- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
دوشنبه ؛ 24 آذر 1404 
سیدرضی، شهادتی بیصبرانه

ریال جدید، مزیت ها و ابهامات
مهدی حسن زاده
رئیس کل بانک مرکزی در سفر روز پنج شنبه خود به مشهد مقدس از راهاندازی«ریال آف شور» در معاملات تجاری با کشورهای همسایه به خصوص افغانستان و عراق تا پایان سال خبر داد و اعلام کرد: بخش عمده مشکل تجارت با کشورهای همسایه حل خواهد شد. این اظهارات و اشاره به «ریال آف شور (offshore)» موجی از ابهام را به وجود آورده است. فعالان اقتصادی با مفهوم بانک آف شور که عمدتا در مناطق آزاد فعال است و عملیات بانکی خارجی برای فعالان اقتصادی انجام می دهد، آشنا هستند اما استفاده از پول ملی در قالب فرامرزی موضوع غریبی است. واضح است که ارزهای جهان روا چه در شکل مسلط آن مثل دلار و یورو و چه در سطح ارزهای در حال رواج مثل یوان، می تواند مبنای معاملات بین کشورها باشد. همچنین موضوع استفاده از ارزهای ملی در مبادلات دوجانبه بین کشورها نیز چند سالی است در برخی کشورها رواج یافته و ایران نیز گام هایی را با برخی کشورها از جمله روسیه در این باره برداشته است. به فهرست روش های مبادلات مالی در تجارت خارجی ایران مواردی از جمله تهاتر را نیز می توان اضافه کرد اما آن چه مبنای اصلی مبادلات ارزی در تجارت خارجی کشور است، عملیات انتقال وجه از مسیر صرافی هاست که به دلیل تحریم ها، جایگزین بانک ها در تجارت خارجی کشور شده اند. در چنین شرایطی «ریال آف شور» قرار است بخشی از تجارت ما با افغانستان و عراق را پوشش دهد. شاید بتوان این ابزار را که فعلا ابهام درباره آن زیاد است، برای حل معضل صادرات ریالی به این کشورها در نظر گرفت. در حال حاضر بخشی از صادرکنندگان، ترجیح می دهند بخشی از درآمد صادرات خود را به ریال دریافت کنند تا در چرخه زیانبار فروش ارز صادرات به قیمت پایین تر از نرخ بازار و خرید ارز به قیمت بازار نیفتند. براین اساس، ریال آف شور اگر بتواند نوعی نقل و انتقال ارز به وسیله ریال را تضمین کند، دو فایده خواهد داشت: نخست، استقلال ارزی ایران از شبکه ارزی مشمول تحریم را افزایش می دهد. دوم، مشکل تبدیل ارز و زیان دیدن صادرکننده از تفاوت نرخ خرید و فروش ارز را حل می کند. با این حال همچنان ابهامات درباره این ابزار پابرجاست. این که نرخ ریال آف شور با نوسانات ارزش پول ملی چگونه تطبیق می یابد. به ویژه در شرایطی که ممکن است بازار ارز با دلالی دچار نابسامانی شود و ارزش پول ملی افت کند، چگونه می توان متکی بر ریال در معرض سقوط تجارت کرد؟ سوال بعدی این که نسبت ریال آف شور با ریال رایج در اقتصاد ایران چگونه است؟ در هر حال ضمن استقبال از هر ایده تسهیل کننده تجارت با همسایگان، به نظر می رسد باید مسئولان بانک مرکزی، تصویر شفاف تر و دقیق تری از ایده ریال آف شور برای تجارت با همسایگان ارائه دهند تا ابهامات فعالان اقتصادی برای تجارت با همسایگان کاهش یابد

اسفند ماه امسال، همزمان با برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز برگزار میشود. جنس وظایف مجلس خبرگان به گونهای است که با حوزههای حساس و مهمی، چون حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، مقابله با توطئهها و تهدیدهای خارجی، سیاستگذاری و تعیین راهبردهای پیشرفت کشور مرتبط است. مسلم است که کوچکترین کوتاهی در تشخیص فرد مناسب برای تعیین رهبر یا عدمنظارت بر استمرار شرایط لازم در وی برای انجام وظایف رهبری، به معنای اختلال در روند حرکت کشور و شکل گیری تهدیدهای مختلف علیه آن است.
