تلاش گسترده برای سیاسی نشان دادن مرگ تراژیک داریوش مهرجویی و همسرش

پایگاه رهنما:

ساعت دوازده و سی چهار دقیقه شب گذشته یکی از فعالان فرهنگی رسانه‌ای توییتی را منتشر می‌کند و در آن می‌نویسد: ساعتی قبل جسد آقای داریوش مهرجویی خانم وحیده‌محمدی‌فر، در ویلایشان واقع در شهرکی در حوالی کرج در حالی که با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند، پیدا شد. دیروز مرحومه محمدی‌فر در اینستاگرام مطلبی درباره تهدید شدنش با چاقو توسط یک ناشناش که وارد ویلایشان شده و گریخته نوشته بود.

فضای شایعات در فضای مجازی به دلیل عدم اطلاع رسانی رسمی آنقدر پیچیده می شود که دادستان عمومی و انقلاب فردیس از مردم می‌خواهد تحت تاثیر شایعات درباره قتل داریوش مهرجویی و همسرش قرار نگیرند.هنوز هیچ منبع رسمی این خبر را تائید نکرده بود و احتمال می‌رفت توییت مندرج به حقیقت نزدیک نباشد، اما بیست دقیقه پس از انتشار این خبر حوالی ساعت ۱۰ دقیقه به یک بامداد خبرگزاری‌های رسمی به تدریج خبر قتل داریوش مهرجویی را تائید می‌کنند.

پیامد دسترسی غیرطبقه‌بندی شده به چنین اخبار ملتهبی توسط این فعال توییتری، زمینه یک موج مخرب سیاسی با دامنه‌ای بزرگ را در فضای مجازی تشدید می کند.

آنطور که منابع رسمی در دقایق اولیه تائید می‌کنند قتل در ساعت ده دقیقه به نه شب تا ده و نیم اتفاق می‌افتد و ۱۰۰ دقیقه به طول می‌انجامیده است اما انتشار این توییت در کمتر از نیم ساعت به دستاویزی سیاسی تبدیل می شود.

پس از انتشار این توییت، در ساعات اولیه نیمه شب شایعه بسیار گسترده‌ای در فضای مجازی منتشر شد که داریوش مهرجویی و همسرش کاردآجین و سر بریده شده‌اند و مقایسه این حادثه با قتل‌های زنجیره‌ای با پیوست‌های دیگری مانند موضوع اتباع بیگانه به سرعت در فضای مجازی گسترش پیدا می‌کند و وضعیت مشابهی با ابهامات مطرح شده در زمان مرگ مرحوم کیومرث پوراحمد را پدید می‌آورد.

شایعات منتشر شده به شدت در فضای مجازی گسترش پیدا می‌کند اما توییت وب سایت اینترنتی فراز دامنه حواشی این قتل را گسترده می‌کند، پستی که در ساعت نه و سی چهار دقیقه شب منتشر شده است.

دامنه شایعه پراکنی در حالی در فضای مجازی گسترش پیدا می‌کند و خبرگزاری‌ها و منابع رسمی در پلیس دست کم نیم ساعت بعد اصل خبر را پوشش می‌دهند و در این فاصله زمانی تقریبا نیم ساعته شایعات حول قتل این با ضریب بسیار سیاسی و منفی گسترش پیدا می‌کند.

این شایعات در حالی منتشر می شود که داریوش مهرجویی در هیچ فعالیت سیاسی دست کم در سال‌های اخیر مشارکت نداشته است.

او در نوروز ۱۴۰۱ در حالیکه چالش‌هایی حول اکران فیلم لامینور شکل می‌گیرد، گروهی از معارضان حمایت مهرجویی از محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران را در انتخاب سال ۹۲ دستمایه حملات به او قرار می‌دهند.

اظهارنظر داریوش مهرجویی از هر گونه موضع گیری سیاسی پس از شهریور ۱۴۰۲ در لوکزامبورگ

فضای شایعات در فضای مجازی آنقدر پیچیده می شود که دادستان عمومی و انقلاب فردیس از مردم می‌خواهد تحت تاثیر شایعات درباره قتل این زوج قرار نگیرند. با توجه به عدم اظهار نظر مهرجویی درباره شرایط سیاسی ایران پس شهریور ۱۴۰۱، همزمان با نمایش فیلم «گاو» در لوکزامبورگ در اردیبهشت امسال، موج حملات خارج نشینان به این کارگردان ایرانی اوج می‌گیرد.

با این حال نیمه شب گذشته، در حالیکه منابع رسمی اخباری حول قتل این زوج این هنرمند را به صورت محتاطانه منتشر می‌کنند، اخبار تائید شده رئیس هیات مدیره خانه سینما و اعضای کانون کارگردانان جنبه رسمی در خبرگزاری‌ها پیدا می کنند.

فضای شایعات در فضای مجازی به دلیل مداخله غیرحرفه‌ای در روند اطلاع رسانی رسمی آنقدر پیچیده می شود که دادستان عمومی و انقلاب فردیس از مردم می‌خواهد تحت تاثیر شایعات درباره قتل این زوج قرار نگیرند.

