مقدمه:
منطقه غرب آسیا به واسطه اهمیت تاریخی خود در نظام بین الملل و بازی های قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی ابرقدرت ها و همچنین ظرفیت ویژه انرژی و جغرافیای سیاسی و ژئواستراتژیک در غرب آسیا، همواره مورد تحولات داخلی و مداخلات خارجی مختلف بوده است. پس از فراز و نشیب های فراوان در دهه اخیر، سه جریان قدرت مهم با محوریت ترکیه، عربستان و ایران که به جریان های عربی، ترکی و مقاومت نامیده می شوند، در منطقه غرب آسیا دارای جایگاه و مراکز قدرت شدند.
باوجود اینکه جریان های عربی و ترکی ارتباط و تعامل با غرب را در اصول سیاست خارجی خود گنجانده اند، که البته هر کدام به تناسب توان اقتصادی و قدرت سیاسی در سطوحی از وابستگی در رابطه با غرب هستند. جریان عربی به واسطه عدم دموکراسی حداقلی، رانتیریسم (درآمد کلی بر مبنای فروش تک محصول طبیعی نفت) و فقدان توان امنیتی لازم در سطوح بالاتری از وابستگی به غرب قرار دارند. اما قدرت دیگری به نام رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فلسطین که به هیچ وجه ظرفیت و گزاره های لازم برای جریان سازی از جمله اشتراک فرهنگ، هویت، دین، زبان، قومیت، تاریخ و ... را با دیگر کشورهای منطقه مانند سه جریان قبلی ندارد، از سوی قدرت های غربی و به ویژه آمریکا مورد حمایت همه جانبه و ایدئولوژیک خارج از عرف بین الملل قرار گرفته است.
رژیم صهیونیستی به واسطه ضعف ماهوی و هویتی در جریان سازی قدرت در منطقه، با انواع حیل مختلف از جمله تطمیع و تهدید به دنبال جذب و یارگیری از کشورهای عضو در جریان های سه گانه قدرت در منطقه شده، شامل نزدیکی به کشورهایی نظیر آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان از جریان ترکی و کشورهایی نظیر امارات، بحرین، اردن و قطر از جریان عربی و البته با توجه به تقابل نظامی و امنیتی به دنبال تهدید، خرابکاری امنیتی و حتی حمله نظامی در کشورهای ذیل جریان مقاومت است که شامل؛ عراق، لبنان، یمن و سوریه می باشد که این دسیسه ها منجربه حملات به لبنان، یمن و ایران و سقوط دولت بشار اسد در سوریه به عنوان یکی از قطعات مهم پازل جریان مقاومت در کنار مرزهای رژیم صهیونیستی شد.
تحرکات رژیم صهیونیستی:
سوریه پس از حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه، لبنان و یمن در سال گذشته شمسی (1403)، شاهد سقوط دولت مستقر خود شد که عواملی از قبیل ناکارآمدی و بی تدبیری دولت و ارتش بشار اسد، مردم ناراضی از حاکمیت، تجزیه طلبی کردهای سوریه، فعالیت گروه های تکفیری، دخالت دولت های خارجی از قبیل ترکیه، آمریکا، رژیم صهیونیستی و اعراب در پدید آوردن چنین وضعیتی برای کشور و مردم سوریه موثر بودند.
اما برخلاف اینکه رژیم صهیونیستی جریان های ترکی و عربی را بیشتر در حد یک رقیب می پندارد که در نظر دارد با ارتباط سیاسی و تعامل تجاری با آنان و اجبار و تطمیع آمریکا حیات جعلی و مزورانه خود را به عنوان یک کشور متنفذ و قدرتمند در منطقه غرب آسیا نهادینه نماید. اما مهمترین دغدغه امنیتی و هراس برای موجودیت صهیونیست ها که در سندهای امنیت ملی آنها مکرر درج شده و اکنون نیز در عملیات های متعدد آن آشکار گشته است، ایران و گروه های عضو جریان مقاومت هستند.
در حال حاضر پس از حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به محور جریان مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران و پاسخ قدرتمندی که آنها را ناگزیر به ارائه پیشنهاد آتش بس نمود، به نظر می رسد پیش نویس نظم نوین منطقه، چند پروژه سرنوشت ساز نیمه تمام مهم دارد که بایستی از سوی جریان های بومی قدرت و بازیگران عارضی و خارجی تعیین تکلیف شود، تا مختصات، حدود و ثغور نظام منطقه ای و قدرت سیاسی در منطقه حساس غرب آسیا مشخص شود.
