جنایتکار جنگی در عمان

به نظر می‌رسد بعد از قتل خاشقجی، طی هفته گذشته منابع مطبوعاتی بمب خبری دیگری را منفجر کردند و آن خبری بود مربوط به سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیررژیم صهیونیستی به عمان. سفری که پس از بیست و دو سال انجام گرفته، آخرین بار در سال ۱۹۹۶ شیمون پرز بود که به عمان سفر کرد. طی این مدت تمایل جدی میان دو کشور برای دیدار و روابط دیپلملتیک دیده نشد، در ادامه بد نیست پیرامون اهداف این سفر و آینده این رابطه مروری کوتاه داشته باشیم:
۱. کشور پادشاهی عمان همیشه بعنوان یک کشور میانجی شناخته می‌شود. کشوری آرام و به دور از حاشیه که توانسته طی چند سال گذشته برخلاف همسایه‌های عرب خود ثباتش را حفظ کند تا جایی که تقریباً با تمامی کشور‌های منطقه و جهان رابطه نسبتاً خوب و دوستانه‌ای برقرار کرده است. مسقط و تل آویو اولین بار سال ۱۹۹۴ سعی کردند تا روابط میان خود را عادی کنند و در اولین اقدام دفاتر تجاری در دو کشور گشوده شد که با اتفاقات انتفاضه، روابط این دوکشور به تیرگی گرایید و پیرو آن دفاتر تجاری در دوکشور نیز تعطیل شد. البته فراموش نکنیم در سال ۲۰۱۱ ویکی لیکس اسنادی را منتشر کرد مبنی بر اینکه دو کشور سعی داشتند در سال ۲۰۰۶ بطور پنهانی با هم رابطه برقرار کنند که ناموفق بوده اند، اما سفر اخیر نتانیاهو به عمان جدی‌ترین اقدام برای برقراری روابط به حساب می‌آید.
۲. معمولاً کشور‌های حوزه خلیج فارس همیشه در مذاکرات خود با اسرائیل اکراه داشته و به صورت مخفیانه با تل آویو در ارتباط بوده اند، اما به نظر می‌رسد مسقط به سیم آخر زده و مستقیماً وارد عمل شده است و در صدد است که روابط تازه با اسرائیل را کلید بزند تا جایی که بن علوی وزیر امور خارجه عمان در سخنانی صریحاً اعلام کرده: «زمان تعامل با اسرائیل فرا رسیده است» و پیرامون به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی گفته: «اسرائیل کشوری موجود در منطقه است و ما همه این را می‌فهمیم... تاریخ می‌گوید که تورات در خاورمیانه پا به جهان گذاشته و یهودیان در این منطقه از جهان زندگی می‌کرده اند». وی در ادامه به نقش عمان پیرامون ماجرای فلسطین هم اعلام کرده: «نقش عمان در صلح میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، مبنی بر نقشی است که دولت آمریکا در چارچوب طرحی دارد که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آن را معامله قرن نامید.» به نظر می‌رسد تجربه گذشته اعراب برای بن علوی درس عبرتی نبوده و رو به مردم و مقامات عمانی تأکید دارد که: «به گذشته نگاه نکنید، آینده پیش ماست.»
۳. دیدگاه‌ها در ماجرای دیدار نتانیاهو و سلطان قابوس متفاوت است، اما به نظر می‌رسد دو دیدگاه نسبت به بقیه ارجح‌تر است. در دیدگاه اول برخی معتقدند که نخست وزیر رژیم صهیونیستی بخاطر جریان اختلاف فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها به عمان سفر کرده تا طبق معمول این کشور نقش واسطه گری و قدیمی خود را ایفا کند و طرح معامله قرن را که ترامپ مطرح کرده بود را به پیش برد این در شرایطی است که چند وقت پیش محمود عباس هم با سلطان قابوس دیدار کرده بود. نگاه دوم هم معتقد است که نتانیاهو از عمان خواسته که نقش واسطه برای ارتباط با ایران را ایفا کند این در حالی است که کشور ما همیشه بر مواضع خود علیه اسرائیل تأکید دارد. البته نکته اینجاست که برخی هم اعتقاد دارند که رژیم صهیونیستی تلاش دارد تا عمان را به چشم یک راهگشا برای ارتباطی غیر مستقیم با کشور‌هایی نگه دارد که این رژیم را به رسمیت نمی‌شناسند.
۴. به نظر می‌رسد مقامات عمانی از این سفر بیشتر خوشحال اند، چون همیشه سعی داشته اند حمایت آمریکا را داشته باشند و چه گزینه‌ای بهتر از اسرائیل که دوست همیشگی آمریکا است و نگاه ویژه واشنگتن را همواره با خود داشته است. البته باید در نظر داشت که بی گمان آمریکا و رژیم صهیونیستی در پی آن هستند که حلقه محاصره علیه جمهوری اسلامی ایران را تنگ‌تر کنند و با این کار به مقامات جمهوری اسلامی ایران نشان دهند که قصد دارند دوستان ایران را در منطقه تحت تأثیر قرار دهند تا کشوری مانند عمان هم در ردیف دشمنان ایران قرار گیرند.
۵. در آخر باید خاطر نشان کرد، نتیجه سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای وی کاملاً مثبت ارزیابی می‌شود. نتانیاهو به دلیل فساد‌های مالی اش در داخل کشور و در ذهن افکار عمومی کاملاً منفور شده است به همین دلیل بیش از پیش در حال فرار رو به جلو است و دنبال ماجراجویی در خارج از سرزمین‌های اشغالی، در حال حاضر بیشتر از گذشته به کشور‌های عربی نزدیک شده و این یک امتیاز برای او و حزبش به حساب می‌آید و با توجه به این امتیاز دوست دارد در انتخابات سال دیگر دوباره بر مسند نخست وزیری اسرائیل بنشیند، در مقابل سلطان قابوس هم دل به حمایت‌های آمریکا بسته، که احتمالاً بعد از این دیدار چه از نظر سیاسی، اقتصادی و... امتیازاتی را دریافت خواهد کرد. به نظر می‌رسد اعراب متوجه شده اند که در یک صورت می‌توانند نظر مساعد آمریکا را جلب کنند، آنهم رابطه با دوست دیرینه آن اسرائیل است. با این وضعیت مسقط تخت گاز به سمت فراموش کردن گذشته و آشتی با تل آویو پیش می‌رود. حال باید منتظر ماند و دید که آیا تجربه انور سادات و مصر برای سلطان قابوس و کشور پادشاهی عمان تکرار خواهد شد؟