پس از شروع عملیات طوفان الاقصی، مقامات رژیم صهیونیستی، بسیار عصبانی از شکست سنگین از نیروهای مقاومت فلسطین اعلام کردند که قصد دارند خاک غزه را ضمیمه دیگر بخش های سرزمینهای اشغالی کنند. از زمان شروع درگیری در فلسطین اشغالی، مقامات رژیم صهیونیستی به صورت مکرر به این مسئله اشاره کرده اند.
اما با وجود همه جانبه کشورهای غربی و از جمله آمریکا از تجاوزات صهیونیستها علیه غزه، ایالات متحده آمریکا همواره با این موضوع مقامات رژیم صهیونیستی مخالفت کرده است، مسئله ای که تبدیل به یک چالش جدی میان رژیم صهیونیستی و آمریکا شده است. در روزهای اخیر اشارات متعددی از سوی مقامات واشنگتن به این مسئله صورت گرفته است که مرور آنها، میتواند این اختلاف را روشن تر کند.
پایگاه خبری هیل در رابطه با اختلاف آمریکا و رژیم صهیونیستی در این رابطه نوشت: جنگ اسرائیل در غزه سؤالاتی را در مورد چگونگی مدیریت این منطقه ساحلی تحت محاصره پس از پایان مناقشه جاری به وجود آورده و شکاف فزاینده میان مقامات واشنگتن و تل آویو را بر سر این مهم آشکار کرده است.
به نوشته این پایگاه خبری متعلق به کنگره آمریکا، چندین مقام امریکایی از جمله آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه در این خصوص اعلام کرده اند که اسرائیل نباید غزه را اشغال کند و این باریکه همچنان باید توسط فلسطینی ها اداره شود. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل از همان روزهای نخست جنگ با حماس، وعده داد که نوار غزه را برای مدت نامعلومی در کنترل بگیرد، اما توضیح نداد که این امر دقیقا چه پیامدهایی برای فلسطینیان دارد.
پل فریتز استاد علوم سیاسی دانشگاه هوفسترا آمریکا در این مورد تشریح کرد: «به طور قطع شکافهای مهمی بین ایالات متحده و اسرائیل و سایر کشورها وجود دارد، اما باتوجه به دیپلماسی که در جریان است شاید در نهایت گفت و گوها برای کنترل غزه نتیجه دهد.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا گفت: ایالات متحده با اشغال مجدد نوار غزه توسط اسرائیل، اخراج جمعیت فلسطینی از آنجا یا کاهش قلمرو این منطقه مخالف است.
ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران در واشنگتن در پاسخ به سوالی درباره ادعاهای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل گفت: موضع ما این است که فلسطینیان باید خودشان در راس تصمیمات مرتبط باشند.
کاملا هریس، معاون جوبایدن نیز در این رابه گفت: آمریکا تحت هیچ شرایطی اجازهٔ کوچ اجباری فلسطینیها از غزه و کرانهٔ باختری را نمیدهد.
جامعه بین الملل درباره حاکمیت کرانه باختری و نوار غزه چه میگوید؟
بر اساس معاهدات، اجماع جهانی و مسائل حقوقی، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه، دو منطقه ای هستند که پس از اشغالی نامشروع فلسطین توسط صهیونیستها، قانونا تحت کنترل فلسطینیان قرار دارد. دیوان بینالمللی دادگستری از کرانه باختری، شامل بیتالمقدس شرقی، به عنوان «سرزمین اشغال شده فلسطینی» یاد کرده، و این لفظ به عنوان تعریف قانونی از سوی این دیوان در نظر مشورتی خود در ژوئیه ۲۰۰۴ به کار رفت. لفظ سرزمین اشغال شده فلسطینی بین اکتبر ۱۹۹۹ و دسامبر ۲۰۱۲ از سویسازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بین المللی در اشاره به مناطق تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین به کار رفت
اتحادیه اروپا نیز از لفظ «سرزمین اشغال شده فلسطینی» استفاده میکند. سازمان ملل متحد، نهادهای بینالمللی قانونی و بشردوستانه و جامعه بینالمللی بیتالمقدس شرقی را به عنوان بخشی از کرانه باختری، و بر این اساس بخشی از سرزمینهای فلسطینی محسوب میکنند.