پرونده سوریه:
سوریه گویا یکی از حلقه های مهم و ژئوپلتیک و البته ضعیف در سناریوهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در مقابله با جریان مقاومت در منطقه بود که حتی پس از سقوط و حملات متعدد رژیم صهیونیستی به مراکز قدرت و نظامی آن، هنوز نشانه هایی از خواب های آشفته صهیونی برای سوریه و نظم جدید منطقه، هویدا می شود. در پروژه جدید آمریکایی – صهیونی به نظر می رسد که سوریه با مساحت 185 هزار کیلومتر مربع و جمعیت 23 میلیونی را به سه منطقه حائل در شمال، مرکز و جنوب برای تحقق چند هدف مهم تبدیل نمایند.
1. کردهای سوریه با مساحتی حدود 40 تا 50 هزار کیلومتر مربع و 10 تا 18 درصد جمعیت در شمال سوریه و هم مرز با ترکیه با مذهب غالب اهل سنت شافعی و البته سکولار، دارای تعداد قابل توجهی از چاه های نفت و 60 درصد زمین های کشاورزی سوریه هستند که در ائتلاف وثیق با آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشند. کردهای سوریه خطر امنیت ملی و از خطوط قرمز مهم امنیت ملی ترکیه محسوب می شوند که اساسا یکی از دلایل مهم دخالت ترکیه در سقوط دولت بشار اسد علاوه بر کاهش نفوذ و قدرت جریان مقاومت، احاطه، استیلا و کنترل پان کردیسم، تجزیه طلبی و ایجاد ناامنی های احتمالی کردها در مرزهای جنوبی خود بود.
کردستان سوریه با حاکمیت نیروهای دموکراتیک سوریه یا قسد یا SDF در صورت خودمختاری و استقلال بیشتر و عدم دخالت مطلق نیروهای دولت مرکزی در آن می تواند هم برگ برنده ای برای کنترل ترکیه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان یک از جریان های قدرت در منطقه غرب آسیا شود و هم منطقه حائلی برای کاهش کنش های احتمالی نظامی و امنیتی ترکیه در دولت مرکزی سوریه یا علیه رژیم صهیونیستی در آینده گردد. البته در شرایط فعلی ترکیه علی رغم تلاش برای مشروعیت سازی دولت احمد الشرع نزد رژیم صهیونیستی، با چنین طرحی که کردهای سوریه را به صورت مستقل در کنار مرزهای خود تحمل کند به شدت مخالف است و به احتمال قوی بدون امتیازات و ضمانت های اجرایی مطمئن، مانع پروژه حائل سازی خواهد شد و لذا به نظر می رسد تضاد منافع ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه وارد فازهای جدیدی می شود.
2. دولت فعلی حاکم بر سوریه با ریاست احمد الشرع با محوریت گروه تحریرالشام که با نقشه آمریکایی – صهیونی و البته با کارگزاری مستقیم ترکیه به قدرت رسید و از اعانه پادشاهان عربی ارتزاق می کند تا دو جریان عربی و ترکی و همچنین آمریکا و رژیم صهیونیستی در تداوم سقوط یکی از حلقه های مهم جریان مقاومت اطمینان حاصل کنند، سهیم باشند و البته سهمی هم از قدرت آینده سوریه برکنند.
منطقه مرکزی سوریه با جمعیتی در حدود 80 درصد جمعیت کل سوریه که در سلطه تحریر الشام و گروه های مسلح موتلف با آن قرار می گیرد، تحت حمایت جریان های ترکی و عربی در پروژه جدید صهیونی می تواند منطقه حائلی برای رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهدیدات احتمالی جریان های مقاومت از سوی ایران و عراق مورد استفاده قرار گیرد. البته این طرح با مخالفت دولت مرکزی سوریه مواجه شده و منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی ترکیه و اعراب را برای قیمومیت همه مناطق سوریه تحت یک کشور سوریه واحد دچار خطر جدی نموده است.
3. جامعه دروزی در جنوب سوریه یک گروه قومی-مذهبی یکتا و توحیدی است که شاخهای از اسلام شیعه محسوب میشود و بر نقش عقل و صداقت تأکید دارد. یکی از اصول اصلی اعتقادی آنها ممنوعیت گرویدن به این دین است. آنها به پیامبران متعددی از جمله عیسی، محمد و بهویژه شعیب (پدرزن موسی) احترام میگذارند که آرامگاه او در نزدیکی طبریه، مهمترین مکان مذهبی برای جامعه دروزی است. از نظر اجتماعی، آنها به قوانین غذایی سختگیرانهای (ممنوعیت الکل، گوشت خوک و تنباکو) پایبند هستند و چندهمسری را ممنوع میدانند و مردان و زنان را برابر میشمارند. از نظر جغرافیایی، جامعه دروزی در سراسر شام پراکنده است، با جمعیتهای قابل توجهی در اسرائیل حدود ۱۶۰,۰۰۰ نفر، تقریباً ۱.۶% از جمعیت رزیم، بلندیهای جولان تحت اشغال اسرائیل حدود ۲۵,۰۰۰ نفر که اکثر آنها تابعیت سوری خود را حفظ کردهاند و بهطور برجسته ای در سوریه، بهویژه در استان سویدا حضور دارند.
