظر می رسد با گذشت زمان این صف بندی ها شفاف تر و واضح تر خواهد شد. نظام سلطه به رهبری آمریکا و با مزدوری رژیم صهیونی به دنبال ایجاد جهانی تک قطبی با رهبری آمریکا است. این امر به شدت در شعارهای ترامپ در خصوص برگرداندن شکوه به آمریکا بازتاب دارد. از طرف دیگر قدرتهای نوظهور مثل چین و روسیه و ایران در پی جهانی عاری از تک جانبه گرایی هستند این دو دیدگاه در یک رهیافت قابل جمع نبوده و نشان از شکل گیری تنازعی طولانی مدت است که تداعی کننده هماوردی ها، چالشها و درگیری های متعدد است. البته ممکن است این هماوردی ها منجر به درگیری های مستقیم بین قدرت های بزرگ نشده و صرفا در حد درگیری های نیابتی باقی بماند اما شواهد و قرائن نشان از دورانی پرتنش و درگیری در آینده است که البته به به نظر می رسد در حال شکل دهی به هندسه آینده قدرت است
ارسال نظرات