- حنظله گوشی «نفتالی بِنِت» را هک کرد
- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
پنجشنبه ؛ 04 دی 1404

سید ابراهیم و راز این همه محبوبیت

در سوم خرداد سال ۱۳۹۵ و در سالروز عملیات افتخارآفرین آزادسازی خرمشهر، فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) درمراسم دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام درباره میدانهای «سختتر از فتح خرمشهر» در پیش روی انقلاب، یادآور شدند: جوانهای عزیز! بچههای عزیز من! فردا مال شما است، آینده مال شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بار مسئولیت را بردوش دارید؛ خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه]در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است...
اکنون و در سالروز عملیات افتخارآفرین آزادسازی خرمشهر و با گذشت بیش از ۴۲ سال از آن دوران، مردم ایران در پاسداشت رئیسجمهور شهید خود آیت الله رئیسی به عنوان یکی از خدمتگزاران خدوم جهادی و ایثارگر ملت ایران حماسهای دیگر آفریدند و نشان دادند که ارزشهای انقلاب اسلامی همچنان زنده و پویاست و حرکت مردمی و انقلابی مردم ایران برای رسیدن به آرمانهای بلند انقلاب، همچنان استمرار دارد و خون شهید رئیسی و همراهانش پویایی این حرکت و رسیدن به قلههای بلند انقلاب را تضمین میکند، قلههایی همچون عملیات «وعده صادق» که اقتدار ملت ایران و توانایی بازدارندگیاش در برابر تهدیدات گسترده دشمنان را همچون آزادسازی خرمشهر در خرداد ۱۳۶۱ به رخ جهانیان کشید.
آنچه که سبب ماندگاری نام خرمشهر در تاریخ انقلاب و تبدیل آن به یک اسطوره شد، اهتمام یک ملت برای آزادی بخشی از خاکش بود که حفظ آن برای دشمن اهمیتی ویژه داشت. حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی در پیامش در توصیف این پیروزی آن را از عنایات الهی دانست وفرمود: «این جانب با یقین به آنکه مَا النَّصْرُ إلّا مِنْ عِندِ الله از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح، که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیهاللهالاعظم - ارواحنا لمقدمه الفداء - را از چنگ گرگان آدمخوار که آلتهایی در دست ابرقدرتان خصوصاً امریکای جهانخوارند بیرون آورد و ندای «الله اکبر» را در خرمشهر عزیز طنین انداز کرد و پرچم پر افتخار «لا اله الا الله» را بر فراز آن شهر خرم- که با دست پلید خیانتکاران قرن به خون کشیده شده و «خونین شهر» نام گرفت - [بیافراشت]تشکر میکنم؛ و آنان فوق تشکر امثال من هستند. آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپاکننده عدل الهی در سراسر گیتی - روحی لتراب مقدمه الفداء - میباشند. آنان به آرم ما رَمَیتَ إذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ الله رَمی مفتخرند.»
اهمیت حفظ خرمشهر برای دشمن به دلیل ناکامی در رسیدن به اهدافش در جنگ تحمیلی بود. دشمنی که با حمایت ونیابت از قدرتهای غرب وشرق؛ در ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ جنگ گستردهای را علیه مردم ایران آغاز و با تصور تصرف سه روزه خوزستان و رسیدن یک هفتهای به تهران، فروپاشی نظام اسلامی را هدف گذاری کرده بود. اما به رغم درستی محاسبات اولیه با تصور نبود یک نیروی قدرتمند برای جلوگیری از تجاوزش به خاک ایران، زمانی که با سیل خروشان مردم ایران در کنار نیروهای مسلح برای دفاع از ایران عزیز مواجه شد، به رغم تصرف بخشی از خرمشهر ماشین جنگیاش متوقف وبیش از آن نتوانست پیش برود، لذا تمام توان خود را با ایجاد چند دژ دفاعی که با سیمهای خاردار و میدان مین و باتلاقها حمایت میشد بر حفظ خرمشهر گذاشت. اما در روند دفاع مقدس زمانی که بنی صدر که مهمترین