به عنوان مثال، ازجمله ویژگیهای رهبری که تشخیص آن وظیفه مجلس خبرگان رهبری است، اسلامشناس، زمانشناس، عادل، آگاه و شجاع بودن است. حال اگر فردی که از سوی مجلس خبرگان رهبری مناسب تصدی مقام رهبری تشخیص داده یا کشف میشود، فاقد یک یا تعدادی از این ویژگیها باشد، مثلاً شجاع نباشد، نمیتواند از عهده انجام درست رسالتهای رهبری برآید.
در همین زمینه، اگر رهبری فردی شجاع نباشد، در مقابل تهدیدها و فشارهای خارجی بلافاصله تسلیم میشود و از این طریق، دستاوردهای انقلاب در حوزههای مختلف با تهدید مواجه میشود. یا اینکه اگر رهبر منتخب فردی عادل نبوده و در اداره کشور اسیر هواهای نفسانی باشد، هم در تعیین مسیر کلی حرکت کشور در راستای صلاح و مصلحت مردم و کشور دچار خطا و اشتباه میشود و هم نمیتواند نسبت به پاسداری از این مسیر کلی و عدمانحراف از آن دیدهبانی کند.
با توجه به آنچه گفته شد، اهمیت انتخابات مجلس خبرگان رهبری بنا به وظایف و جایگاه قانونی این مجلس و رسالتهای خطیر مقام رهبری برمیگردد که اگر در تعیین اعضای آن کوتاهی صورت گیرد، خسارتهای متعددی به بار میآید. علاوه بر این، اگر به هر نحو و دلیلی در تشخیص فرد مناسب برای رهبری خطایی صورت گیرد یا اینکه حالات و کردار شخص رهبر پس از تشخیص و تعیین از سوی مجلس خبرگان رهبری دچار تغییر شود، باز مجلس خبرگان رهبری با اهرم نظارتی خود میتواند رهبری را عزل کند تا مانع از ایجاد خسارت از این ناحیه برای کشور و مردم شود. به همین دلیل است که خود اعضای مجلس خبرگان رهبری باید از فقیهان عادل باشند. بنابراین، مجلس خبرگان رهبری و نمایندگان آن اگرچه در نگاه اول وظیفه اجرایی ندارند، اما به سبب جایگاه خطیری که دارند، کیفیت عملکرد آنها بر سرنوشت کشور در ابعاد و حوزههای مختلف تأثیری تعیینکننده دارد. تعیین اعضای این مجلس، از مجرای انتخابات و با رأی مردم صورت میگیرد و به همین دلیل است که انتخابات مجلس خبرگان رهبری اهمیت جدی دارد.
از نقطهنظر دیگر، با توجه به شرایط کنونی کشور، انتخابات مجلس خبرگان رهبری، حائز اهمیت است؛ زیرا در شرایط کنونی، دشمن با جنگ ترکیبی تلاش میکند میان مردم و نظام، بهویژه رأس نظام شکاف ایجاد کند و آنها را نسبت به سرنوشت کشور بیتفاوت سازد. بر این اساس، اهمیت انتخابات مجلس خبرگان رهبری آن است که با مشارکت گسترده مردمی میتواند در به بنبست کشاندن جنگ ترکیبی دشمنان اثر جدیتری داشته باشد؛ زیرا تنها انتخابات در کشور است که به طور مستقیم با رأس نظام مرتبط میشود. درواقع، با برگزاری پرشور انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ملت نشان خواهند داد که تیر دشمنان برای بیتفاوتسازی آنها در قبال سرنوشت کشور به سنگ خورده است. به بیان دیگر، اگرچه هر انتخاباتی تجلی پیوند مردم با نظام است، اما انتخابات خبرگان از این نظر، اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا بیشتر با رأس نظام مرتبط است و بنابراین، این انتخابات، کیفیت و نتیجه آن، بیشتر میتواند بر نقشههای شوم دشمنان در قالب جنگ ترکیبی خط بطلان بکشد

تغییر راهبرد یا شکست راهبردی؟
حنیف غفاری
این روزها مقامات رژیم اشغالگر قدس و رسانههای این رژیم، تاکتیک بازی با کلمات را با هدف توجیه شکست قطعی خود در جنگ غزه در پیش گرفتهاند.