امروز روزنامه اعتماد امروز ۲۳ خرداد همزمان با قتل این زوج هنرمند مصاحبه‌ای را منتشر کرده که شائبه‌های سیاسی را به این حادثه پیوند می‌زند.

این روزنامه درباره سرقت از خانه مهرجویی در هفته گذشته با وحیده محمدی فر مصاحبه‌ای کرده و تاکید دارد که پانزدهم مهرماه همسر داریوش مهرجویی در صفحه اینستاگرام خود از تهدید شخصی ناشناس با چاقو و سرقت از خانه‌شان خبر داده است در حالیکه این پست اینستاگرامی در بهمن ماه سال گذشته منتشر شده است. متن گفت و گوی منتشر شده بسیار شبیه به همان پست اینستاگرامی است.

در اظهارنظر مرحومه «وحیده محمدی‌فر» در اعتماد آمده است: «شب حادثه حدود ساعت ۸ در حالی که خانه در آرامش کامل بود ناگهان متوجه سر و صدای سگ‌مان در حیاط خانه شدم. سریع در ورودی آشپزخانه را قفل کردم. تا اینکه متوجه شدم مقابل در ورودی ساختمان یک نفر با چاقو به شیشه‌های مات پنجره چسبیده است. هرچه از او خواستم خودش را معرفی کند هیچی نگفت. موبایلم نزدیکم نبود، ولی سعی کردم سرعت عمل داشته باشم. با صدای بلند گفتم؛ الان به ۱۱۰ زنگ می‌زنم. او هم در پاسخ به این حرف من گفت خب زنگ بزن. ترسیده بودم تا گفتم الو ۱۱۰ سارق فرار کرد. وقتی او در جواب به من گفت خب زنگ بزن، متوجه شدم؛ لهجه ایرانی ندارد. بعد از فرار سارق با نگهبانی شهرک تماس گرفتم. آنها هم سریع خودشان را به حیاط خانه ما رساندند و شروع به گشتن حیاط و کوچه‌های اطراف کردند، اما کسی را ندیدند. البته مدتی پیش هم یکسری وسایل از جمله سنتور مربوط به فیلم سنتوری را از خانه ما سرقت کردند که در حال حاضر وکیل همسرم پیگیر کارهای قانونی این موضوع است. »

تاملی در پیامدها و حواشی این قتل

اظهارنظر منتشر شده مرحومه محمدی‌فر درباره لهجه غیرایرانی مهاجمان بحث داغ توییتری هفته‌های اخیر درباره مهاجران کشورهای دیگر را داغ خواهد کرد. این در حالی است که پیگیری مشرق نشان می‌دهد در بازداشت اولیه مظنونین این حادثه هیچ اتباع بیگانه‌ای بازداشت نشده است.

در الگوی فضاسازی در مرگ مرحوم پوراحمد تلاش های فراوانی صورت گرفت تا خودکشی، قتل سیاسی جلوه داده شود. با توجه به اینکه این دو قتل بر اساس قرائن، پیامدهای یک انتقام یا سرقت و مسائلی از این دست می‌تواند باشد، سیاسی جلوه دادن آن غیرممکن به نظر می‌رسد و نسبت دادن آن به اتباع غیرایرانی، فرضیه انحرافی را تقویت می‌کند که می‌تواند موج فضای مجازی ضدانقلاب درباره مهاجران را دوباره داغ کند.

خانه‌ای در انزوا که بلای جان شد

اما وب سایت فراز گزارشی را درباره این قتل تراژیک منتشر کرده که وضوح آشکاری از محیط ناامنی دارد که کارگردان ۸۴ ساله و همسرش در آن زندگی می کردند. خبرنگار این این وب سایت با حضور در محل حادثه می‌نویسد:

همه شواهد نشان می‌دهد که خانه ویلایی مهرجویی فاقد هرگونه پارامترهای اولیه امنیت بوده است. جایی که قرار بوده خلوت‌گاه سال‌های پیری کارگردان و محلی برای آرامش و خوش‌حالی‌اش باشد، بلای جان او و همسرش شده. فقط یک دوربین مداربسته بالای در ورودی است و دیوارهای خانه‌ بیشتر شبیه حصار هستند.

روبه‌روی خانه بیابانی بزرگ و متروک است و دست راستش دیوارهای شهرک کشیده شده که پشت آن‌ها هم بیابان است. این یعنی قاتلان به راحتی در تاریکی از متروکه‌های بیابان وارد خانه شدند. هیچ در و پنجره‌ هم نشکسته و آن‌ها این بار به راحتی پا به خانه گذاشتند. در حالی که گویا بار قبل همسر مهرجویی در خانه را قفل کرده بوده و جانیان بیگانه را ناکام گذاشته بود. دادستانی می‌گوید هنوز دوربین‌ مداربسته چک نشده اما ممکن است که جانیان حتی از روبه‌روی آن نگذشته باشند. روبه‌روی خانه و پشت دیوارهای شهرک تا چشم کار می‌کند بیابان است.

با این حال باید منتظر ماند و دید که با پیدا شدن سریع قاتلان، سناریوی تازه‌ای که تلاش می‌کند ابعاد این قتل‌های تراژیک را سیاسی جلوه دهد چیست.