اخیرا دبیرکل اتحادیه عرب در اجلاس «گفتو گوهای مدیترانهای» که به میزبانی وزارت امورخارجه ایتالیا در رُم برگزار شد، در سخنانی غیر مسولانه، ضمن جانبداری یکطرفه از کشورهای عربی منطقه، تغییر رفتار ایران را خواستار شد.
پایگاه رهنما :
اخیرا دبیرکل اتحادیه عرب در اجلاس «گفتو گوهای مدیترانهای» که به میزبانی وزارت امورخارجه ایتالیا در رُم برگزار شد، در سخنانی غیر مسولانه، ضمن جانبداری یکطرفه از کشورهای عربی منطقه، تغییر رفتار ایران را خواستار شد. احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب در چهارمین دوره نشست گفتوگوهای مدیترانه گفت: «ایران باید در سیاست خود نسبت به جهان عرب بازنگری کند.» «احمد ابوالغیط» دبیر کل این اتحادیه که به بیانیه خوانی علیه ایران مشهور است، پیشتر نیز حملاتی را به ایران روانه کرده است. از جمله عباراتی که توسط وی علیه ایران مطرح شده است، عبارتند از: «سخنان خصمانه و تنشآفرین ایران را محکوم میکنیم.»، «دخالتهای ایران موجب بیثباتی در یمن شده است!»، «ایران تمامی فرصتها برای اعتمادسازی در جهان عرب را از دست داده است.»، «ایران نباید از شبه نظامیان مسلح در چند کشور عربی حمایت کند!» این سخنان عجیب دبیر کل اتحادیه عرب نشان میدهد که این اتحادیه بدون در نظر گرفتن مسائل جهان عرب و جهان اسلام، تنها به یک شعبه از وزرات خارجه دولت سعودی تبدیل شده است. اتحادیه عرب در سال ۱۹۴۵ یعنی بیش از ۷۰ سال پیش براساس طرحی از سوی مقامات مصری تأسیس شد. هدف از تأسیس این سازمان عربی رسیدگی به مشکلات ملتهای عرب و حل و فصل آنها عنوان شد. در واقع، اتحادیه عرب به منظور افزایش همگرایی و همکاری میان اعراب به منظور احقاق حقوق سلب شده ملتها توسط حاکمان مستبد و دیکتاتورمآب تأسیس شد. دفاع از تمامیت ارضی کشورهای عربی و همچنین حفظ وحدت میان دولتها از جمله دیگر اهداف تأسیس اتحادیه عرب به شمار میرود. با تمام اینها اتحادیه عرب نه تنها در تحقق هیچیک از اهداف یادشده موفق نبوده است، بلکه برعکس، با سلسله مواضع دوگانه و تصمیمات نابجا تنها در راستای تحقق اهداف سعودیها در منطقه گام برداشته است؛ مسألهای که تاکنون به قیمت فروپاشی بسیاری از ملتهای عربی منجر شده است و این اتحادیه نیز در کمال خونسردی، خود را در قبال این فجایع پاسخگو نمیداند. در واقع، اتحادیه عرب که از سال ۱۹۴۵ با هدف پیگیری منافع جهان عرب تاسیس شده است در ۷ دهه فعالیت خود کارنامهای جز شکست بر جای نگذاشته است. از بدو تاسیس این اتحادیه تاکنون، نشستهای متعددی در سطح سران و در موضوعات مختلف برگزار شد که خروجی و آوردهای برای مردم منطقه نداشته است و تنها به صدور بیانیه و بیان دیدگاهها اکتفا شده و برای اعضا هم الزامآور نبوده است. اتحادیه عرب از لحاظ یکپارچگی اهداف و منافع با بحران روبه رو است و اعضا از این نظر همگن نیستند و هر کدام به دنبال منافع خاص خودهستند. به ویژه بعد از بحران در شبه جزیره عربی و محاصره قطر، این مسئله تشدید نیز شده است. از سوی دیگر، بیشتر کشورهای عضو اتحادیه عرب استقلال سیاسی نداشته و سیاستهای خود را با هماهنگی واشنگتن اتخاذ میکنند که همین مسئله باعث شده است از اتحادیه عرب به عنوان نهادی شکست خورده یاد شود. در واقع شکست اتحادیه عرب آنچنان ملموس شده است که مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی الرافدین در این زمینه به سخنان آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی اشاره کرده است که گفته بود مصوبات و قطعنامههای اتحادیه عرب حتی به اندازه برگههایی که در آن نوشته میشوند، ارزش ندارند. این اتحادیه در شرایط کنونی نه تنها در راه مصالح ملتهای عرب فعالیت نمیکند، بلکه خود به ابزاری برای خیانت به جهان عرب نیز تبدیل کرده است. برای مثال این اتحادیه نه تنها مظالمی که از سوی عربستان به ملت مظلوم یمن انجام میشود، را به کلی نادیده میگیرد، بلکه در اقدامی عجیب ملت یمن را متهم میکند که عامل ناامنی در جهان عرب شده است. همچنین در خصوص مسئله فلسطین این اتحادیه هیچ دستاوردی در طول این هفتاد سالی که از تاسیس آن میگذرد، نداشته است و تنها کلماتی بی خاصیت را تقدیم جهان عرب کرده است. از مجموع بیانیهها و صحبتهایی که دبیر کل اتحادیه عرب و سایر مسئولین این اتحادیه علیه ایران داشته اند، چنین به نظر میرسد که این اتحادیه در بهترین حالت تحت قبضه قدرت خاندان سعودی و تحت اوامر این کشور و امارات است. بسیاری از اتهاماتی که دبیر کل اتحادیه عرب علیه ایران روانه میکند، همانهایی هستند که مقامات سعودی به طرق مختلف علیه ایران مطرح کرده اند؛ بنابراین این گزاره که متن و محتوای این سخنان از جای دیگری تنظیم میشود و برای مقامات اتحادیه عرب ارسال میشود، گزارهای منطقی است. به نظر میرسد اتحادیه عرب پذیرفته است که شعبهای از وزارت خارجه سعودی باشد. انطباق بیانیههای این اتحادیه با سیاستهای دولت سعودی نشان میدهد که این همانی بسیار زیادی بین این دو وجود دارد. علاوه بر این، سیاستهای اتحادیه عرب خصوصا در قبال ایران، نشان میدهد که این اتحادیه نقش تسهیل کننده سیاستهای دونالد ترامپ در برابر ایران را دارد. بخش اعظم اقدام کمیته ضد ایرانی اتحادیه عرب و بیانیههایی که صادر میشود نوعی فرستادن پیام برای دونالد ترامپ است که از تصمیمات وی در سطح منطقهای برای مهار نفوذ ایران توسط کشورهای منطقهای و متحد آمریکا حمایت میشود. کشورهای حاشیه خلیج فارس که از عمق نفوذ ایران در منطقه به شدت بیمناک و هراسناک هستند، از هیچ ابزاری برای نگه داشتن ماشین حرکت ایران فروگذار نبوده اند. این اقدامات هماهنگ برای فرستادن پیام تهدید ایران به ترامپ نشان دهنده فهم حداقلی آنها از سیاست گذاری و بازیگری در منطقه است و بیش از پیش ثابت کننده این گزاره است که کشورهای حاشیهای خلیج فارس و برخی کشورهای دیگر عربی نمیتوانند مدیریت امور کشورداری خود را بر عهده بگیرند و سیاست خارجی آنها کاملا عاریتی است.
ارسال نظرات