یکی از این موارد مربوط به ادعای تغییر استراتژی در جنگ غزه است. دراین خصوص، نشریه تایمز اسرائیل نوشت ارتش رژیم اشغالگر قدس در حال آماده شدن برای تغییر راهبرد نظامی در نوار غزه است و میخواهد آن را به سوی یک عملیات درازمدت هدایت کند. دراین گزارش ادعا شده است: «ارتش اسرائیل دریافته که باعملیات نظامی فشرده به آنچه میتوانسته دست یابد، رسیدهاست وحال باید خود را برعملیات محدودترامادرازمدت باهدف سرنگونی جریان تروریستی حماس متمرکز کند.»
چنانچه حامیان تلآویو نیز اذعان کردهاند، نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی به هیچ یک از اهداف کلان اعلامی خود در نوار غزه ازجمله نابودی حماس و اشغال این منطقه دست نیافته است. سردرگمی تحلیلی و میدانی صهیونیستها در میدان غزه را میتوان بهوضوح در این بخش از گزارش منتشر شده از نشریه تایمز اسرائیل مشاهده کرد: «علت احتمالی تغییر راهبرد نظامی در این است که شکست کامل حماس از طریق حملات زمینی گسترده به دست نمیآید، بلکه از مسیر یک جنگ فرسایشی طولانی حاصل میشود. این جنگ ممکن است ماهها و شاید سالها به طول انجامد اما ایجاد واقعیتی جدید در غزه نیازمند یک فرآیند دیپلماتیک و اقدامات اقتصادی و نظامی است.»
تعارضات معناداری در این گزارش موج میزند که بیانگر استیصال تلآویو و اصلیترین حامی وی یعنی واشنگتن در غزه است. تلآویو قصد دارد از شکست راهبردی و میدانی در نوار غزه، با عنوان تغییر استراتژی جنگ یاد کند تا به این وسیله، مانع تمرکز افکار عمومی و مخاطبان بینالمللی بر شکست مطلق این رژیم شود. با این حال، تاریخ مصرف این تصویرسازی از همان لحظه وقوع عملیات کوبنده طوفانالاقصی به پایان رسیده است.


مشارکت گسترده لازمه تحول
رهبر معظم انقلاب اخیرا در دیدار جمعی از مردم استانهای کرمان و خوزستان نکات مهمی درباره انتخابات ۱۱ اسفند مجلس فرمودند که مهمترین آنها «تلاش برای مشارکت قوی و پرشور، رقابت واقعی جناحها و دیدگاههای مختلف، سلامت حقیقی و امنیت کامل» بود. در واقع نظر معظمله در یک جمله، این است: «اگر مشارکت در انتخابات بالا باشد، هر نتیجهای در آن حاصل شود، کشور، انقلاب و مردم پیروز خواهند شد».
۱ ـ یکی از کلیدواژههای مهم بیانات رهبر انقلاب، ایجاد «تحول» با حضور حداکثری مردم در انتخابات بود. ایشان ۳ سال قبل در سی و یکمین سالروز ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی فرمودند: «امام ما، امام تحول بودند و با همین روحیه بود که انقلاب پیروز شد و در این مسیر حرکت کرد لذا باید همان مسیر را با همان روحیه پیش برویم».
به عقیده ایشان ، هدف اصلی از تحول، ساخت ایران قوی است؛ هدفی که محقق نمیشود مگر با حضور مردم در تعیین سرنوشت خود و کشور. در واقع وقتی ایران قوی میشود که مردم حضور حداکثری در امور داشته باشند. آن وقت نظام نیز با قدرت افزونتر میتواند کارها را پیش ببرد. اما منظور از قوی شدن چیست؟ چگونه باید قوی شد؟ قوی شدن این است که دولت، مجلس و قوه قضائیه قوی شوند؟ این هست؛ اما قوی شدن پایهای و قوی شدن آحاد مردم مدنظر است. اساسا راه قوی شدن دستگاههای کشور این است که ابتدا مردم قوی شوند. اگر میخواهیم اقتصاد متحول شود، باید مردم قوی شوند. اگر میخواهیم مشکلات فرهنگی ـ اجتماعی برطرف شود، باید مردم قوی شوند. اساس نظام جمهوری اسلامی مردمند و بارزترین نقطه تاریخ ۴۵ ساله که مردم، ایران را بر تمام کشورهای دنیا پیروز کردند، دفاع مقدس بود. امروز نیز که دچار رخوت شدهایم باز مردمند که میتوانند وضعیت را متحول و دگرگون کنند. وقتی از نقش مردم حرف میزنیم یعنی باید بین کارگزاران و مردم تعامل باشد.
