داستان ترور به قامت تاریخ بشریت است، آنگاه که اولین بار هابیل به دست قابیل ترور شد. پس از آن بود که قابیلیان آنگاه که توان ایستادگی در برابر عظمت و شرافت و مردانگی هابیلیان را نداشتند، ناجوانمردانه دست به ترور زدند و خون مظلومان را ریختند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز داستان خط ترور داستان تازهای نیست و طول عمر آن به طول عمر انقلاب اسلامی برمیگردد. از همان هفتههای اول بود که تروریستها زدن بازوان فعال انقلاب را نشانه رفتند، بدان امید که با حذف فیزیکی یاران امام، وی را در مدیریت انقلاب بییاور کنند.
نکته قابل ملاحظه آنکه دشمنان این ملت هر وقت توان مقابله مستقیم با توانمندیهای جمهوری اسلامی و ملت ایران را نداشتهاند از کثیفترین و ناجوانمردانهترین راهها برای مقابله بهره جستهاند که شاید در صدر همه آنها خط ترور باشد. در همان ابتدای انقلاب آنگاه که توان مقابله فکری با نظام اسلامی را نداشتند، گلوله را بر پیشانی مغز متفکر و ایدئولوگ بزرگ انقلاب اسلامی نشانه رفتند و آیت الله شهید مرتضی مطهری را به شهادت رساندند. در همین روند بود که دکتر مفتح، دکتر بهشتی، برخی از ائمه جمعه و... یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.
در کنار خط زدن بزرگان انقلاب، خط ترور کور با هدف ایجاد رعب در جامعه نیز دنبال میشد. ملت ایران تابستان داغ سال ۱۳۶۰ را فراموش نکرده است، آنگاه که گروهک منافقین پس از آنکه در عرصه حکمرانی جایی برای عرض اندام نیافتند و مردم ترجیح دادند رأیشان را خرج نامزدهای مورد حمایت گروه فاسد سازمان مجاهدین خلق نکنند، دست به اسلحه بردند و ۱۷ هزار شهروند بیگناه را ترور کردند. تروری کور که فقط از گروهکی واداده و به بنبست رسیده میتوان انتظار داشت.
بزرگان دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نیز همواره در صدر فهرست ترور جریانهای تروریستی بودهاند، چراکه شمشیر عدالتگستر جمهوری اسلامی بسیاری از جنایتکاران این گروهکهای تروریستی را به سزای اعمالشان رسانده است. در این مسیر خون پاک ۷۷ قاضی و ۳۰۰ عضو دستگاه قضایی کشور در این سالها به ناحق و مظلومانه ریخته شده است که در میان آنها میتوان از بزرگانی، چون آیتالله بهشتی، شهید علی قدوسی دادستان کل انقلاب، شهید موسی نوری قلعهنو دادستان زابل و شهید اسدالله لاجوردی رئیس سازمان زندانها یاد کرد. فهرست بلندپایهای که در پایان آن نام دو شهید بزرگوار حجت الاسلام علی رازینی و محمد مقیسه نیز به تازگی افزوده شده است.
بدون شک همانطور که دیروز گروهک تروریستی منافقین به مثابه عملههای بیگانگان عمل میکردند، امروز نیز در سناریویی در خدمت استکبار جهانی خط ترور دو قاضی انقلابی کلید خورده است. این سوژه به خوبی حکایت از آن دارد که دشمنان جمهوری اسلامی مجدداً از رویارویی با نظام و ملت ایران کم آوردهاند و بریده از همه جا مجدداً به خط ترور روی آوردهاند. همین امر کافی است که مسئولان اطلاعاتی - امنیتی پس از ناکامی مفتضحانه صهیونیستی در میدان نبرد غزه، هوشمند باشند و منتظر آن باشند که رژیم تروریست صهیونیستی برای جبران شکست خود، تروریستهایش در کشور و منطقه را فعال کرده باشد.
باید توجه کرد که در کنار خط ترور فیزیکی، ضربه زدن به افکار عمومی نیز در قالب جنگ شناختی کلید خورده است تا تلاش کند دستان آلوده به خون تروریستها را تطهیر کند، که در برابر آن نیز باید هوشیار بود و اجازه نداد جای جلاد و شهید عوض شود. ترور این دو قاضی وارسته و شجاع آغاز خط ترور نبوده و پایان آن نیز نخواهد بود، در این میان این وجدان و افکارعمومی جامعه است که باید مراقب باشیم در پروپاگاندای رسانه ترور نشود و اجازه ندهند تا قاتلان، فاتحان میدان گردند.
ارسال نظرات