برنامه هستهای ایران از بدو آغاز تا به امروز با چالشها و موانع بسیاری روبرو بوده است. از دسیسههای سیاسی و اقتصادی گرفته تا اقدامات خرابکارانه و تروریستی، دشمنان جمهوری اسلامی ایران سعی در توقف این برنامه داشتهاند. با وجود تمام این تلاشها، برنامه هستهای ایران به پیشرفت خود ادامه داده و امروزه به یکی از دستاوردهای مهم علمی و صنعتی کشور تبدیل شده است. ایران با اتکا به توان داخلی و با تکیه بر استعداد و تخصص جوانان خود، در چرخه سوخت هستهای به خودکفایی رسیده و به یکی از معدود کشورهای صاحب این فناوری در جهان تبدیل شده است. این امر مورد تصریح رهبر انقلاب نیز قرار گرفته است
«مسئله این است، انرژی هستهای و توانایی تولید سوخت هستهای، در طول سالهای نهچندان دورِ آینده، یک نیاز مبرم و قطعی برای ملت ایران است. اگر ملت ایران امروز برای کشور خود فناوری هستهای را تحصیل نکند، چند سال بعد، آن روزی که این جوانها وارد بازار کار و فعالیت میشوند، آن روزی که جمعیت ملت ایران میلیونها نفر از حالا بیشتر است؛ آن روز، ملت در یکی از اساسیترین نیازهای خود مجبور است دستش را بهطرف بیگانگان و احیاناً دشمنان دراز کند. مثل اینکه امروز ما نفت نداشته باشیم؛ نفت یک منبع تمامشدنی و تجدیدناپذیر است. دنیا بهجای نفت به سراغ انرژیهای جایگزین رفته است که از همه مهمتر و قابلاطمینانتر، انرژی هستهای است».
مهمترین مسئلهای هم که سبب شده آمریکاییها بر اساس آن وارد مذاکرات بشوند توان غنیسازی ۶۰ درصدی ایران است. پس از آنکه قانون اقدام راهبردی تصویب شد، دستور کار سازمان انرژی اتمی بر اساس همین قانون تعیین و تکلیف شد. بر اساس این قانون نیز تکلیف غنیسازی به صورت ۶۰ درصدی تعیین شده است و هدف نهایی آن نیز رفع تحریمها است. با ورود سازمان انرژی اتمی به این حوزه نیز سرعت رشد و پیشرفت صنایع هستهای به نحوی رقم خورد که ایران طی ۲ سال گذشته از فاز تحقیقاتی در حوزه غنیسازی وارد حوزه صنعتی شد و همین امر نگرانی مهمی برای آمریکاییها ایجاد کرده است. در شرایط فعلی یکی از مهمترین دغدغههای طرف آمریکایی همین مسئله است که به صورت مداوم در مذاکرات بر آن تاکید میکند.
چرا آمریکاییها با غنی سازی ایران مخالفند؟
ریشه ماجرا به قانون ۱۹۵۶ کنگره آمریکا بر میگردد. بنا بر این قانون که ۳ بندی است و معروف به قانون ۱-۲-۳ است عناصر قدرتساز حوزه هستهای در جهان نباید از حیطه تعاملات و اعمال نفوذ آمریکاییها خارج شود. غنی سازی، بازفرآوری سوخت مصرفشده و آب سنگین ۳ حوزهای است که بر اساس این قانون اگر هر کشوری غیر از کشورهای مطرح هستهای جهان بخواهند اقدام به فعالیت در این حوزهها داشته باشند باید یا تحت نظر آمریکا باشند و یا به نحوی آمریکاییها با آنها قراردادی داشته باشند که نظر نهایی آمریکاییها را بتواند تامین کند.
مسئله اصلی در این حوزه نیز همین است که مولفههای قدرت در جهان نباید از حیطه اختیارات آمریکاییها خارج شود. اکنون ایران نیز در شرایطی است که این توان را دارد که هم تولید کند و هم به کشورهایی که همسو با آمریکا نیستند صادرات داشته باشند. این روند به طور کلی با اسناد بالادستی آمریکاییها تعارض دارد و دولت آمریکا به دنبال یک اقدام جدی و موثر در این حوزه است.
ارسال نظرات