سه‌شنبه ؛ 10 تير 1404

شواهد و قرائن شروع دور جدید جنگ | آیا تل‌آویو آمادگی مواجهه با وعده صادق ۴ را دارد؟

تجربه جنگ ۱۲ روزه و واکنش موشکی بی‌سابقه ایران، نشان داد که هرگونه ماجراجویی نظامی می‌تواند هزینه‌های سنگینی برای رژیم صهیونیستی به ‌همراه داشته باشد، هزینه‌هایی که شاید این ‌بار جبران‌ناپذیر باشند.
کد خبر : 19304

تبیین:

شواهد و قرائن شروع دور جدید جنگ | آیا تل‌آویو آمادگی مواجهه با وعده صادق 4 را دارد؟

 

با وجود ناکامی رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه اخیر، شواهد و قرائن نشان می‌دهد که این رژیم بار دیگر در حال آماده‌سازی برای حمله‌ای تازه به خاک ایران است، اقدامی که می‌تواند تنشها در غرب آسیا را وارد مرحله‌ای خطرناک‌تر کند. در این میان، آنچه بیش از همه احتمال درگیری مجدد میان ایران و رژیم صهیونیستی را افزایش می‌دهد، روند پرشتاب تقویت زرادخانه‌های تسلیحاتی این رژیم در روزهای اخیر است.

از اینرو، پس از تحمیل شکست به رژیم صهیونیستی توسط ایران، دستکم ۱۷ هواپیمای باری از آمریکا و آلمان و یونان، حامل تجهیزات و تسلیحات نظامی، در فرودگاه‌های این رژیم به زمین نشسته‌اند.

براساس اطلاعات24flightradar، یکی از این پروازها، هواپیمای باری بوئینگ ۷۴۷ اسرائیلی با شماره رجیستری ۴X-ICK  بود که تنها طی دو ساعت توقف در کلن آلمان، ۱۲۸ تن تجهیزات نظامی را بارگیری و مستقیماً به پایگاه هوایی نواتیم منتقل کرد. تحلیل داده‌های پروازی نشان می‌دهد این پایگاه اکنون به مرکز اصلی دریافت و توزیع تسلیحات جدید غربی تبدیل شده است، نشانه‌ای از خالی شدن انبارهای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر و نیاز فوری به تجدید آنها است.

همچنین برخی منابع مدعی شده‌اند که در طی روزهای پس از آتش بس در مجموع 821 تن سلاح از آمریکا، انگلیس و آلمان به سرزمینهای اشغالی سرازیر شده است. پنتاگون هم روز دوشنبه اعلام کرد که وزارت خارجه آمریکا با فروش 510 میلیون دلار سلاح شامل بمبهای سنگین و سنگرشکن به رژیم صهیونیستی موافقت کرده است.

همزمان، پروازهای متعدد نظامی آمریکایی و اروپایی در آسمان عراق، سوریه و اردن رصد شده که به گفته منابع، بخشی از تلاش گسترده برای تقویت توان دفاعی و تهاجمی رژیم صهیونیستی در مقابل تهدیدات جدید منطقه‌ای است.

اما تجهیز رژیم اشغالگر به تسلیحات پیشرفته غربی تنها نشانه آمادگی آن برای جنگی دوباره با ایران نیست، بلکه اظهارات و تهدیدهای صریح سران تل‌آویو نیز نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها از ضربات سنگین موشکی ایران درس نگرفته‌اند و همچنان در اندیشه ماجراجویی جدیدی در منطقه هستند.

در این باره، یسرائیل کاتس، وزیر جنگ صهیونیستی چند روز پیش ادعا کرد که حمله به ایران تمام نشده و طی روزهای آتی تعداد دیگری از مسئولین و فرماندهان ایرانی را ترور خواهند کرد.

ایال زمیر، رئیس ستاد ارتش صهیونیستی نیز ادعا کرد که آتش‌بس‌ها در خاورمیانه تنها یک وقفه است و پس از آن رویارویی‌ها ممکن است ادامه یابد.

آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی سابق صهیونیستی نیز مدعی شد، برای رویارویی با ایران آماده می‌شویم و این درگیری بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود.

اظهارات جنگ‌طلبانه مقامات تل‌آویو مبنی بر آمادگی برای حمله مجدد به ایران، هشداری جدی درباره آغاز بحرانی تازه در غرب آسیا است. چنین اقدامی می‌تواند جبهه‌ای وسیع از تنش و درگیری را رقم بزند که نه ‌تنها امنیت رژیم صهیونیستی، بلکه منافع و موقعیت حامیان غربی‌اش را نیز به خطر می‌اندازد. بدون تردید، هزینه‌های چنین ماجراجویی نظامی برای صهیونیست‌ها بسیار سنگین و جبران‌ناپذیر خواهد بود.

انگیزه تل‌آویو برای تقابل مجدد با ایران

آن‌گونه که نتانیاهو و وزرای امنیتی‌اش ادعا می‌کردند، هدف اصلی حمله به ایران، نابودی برنامه هسته‌ای و مراکز تولید موشک بود. نتانیاهو مدعی شد که در این زمینه دستاوردهای بزرگی حاصل شده، اما شواهد نشان می‌دهد صهیونیست‌ها برخلاف این ادعاهای اغراق‌آمیز، نتوانسته‌اند به اهداف اصلی خود دست یابند. حتی مشارکت آمریکا نیز نتوانست کمکی مؤثر به تحقق این اهداف بکند.

رسانه ها وسرویسهای اطلاعاتی آمریکا بارها گزارش دادند که حملات آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، توان غنی سازی این کشور را نابود نکرده بلکه آنرا برای مدت کوتاهی به عقب انداخته است، لذا نتانیاهو و دوستانش تصور می‌کنند که این بار می‌توانند با موج جدید حملات قدرتمند، زیرساختهای هسته‌ای را نابود کنند.

روزنامه هاآرتص، امروز سه‌شنبه در گزارشی مبنی بر اینکه اسرائیل در حمله به ایران شکست خورد، تاکید کرد:«ایران ذخایر 60 درصدی اورانیوم خود را کماکان در اختیار دارد و نتانیاهو و مقامات ارتش هم ادعا نمی‌کنند که ظرفیتهای موشکی و هسته‌ای ایران نابود شده باشد».

تل‌آویو در حمله نخست خود امیدوار بود با نابودی مراکز کلیدی هسته‌ای و موشکی ایران، نه تنها قدرت بازدارندگی تهران را تضعیف کند، بلکه با ایجاد فضای ناامن و فشار روانی، جرقه اعتراضات داخلی را شعله‌ور کرده و زمینه‌ساز تغییر رژیم شود. اما برخلاف محاسبات سران تل‌آویو، زیرساخت‌های دفاعی و هسته‌ای ایران در برابر حملات دوام آوردند و توان موشکی جمهوری اسلامی حتی پس از پایان درگیری‌ها نیز به قوت خود باقی ماند.

در عین حال، جامعه ایران اگرچه با مشکلات اقتصادی و فشارهای خارجی دست‌وپنجه نرم می‌کند اما در برابر تجاوز خارجی واکنشی متفاوت نشان داد و بسیاری از گروه‌های اجتماعی و حتی منتقدان داخلی، در برابر تهدید اسرائیل نوعی انسجام ملی را به نمایش گذاشتند.

اکنون با افزایش لفاظی‌های مقامات نظامی و سیاسی رژیم اشغالگر مبنی بر آمادگی برای مرحله دوم عملیات، این رژیم بار دیگر در پی آن است تا ناکامی‌های پیشین را جبران کند. گزارش‌ها حاکی از آن است که تمرکز حمله دوم، نه ‌تنها تأسیسات هسته‌ای بلکه مراکز فرماندهی و زیرساخت‌های ارتباطی و نظامی ایران خواهد بود. بنابراین، اطمینان از تصور پیروزی واهی در دور دوم حملات، شاید سران اشغالگر را به ماجراجویی دوباره وادار کند.   