دروزی ها با توجه به اینکه در تاریخ 70 ساله رژیم صهیونیستی همراهی های مختلفی از جمله در جنگ صهیونیست ها با اعراب و کشتار جمعی اعراب روستاهای فلسطین در تحقق اهداف صهیونیستی داشته اند، توانسته اند اعتماد صهیونیست ها را به خود جلب نمایند و در طرح های مهم دولت سازی و جامعه سازی رژیم صهیونیستی جزء گروه هایی بودند که القای این را به نظام بین الملل داشتند که اعراب فلسطینی نیز در تشکیل جامعه اسرائیلی به عنوان شهروند نقش داشته اند. اما به مرور زمان نقش دروزی ها اهمیت بیشتر و بالاتری در ساختار قدرت رژیم یافته و آن؛ حضور حداکثری آنان در لایه های مختلف ارتش تا سطح فرماندهی است.
بنابراین حملات اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه در حمایت ظاهری از دروزی ها در درجه اول برای کسب رضایت و اعتماد جامعه دروزی داخلی است که در سالهای اخیر با بدنه جوان دروزی دچار چالش شده بودند و دوم ایجاد منطقه حائلی در جنوب سوریه در کنار دو منطقه حائل قبلی در شمال و مرکز سوریه که می تواند تبعات کنش های احتمالی جریان های قدرت منطقه مانند مقاومت را در به دست آوردن دولت مرکزی سوریه علیه رژیم صهیونیستی کم اثر نماید. هر چند که رژیم صهیونیستی برای اجرای چنین پروژه ای نه تنها با یک جامعه یکدست دروزی که همسو با او باشند مواجه نیست، بلکه با دروزی های ضدصهیونیست هم در سویدا مواجه خواهد شد. علاوه بر این، خبرها حاکی از آن است که برخی گروه های مسلح در ائتلاف با تحریر الشام از دستور احمد الشرع مبنی بر خروج از سویدا سر باز زده اند و آماده درگیری و بازپس گیری مناطق جنوب تحت اشغال رژیم صهیونیستی می شوند.
4. کریدور داوود نیز از دیگر پروژه های ناتمام نظم نوین آمریکایی – صهیونی در سوریه بوده که از جنوب لبنان تا اقلیم کردستان، از جولان تا جنوب سوریه، با هدف اتصال رژیم صهیونیستی به کردستان سوریه (تحت حمایت امریکا)، صحرای تنف و سرزمین موعود برای جنگ آخرالزمانی در مثلث سوریه، اردن و عراق و دسترسی به رود فرات طراحی شده است که منجربه انقطاع در جغرافیای راهبردی مقاومت و تضعیف پارادایم های جغرافیای فرهنگی و جغرافیای اقتصادی در منطقه خواهد شد. تمرکز آن بر استان سویدا در جنوب سوریه با اکثریتی دروزی، ساختاری اجتماعی خاص و فاصلهای نسبی از دولت مرکزی دمشق که کاملاً معنادار و هدفمند است.
این منطقه (سویدا) که در نقطه اتصال جغرافیایی میان جولان اشغالی، درعا، بادیه شام و مرزهای اردن قرار دارد، میتواند در طرح کلی کریدور بهعنوان یک گره ژئوپلیتیکی برای برخی کشورهای منطقه عمل کند و البته موجب آورده های اقتصادی و تجاری نیز برای کارگزارانش شود. لذا تحرکات اخیر رژیم در سوریه مبنی بر تجزیه، قطعه بندی و کوچک سازی سرزمینی که در بالا شرح داده شد، می تواند بستر مناسب برای تحقق رویای کریدور داود را برای صهیونیست ها فراهم سازد، هر چند که راه پر فراز و نشیب و صعب العبوری را در پیش دارند.
جمع بندی:
نظام سلطه با اختلال در ترسیم و طراحی نظم جدید بومی در منطقه به دنبال اجرای سناریوهای خود در ایجاد نظم منطقه ای هست که با نمایندگی رژیم اشغالگر قدس در حال انجام است و مهمترین جریان قدرتی که در مقابل خود می بینند جریان مقاومت است. چون سایر جریان های ترکی و عربی با گزاره های مشترک دینی، قومی و زبانی به دنبال تأمین امنیت، منافع شخصی حکام برای کسب قدرت سیاسی و نهایتا منافع اقتصادی هستند. بدیهی است که نه تنها تأمین هیچ کدام از آنها برخلاف منافع حیاتی نظام سلطه نیست، بلکه در روابط سیاسی عادی نیز محقق می شود.