مانع برای انسجام و وحدت نیروهای مسلح بود و به دلیل خیانتها و پیوندش با منافقین از ریاست جمهوری عزل گردید، نیروهای مسلح با اتکا به ظرفیتهای درونی وپشتوانه مردمی والبته با اتکال به عنایات الهی با طراحی واجرای عملیات متعدد، روند ناکامی و شکست در عملیاتها را به پیروزی تبدیل و توانستند کمتر از ۸ ماه سرزمینهای اشغال شده توسط دشمن را آزاد و نهایتاً با آزادسازی خرمشهر تمامی محاسبات دشمن در تحمیل جنگ بر مردم ایران را به هم زدند و این در حالی بود که در آن زمان رژیم بعثی حاکم بر عراق حمایت دو ابرقدرت غرب وشرق و بیش از ۴۰ کشور اروپایی و کشورهای منطقه را به همراه خود داشت و از آخرین تجهیزات تولیدی غرب و شرق بهره میبرد، اما ایران تنها با اتکال به خدای متعال و پشتوانه مردم و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی توانست رژیم متجاوز بعثی را شکست داده و گام بلند خود در پیروزی را در خرمشهر ثبت کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان مراسم دانش آموختگی دانشگاه امام حسین (ع) درسال ۱۳۹۵ در تبیین آن بیان امام خمینی پیرامون آزادسازی خرمشهر فرمودند: «امام (رضوان الله علیه) - آن مرد خدا، آن حکیم الهی به معنای واقعی کلمه- وقتی خرمشهر آزاد شد، وقتی اینهمه مجاهدت بهبار نشست، اینهمه جوانها عرق ریختند، اینهمه شهید دادیم، اینهمه زحمت کشیدیم، فرمود که خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ خرمشهر را خدا آزاد کرد! این مهم است؛ معنای این چیست؟ معنای این آن است که اگر شما مجاهدت کردید، قدرت خدا میآید پشت شما. لشکر بیعقبه، کاری نمیتواند بکند؛ لشکری که عقبه دارد، [نیروی]احتیاط دارد، نیروی ذخیره فراوان دارد، همه کار میتواند بکند. حالا اگر لشکری عقبهاش، ذخیرهاش عبارت بود از قدرت الهی، این لشکر دیگر شکستبخور است؟ امام این را به ما فهماند؛ فهماند که وقتی مجاهدت میکنید، وقتی تنبلی نمیکنید، وقتی وارد میدان میشوید، وقتی نیروهای خودتان را به صحنه وارد میکنید، اینجا قدرت خدا است که پشت سر شما است، [لذا]خرمشهر را خدا آزاد میکند. با این منطق، همه دنیای مسخر استکبار را هم خدا میتواند آزاد کند. با این منطق، فلسطین هم میتواند آزاد بشود. با این منطق، هر ملتی میتواند مستضعف نماند؛ به شرطی که این منطق تحقق پیدا کند. وقتی ما این منطق را داشتیم، شکستناپذیر میشویم».
واکنون این منطق در عملیات وعده صادق تحقق یافته و نیروهای مسلح ما با میدانداری نیروی هوا وفضای سپاه «خرمشهری» دیگر خلق کردند که جهانیان را به تحیر واداشته است. عملیاتی که به اذعان دوست ودشمن؛ افزایش سرمایه اجتماعی نظام در داخل و بیرون، تقویت وحدت و انسجام ملی، تغییر موازنه استراتژیک در منطقه و جهان به نفع ایران، ایجاد یک نقطه عطف تاریخی در معادلات قدرت جهانی و منطقه ای، تهاجمیتر شدن و گسترش میدان عمل نیروهای جبهه مقاومت در منطقه و آزادی فلسطین وقدس عزیز را امکان پذیر ساخته است. وآنچه که این روزها در تعظیم جهانیان در برابر رئیسجمهور شهید ما تجلی یافته از برکات آن عملیات است.

چشمانداز سیاست خارجی دولت چهاردهم
صابر گل عنبری
همواره با رفتن و آمدن یک رئیس جمهور و تشکیل دولتی جدید این پرسش چه در داخل ایران چه در خارج آن مطرح میشود که سیاست خارجی کشور تغییری میکند یا خیر؟ حال با حادثه فقدان همزمان رئیس جمهور و وزیر خارجه این پرسش به ویژه در سطح منطقه و جهان اهمیت مضاعفی پیدا کرده است.
معمولا پاسخی که داده میشود این است که سیاستهای کلان ایران ثابت و تعیین کننده آن رهبری است و با آمدن و رفتن دولتها و اشخاص تغییر نمیکند. این پاسخ قسمتی بزرگ از واقعیت است؛ اما به نظر میرسد که کل آن نیست.