۲ ـ راهبردهای ۴گانه مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت که رهبر انقلاب برای انتخابات مطرح فرمودند، باید با برنامهریزی دقیق عملی شود؛ اگر مشارکت بالا بود، امنیت انتخابات به طور کامل برقرار شود، انتخاباتی سالم و بیحرف و حدیث برگزار شود و رقابت پرشور باشد، هر نتیجهای حاصل شود و هر جناحی مجلس را در اختیار بگیرد، مردم پیروزند. اما چگونه باید مردم را به صحنه تعیین سرنوشت ۴ سال آیندهشان دعوت کرد؟
راهکار کوتاهمدت امیدوار شدن مردم است. یعنی امیدواری به ایجاد تحول. برای ایجاد رقابت پرشور در انتخابات، یکی از مهمترین راهکارها، احراز صلاحیت هر آن کسی است که شایستگی، تبحر، خوشفکری و توانمندیاش اثبات شده و به انقلاب، نظام اسلامی و ولایت فقیه معتقد است؛ حالا این فرد وابسته به هر جناحی باشد.
۳- رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند: ملت ایران باید برای این ۲ انتخابات (مجلسین خبرگان و شورای اسلامی) به بهترین شکل آماده باشند. واقعیت آن است که تبعات کاهش یا افزایش مشارکت به خود مردم برمیگردد؛ هر چه مشارکت گستردهتر و البته انتخابها دقیقتر باشد، با تشکیل مجلس حداکثری با نمایندگان نخبه، متخصص، متعهد و کاربلد، مشکلات در مسیر رفع قرار میگیرد و این به سود مردم است. اگر اقبال به انتخابات کم باشد و مجلسی حداقلی با نمایندگان ضعیف تشکیل شود هم باز تداوم مشکلات برای مردم است؛ از این رو قهر با صندوقها اشتباه محض است.
۴- جناحها، لیستها و افراد مستقل با ارائه نظرات، ایدهها و راهکارهایشان برای حل مشکلات موجود، میتوانند به گرمای انتخابات کمک کنند و مردم را به دیدن مسابقه ارائه دیدگاهها دعوت و آنها را جذب مشارکت کنند. به هر حال افراد نخبه و قانوندان زیادی کاندیدای انتخابات شدهاند و با ایدههای کاربردیای که دارند، میتوانند توجه مردم را به خود جلب کنند.
۵- اینکه انتخابات حداکثری منشأ تحول میتواند باشد، از موارد اثباتشده بوده که قبلاً تجربه شده و نتایج خوبی به بار آورده است. انتخابات ریاست جمهوری سال ۶۸ که مشارکت خوبی در آن وجود داشت، منجر به این شد که پس از جنگ، ایران به کارگاهی برای ساخت و ساز تبدیل شود و کشوری که در جنگ تحمیلی برخی شهرهایش کاملا ویران شده بود، مجدد ساخته شد. انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ منجر به تغییر ریل از سیاستبازی افراطی به خدمت به مردم شد که تا قبل از انحراف رئیسجمهور وقت، نتایج درخشانی برجا گذاشت. انتخابات مجالس چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم نیز با حضور مناسب مردم برگزار شد و قوانین خوب تصویبشده در این مجالس، منجر به شرایط مناسبی برای مردم شد. در واقع هر چه مشارکت گستردهتر، دقیقتر و با پویایی بیشتری همراه باشد، نتایج آن به سود خود مردم است و بهره اصلی را خود ملت میبرد؛ آن هم نه برای فقط ۴ سال؛ برای دهها سال.
ارسال نظرات