اما جریان مقاومت با توجه به ماهیت گفتمانی و ایمانی حمایت از مستضعفین و مبارزه با استکبار با رویکرد استقلال، اقتدار و مقاومت در نگاه جامعه سازی توحیدی و تمدن اسلامی، دیگر با تطمیع اقتصادی، تهدید امنیتی و دیپلماسی سیاسی با نظام سلطه کنار نمی آید، چون خود را در یک تقابل ماهوی و رابطه با حاصل جمع صفر با نظام سلطه تعریف می کند.
بنابراین اجرای عملیاتی پروژه های سیاه و شیطانی نظام سلطه در منطقه، علیه جبهه مقاومت در جریان است که بخش مهمی از این مسیر را در دوسال اخیر آغاز نموده است و اکنون به نظر می رسد در کنار سناریوهایی که با استراتژی حائل سازی و قطعه قطعه سازی سرزمینی برای سوریه دارد، هم عرض آن پرونده های بسیار مهم دیگری را نیز از منطقه و به ویژه جبهه مقاومت در حال پیگیری هستند که نباید از سوی جریان مقاومت مورد تغافل قرار گیرد.
1. پرونده خلع سلاح حزب الله توسط هجمه آمریکا، رژیم صهیونیستی، کشورهای عربی با کارگزاری فرانسه و همکاری و هماهنگی دولت و ارتش لبنان و همچنین خلع سلاح و اخراج حشد الشعبی از ساختار نیروهای مسلح مندرج در قانون اساسی عراق با توجه به فشار آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی که البته انتخابات پارلمانی در هر دو کشور برای تعیین سرنوشت گروه های مقاومت در چند ماه آینده بسیار حساس است. به طوری که اگر حزب الله و حشد الشعبی و احزاب موتلف آنان بتوانند کرسی های لازم را در پارلمان کشورهای خود کسب کنند، تا حدود زیادی نقشه شوم نظام سلطه علیه خلع سلاح گروه های مقاومت خنثی خواهد شد.
حزب الله به واسطه هم مرزی جغرافیایی با سرزمین های اشغالی بسیار جایگاه راهبردی برای جریان مقاومت علیه رژیم صهیونیستی دارد و حشد الشعبی نیز به لحاظ هم مرزی جغرافیایی و اینکه نزدیک ترین گروه مقاومت به جمهوری اسلامی است، می تواند از اهمیت راهبردی ویژه ای برای خنثی سازی توطئه های مختلف علیه جمهوری اسلامی برخوردار باشد.
2. پرونده بی ثبات سازی، ایجاد آشوب های مردمی مبتنی بر نارضایتی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تحریک اپوزیسیون داخلی و خارجی و گروهک های تجزیه طلب قومی و مذهبی داخلی و تسلیح گروه های تکفیری در یمن، عراق و ایران در کنار حملات گسترده هوایی به مناطق حساس نظامی و زیرساختی از جمله پرونده های بعدی روی میز آمریکا و رژیم صهیونیستی است که به محض فراهم بودن همه شرایط و وجود ظرفیت های لازم به مرحله اجرا درخواهد آمد.
3. پرونده عادی سازی روابط با کشورهای عربی منطقه به منظور جلب سکوت خائنانه سیاسی آنان در تجاوزات، جنایات و دست اندازی به منطقه به واسطه نیاز به امنیت داخلی و منطقه ای و اعطای مشروعیت سیاسی در تعامل با آمریکا که پس از جنگ غزه، اعتراضات گسترده ضدصهیونیستی ملت های منطقه و عدم قبول طرح دودولتی توسط رژیم صهیونیستی فعلا به صورت موقت به محاق رفته است که البته در برخی از کشورها نشست هایی برای احیاء آن به صورت مخفی برگزار می شود.
در پایان به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران با یک طرح ریزی و برآورد عملیاتی، نیاز به تأکید و بهره برداری هوشمندانه از مسائل و منافع مشترک با جریان های عربی و ترکی در مواجهه با نظام سلطه در منطقه دارد که حوادث سوریه یکی از آن نمونه هایی است که به واسطه منافع بالقوه ای که ترکیه و اعراب در سوریه واحد خواهند داشت و اکنون با تحرکات شیطانی رژیم صهیونیستی در حال نابودی است، نقش آفرینی مثبت و فعالانه ایران می تواند برآیند هم پوشانی منافع منطقه ای جریان های مختلف قدرت علیه رژیم صهیونیستی را در سبد مقاومت بریزد.
دانش آموخته دکترای علوم سیاسی ، mojtaba.gh.3177@gmail.com - 09111493177
ارسال نظرات