در نواز غزه نیز مسئله به همین صورت است. رژیم صهیونیستی، بهطور یکجانبه در سپتامبر ۲۰۰۵ از نوار غزه عقبنشینی و اظهار داشت که دیگر این منطقه را اشغال نکردهاست. اما رژیم صهیونیستی تا سال ۲۰۰۹ به گزارش سازمان عفو بینالملل کنترل حریم هوایی غزه، آب محلی، برق و ارتباطات آن را در دست داشته و خروج و ورود کالا و مردم به صورت هوایی یا دریایی از غزه و مرز آن با مصر را کنترل میکند. این رژیم همچنان از سوی سازمان ملل، آمریکا، بریتانیا و بسیاری از سازمانهای حقوق بشری در نوار غزه نیروی اشغالگر شناخته میشود.
اصول نورمبرگ مجموعهای از رهنمودها برای تعیین این بود که چهچیزی برسازندهٔ یک جنایت جنگی است. این سند بهوسیلهٔ کمیسیون حقوق بینالملل سازمان ملل متحد بهمنظور کدیفیکاسیون اصول حقوقی بنیادین دادگاه نورنبرگ تهیه شد، که سران حزب نازی را پس از جنگ جهانی دوم محاکمه کرد. در در بند ۲ ماده ۲ این اصل که توسط سازمان ملل متحد نیز تایید و گسترش یافته است، در رابطه با فتوحات سرزمینی آمده است: «همه اعضا باید در روابط بینالمللی خود از تهدید یا استفاده از زور بر علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کنند. یا به هر شکل دیگری که با اهداف سازمان ملل متحد مغایرت داشته باشد.»
با استناد به اصول حقوقی فوق و توافقات بازیگران بینالمللی مبنی بر این که کرانه باختری و نوار غزه متعلق به فلسطینیان بوده، به لحاظ حقوقی میتوان اقدام رژیم صهیونیستی در تجاوز و اشغال غزه را، نمونه بارز یک جنایت جنگی معرفی کرد.
آمریکا در تناقض میان اوکراین، چین و غزه
در سالهای اخیر ایالات متحده آمریکا در حال کنشگری در مناطق مختلف از جمله شرق آسیا و اروپا بوده است که مشخصا به رقابت میان آمریکا و دو قدرت نوظهور چین و روسیه مرتبط است. صحنه رقابت ایالات متحده آمریکا با این دو قدرت نوظهور شرایط پیچیده ای را در صحنه بین الملل رقم زده است که هرکدام از آنها نیاز به یک بررسی مجزا، مفصل و دقیق دارد. اما به صورت کلی دو مسئله مهم در رقابت میان آمریکا، چین و روسیه در سالهای اخیر، مسئله جنگ اواکراین و مسئله استقلال جزیره تایوان، از چین بوده است.
در مسئله اوکراین، سران کاخ سفید در قبال مذاکرات برای پایان جنگ و به رسیمت شناخته شدن متصرفات ارضی روسیه در اوکراین به صراحت اعلام کرده اند که اشغال بخشی از خاک اوکراین توسط نیروهای روس و ضمیمه کردن آنها به خاک روسیه از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست و این مناطق باید به حاکمیت اوکراین بازگردانده شود. نمود این موضوع را دربخشی از سخنان رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا آخرین نشست سالانه سازمان ملل دید.