بله! در این شکی نیست که خطوط کلی و اصول و مبانی سیاست خارجی ایران در همه ادوار پس از ۱۳۵۷ تقریبا بدون تغییر محتوایی ثابت مانده است، با این حال در این چهار دهه و اندی همواره در منطقه خاکستری و حاشیه و نه در متن این کلیات، شاهد فعل و انفعالات و پویاییهای خاص بودهایم که بعضا موجب تمایز دولتهای ایران از یکدیگر شده است و در مواردی حاشیه کلیات سیاست خارجی ایران چه بسا خود آن متن را تا حدودی تحت الشعاع قرار داده و به جهتی و لو موقتا سوق داده است.
در حقیقت، تمایز دولتهای خاتمی و روحانی با احمدی نژاد و رئیسی در سیاست خارجی از همین جا ناشی میشود؛ و الا همه آنها دولتهای جمهوری اسلامی بوده و از کلیات و مبانی آن در سیاست خارجی تبعیت کردهاند. در واقع اتفاقاتی چون برجام در تاریخ جمهوری اسلامی محصول بازی و سیاستورزی در همین محدوده است. آنچه در حقیقت رنگ و ماهیت این منطقه خاکستری را بعضا از همان خطوط کلی متمایز میکند، نگرش و رویکرد بعضا متفاوت روسای جمهور بوده که همین رویکردها هم برآمده از نگرش و جهتگیری سیاسی متفاوت بوده است. نقطه اصطکاک و برخورد هم دقیقا همین جاست.
معمولا رویکرد دولتهای اصولگرا و محافظهکار با توجه به قرابت فکری و همگنی آنها با هسته حکومت حداقل از منظر خوانش این هسته از نظام و ماهیت آن، با کلیات و مبانی سیاستها در یک راستا بوده و همپوشانی دارند؛ اما معمولا چنین تناظری میان رویکرد دولتهای اصلاح طلب و اعتدالگرا با آن کلیات وجود ندارد و اینجاست که مغضوب و مورد اتهام هسته پیشگفته واقع میشوند.
برای فهم بهتر موضوع بیان این مثال خالی از لطف نیست که مثلا رویکرد دولت روحانی نزدیکی با غرب و حرکت در جهت احیای روابط با آمریکا بود و برجام هم هر چند در نگاه کلان محصول جمع بندی حاکمیت بود، اما در وهله نخست میوه همان رویکرد بود که توانست هسته قدرت را و لو موقتا با خود همراه کند.
خوب همین رویکرد متفاوت روحانی و دولت او در حقیقت سیاست خارجی کلان جمهوری اسلامی را در برابر واقعیتها و الزاماتی چون قسمی از تعامل با آمریکا قرار داد که دولت بعد از او و لو ناخواسته خود را ملزم به ادامه همان تعامل مذاکراتی میداند.
اما در مقابل، رویکرد دولت اصولگرای رئیسی در جهتی مخالف یعنی شرقگرایی و منطقهگرایی بر پایه یکدستی دیپلماسی و میدان بوده است؛ میدانی که پس از ظهور نقش و حضور میدانی منطقهای ایران حداقل از سه دهه پیش از طریق ایجاد و پیوند با بازیگران و متحدان غیر دولتی همسو وارد قاموس و اصول سیاست خارجی شده است.
همین رویکرد رئیسی معطوف به یکدست شدن قدرت، خود پایان دوگانه دیپلماسی و میدان در سیاست خارجی ایران را شاید برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی رقم زد.
در حقیقت، توافق با عربستان و بهبود نسبی فضای روابط منطقهای ایران نیز مولود پایان این دو گانگی است؛ والا اگر این دوگانگی تداوم داشت، حتی اگر دیپلماسی امتیازات بیشتری هم میگرفت، شاید اتفاقی نمیافتاد. ناگفته هم نماند که این وضعیت به علت لاینحل ماندن بحران در روابط با غرب و تداوم تحریمها در نتیجه موقعیت هژمونی آمریکا در اقتصاد جهانی آورده اقتصادی خاصی برای کشور نداشته است.