آیا رژیم صهیونیستی تحمل وعده صادق 4 را دارد؟ 

با وجود تحرکات و تهدیدهای تازه رژیم صهیونیستی برای حمله مجدد به ایران، یک سوال اساسی همچنان ذهن تحلیلگران و حتی جامعه صهیونیستی را مشغول کرده است: آیا این رژیم توان تحمل ضربه‌ای سنگین دیگر از سوی ایران را دارد؟ تجربه جنگ ۱۲ روزه و واکنش موشکی بی‌سابقه ایران، نشان داد که هرگونه ماجراجویی نظامی می‌تواند هزینه‌های سنگینی برای اسرائیل به‌ همراه داشته باشد، هزینه‌هایی که شاید این‌بار جبران‌ناپذیر باشند.

در این راستا، حسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتگو با الوقت، ماجراجویی رژیم صهیونیستی در منطقه را در ادامه تحقق پروژه‌های دیرینه این رژیم توصیف کرد و گفت:«رژیم صهیونیستی طی یک طرح مشترک آمریکایی- صهیونیستی سعی کردند بازطراحی جدیدی برای خاورمیانه داشته باشند و اتفاقاتی که در سوریه رخ داد و همچنین ترور فرماندهان حزب‌الله و برنامه ریزی برای ترور شخصیتهای انصارالله در یمن در چارچوب این طرح انجام شد که هدف آن دادن مدیریت غرب آسیا به رژیم صهیونیستی بود. یکی از خاکریزهای مهم منطقه برای جلوگیری از اجرایی شدن این طرح، ایران است و لذا به بهانه هسته‌ای یک حمله ناگهانی را انجام دادند ولی پاسخ تهران کوبنده بود و به همین دلیل پس از 12 روز آمریکا درخواست آتش‌بس داد. الآن هم با توجه به اینکه این آتش‌بس پایدار نیست، ژنرالهای پنتاگون و ارتش اشغالگر درحال بازیابی نقاط قوت و ضعف سامانه‌های دفاعی خود هستند و همچنین نقاط قوت و ضعف ایران را ارزیابی می‌کنند و بعد از برطرف کردن نقاط ضعف خود، به ایران دوباره حمله خواهند کرد».

به گفته هانی‌زاده، با این حال، انگشت روی ماشه بودن نیروهای مسلح ایران می‌تواند حمله مشترک اسرائیل و آمریکا را خنثی کند ولی خطر همچنان باقی است و با وجود اینکه رژیم صهیونیستی در حملات اخیر ایران ضربات سنگینی دریافت کرده است اما با این وجود می‌خواهد تنها عامل بازدارنده اجرای پروژه «خاورمیانه جدید» را از میان بردارد و ایران را به کشوری ضعیف در منطقه تبدیل کند.

هانی‌زاده درباره اینکه آیا تل‌آویو در این شرایط توان تحمل وعده صادق 4 را دارد، تاکید کرد:«توان رژیم صهیونیستی بستگی به بازطراحی و بازسازی سامانه‌های دفاع هوایی دارد و در صورت رفع این آسیب پذیری‌ها با اقدامات موثرتر و با چشم بازتری به ایران حمله خواهد کرد. اکنون سعی دارند لایه‌های پدافندی خود در منطقه را افزایش دهند و حتی ممکن است که ناتو هم به نفع رژیم اشغالگر وارد عمل شود ولی اسرائیل این خطر را به جان می‌خرد و درصدد جراحی بزرگی در منطقه است. اما یکسری نقاط ضعف در سرزمینهای اشغالی وجود دارد که جمهوری اسلامی در صورت رویارویی مجدد با رژیم اشغالگر، از این نقاط ضعف استفاده خواهد کرد».

منبع: الوقت

ارسال نظرات