جوبایدن در هفتادوهشتمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل گفت که «ما باید امروز در برابر تجاوز عریان» روسیه به اوکراین «بایستیم تا مانع دیگر متجاوزان احتمالی فردا شویم». او اظهار داشت: «اما من از شما میپرسم: اگر ما اصول اصلی منشور سازمان ملل را برای راضی کردن یک متجاوز کنار بگذاریم، آیا هر کشور عضو میتواند احساس اطمینان کند که از آنها محافظت میشود؟ اگر اجازه بدهیم که اوکراین تجزیه شود، آیا استقلال هر کشوری تضمینشده است؟ پاسخ منفی است». رئیسجمهور ایالات متحده تاکید کرد: «به همین دلیل است که ایالات متحده به همراه متحدان و شرکای خود در سراسر جهان همچنان در کنار مردم شجاع اوکراین خواهند ایستاد که از حاکمیت و تمامیت ارضی و آزادی خود دفاع میکنند».
در مسئله تایوان نیز آمریکا به حمایت از استقلال طلبی این کشور جزیره ای در مقابل چین پرداخته است. دولت چین تایوان را بخشی از خاک خود دانسته و خواهان بازگرداندن آن به سرزمینهای خود است. این مسئله منجر به افزایش تنشهای نظامی میان آمریکا و چین در این منطقه شده است که در ماههای اخیر نمود بیشتری از خود نشان داده است. سال گذشته،
دولت آمریکا در ادامه اقدامات تنش زای خود در شرق آسیا، دامنه حمایتهای نظامی خود از تایوان را گسترش داد. کمیته روابط خارجی سنا آمریکا به تازگی قانونی را به تصویب رساند که بر مبنای آن به طور قابل توجهی حمایت نظامی ایالات متحده از تایوان را افزایش مییافت. بنا به مفاد قانون مصوب از سوی کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، میلیاردها دلار کمک امنیتی دیگر از سوی واشنگتن به چین تایپه اختصاص مییافت.
موضع آمریکا در غزه چه خواهد بود؟
حال که آمریکا در چهارچوب مسائل بین المللی و اصول اصلی منشور سازمان ملل، مدعی ایستادگی در مقابل تجاوز و اشغال سرزمینهای اوکراین توسط روسیه بوده و همچنین از دولت تایوان در مقابل هرگونه اقدام تهاجمی احتمالی از سوی چین حمایت میکند، چگونه میتواند تمام ادعاها و سخنان و کنشگریهای خود را زیر پا گذاشته و همزمان در مسئله جنگ غزه، اشغال نامشروع رژیم صهیونیستی بر نوار غزه و کوچ اجباری مردم ساکن این منطقه را مشروع قلمداد کند؟
اگر کاخ سفید به خواسته رژیم صهیونیستی برای حاکمیت بر غزه تن دهد، چه سرنوشتی در انتظار پرونده اوکراین و تایوان خواهد بود؟
مسئله واضح است، اگر ایالات متحده در مسئله غزه، در مقابل خواسته صهیونیستها کوتاه بیاید، در حالی که میلیاردها دلار برای رقابت و تقابل خود با چین و روسیه در موضوع اوکراین و تایوان هزینه کرده است، به ناچار مجبور خواهد بود بدون آنکه دستاورد مشخصی بدست بیاورد، از میدان تقابل با روسیه و چین در پرونده تایوان و اوکراین، با شکست خارج شود، چرا که پس از مشروع دانستن حاکمیت صهیونیستها بر غزه، میتوان با همان استدلال حاکمیت روسیه بر مناطق شرقی اوکراین را به رسمیت شناخت و همچنین این حق را به صورت قانونی و مشروع به دولت چین داد که برای بازپس گیری تایوان، متوسل به اقدامی نظامی و ابزار زور شود.
در واقع آمریکا دلسوز مردم و ساکنین غزه نیست، آمریکا در اصل نگران منافع خود و حفظ آنها و واکنش های جهانی پس از به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم بر غزه است. چرا که پس از این اقدام دیگر دلیل منطقی و حقوقی برای ادامه جنگ در اوکراین و استمرار تنش در شرق آسیا بر سر مسئله تایوان، وجود نخواهد داشت.
ارسال نظرات