اما فارغ از رویکرد خود رئیس جمهور فقید، آنچه بیشتر دیپلماسی و میدان را در دوره او در یک راستا قرار داد، وجود دیپلماتی میدانی در راس وزارت خارجهاش بود که هم ارتباط نزدیکی با اصحاب ایرانی میدان و هم روابط خوبی با اصحاب خارجی آن از حزب الله و دیگر گروهها و تشکیلات در سطح منطقه داشت. از این رو، چه بسا اگر شخصی غیر از وزیر خارجه فقید در دولت میبود، چنین اتفاقی صرف نظر از خوب یا بد بودن آن رقم نمیخورد، کما این که اگر شخصی غیر از ظریف وزیر خارجه دولت روحانی بود، احتمالا برجام شکل نمیگرفت. همین خود ناظر به تاثیرگذاری افراد با درجات متفاوت در سیستمهای مختلف حکمرانی فارغ از ماهیت آنها است و چه بسا تغییر سیاست در این نظامها از همان حاشیه خاکستری آغاز و کلیت این خطوط را به مرور زمان تحت الشعاع خود قرار میدهد.

بازآرایی هسته سخت نظام
محمدکاظم انبارلویی
«ملک» انقلاب از مساحت کوچک و محقر یک خانه در قم، به نام مردی شروع شد، که قرن ما بدون نام او ناشناخته است.
این «ملک» اکنون دامنه خاکی و سطح تصرفات خود را تا سواحل مدیترانه و از آنجا خیمه خود را در غرب آسیا برپا کرده است.
صدای مردم انقلاب و انقلاب اسلامی مردم از زیر این خیمه در ۵ قاره جهان بهویژه در دانشگاههای معتبر جهان در میان خبرگان و نخبگان جهان شنیده میشود.
۲- آنچه در چند روز اول این هفته در ایران بهویژه در قم ، مشهد ، تهران دیده شد نوعی بازآرایی هسته سخت نظام و ثبت و پذیرش رویشهای جدید انقلاب اسلامی بود.
هسته سخت نظام با شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی و یارانش دنبال تعمیر، بازسازی و ترمیم سازههای پولادین خود است.
هسته سخت نظام ، قدرت نرم خود را در ایران ، منطقه و جهان با حضوری شکوهمند و حماسی در تهران دیروز به رخ دشمنان نظام و انقلاب اسلامی کشید.
۳- اندر وسعت پیدا و پنهان «ملک» انقلاب اسلامی و نفوذ آموزهها ، و ایدههای انقلاب در ذهن و قلب مردم جهان سخن بسیار است.
میشود با چشم سر آن را دید و در گزارشهای حتی ضدانقلاب ارتفاع آن را اندازهگیری کرد و به نظاره نشست.
اما آنچه مهمتر از «ملک» انقلاب است ، «ملکوت» انقلاب اسلامی است.
فقط اهل معنا اجازه ورود به تماشاگه زیباییهای آن را دارند.
آنان که توفیق این رویت را پیدا میکنند همیشه زبان در کام میکشند و اجازه بازگویی آن را پیدا نمیکنند. قدرت سخت و نرم انقلاب اسلامی مستظهر به پشتیبانی ملکوت انقلاب اسلامی است .
آنهایی که شهیدانه از میان ملت پرکشیدند انقلاب اسلامی را رها نکردند. امدادهای غیبی آنها به اذن الهی همان عاملی است که پشت ابرقدرتها بهویژه صهیونیستها را به خاک مذلّت انداخته است.
به همین دلیل است این انقلاب نهتنها یک روز عقبگرد نداشته بلکه روزبهروز پرقدرتتر شتابان به سمت اهداف خود با سرعت محیرالعقول درحرکت است .
۴- هر وقت که بهظاهر مکثی یا سکتهای درحرکت انقلاب پدید میآید ناگهان حادثهای رخ میدهد و خون تازهای در رگهای حیات انقلاب اسلامی جریان پیدا میکند آنچه دیروز در تشییع شهدای اخیر ملت ما رونمایی شد این بود که فاصلهای بین دولت و ملت وجود ندارد. آنها که با چرتکهاندازی آراء در انتخابات فکر میکنند مشروعیت مردمی نظام نقصان دارد در محاسبات خود باید مؤلفههای دیگر بهویژه تصاویری که از «ملک» و «ملکوت» انقلاب اسلامی وجود دارد را در نظر بگیرند. اشکهای بیامان مردم در تشییع مردان میدان خدمت بهویژه رئیسجمهور شهید یک تفسیر ملکوتی از یک بدرقه کمنظیر تاریخی دارد.
اگر این تفسیر ملکوتی را درک نکنیم در فهم مسائل بقای انقلاب به بیراه میرویم. قدرشناسی مردم در بدرقه تاریخی روز دوم خرداد ۱۴۰۳ یک نقطه نورانی در تاریخ حیات انقلاب اسلامی است.

راز یک بدرقه تاریخی
ارسال نظرات