روایت­ سازی نافرجام

پایگاه رهنما:

نهم شهریور ماه، انتشار خبر فوت جواد روحی، یکی از رهبران اغتشاشات سال گذشته که اخیراً به اعدام محکوم شده بود برای جریان معاند به جرقه ­ای برای شعله­ ور ساختن آتش اغتشاشات تبدیل شد. این اتفاق از چند جهت برای جریان معاند حائز اهمیت بود. اول آنکه جواد روحی، محکومی بود که از زمان دستگیری در اغتشاشات سال گذشته تا صدور رأی دادگاه همواره مورد توجه رسانه ­های معاند قرار داشته است. زمانی که جواد روحی دستگیر و بازداشت شده بود، رسانه ­های معاند تلاش داشتند این روایت را فراگیر کنند که تنها جرم این متهم رقصیدن در خیابان بوده است و هیچ نقشی در اتهامات وارد شده، نداشته است. در حالیکه پس از بررسی­ها مشخص گردید جواد روحی از رهبران اغتشاشگران بوده است و اتهام‌هایی از جمله ایجاد ناامنی، هتک حرمت قرآن کریم و ... را در پرونده خود داشته است و به واسطه همین اتهامات نیز محکوم شده است. در هر صورت مانور رسانه­ای جریان معاند بر روی  جواد روحی از ابتدای بازداشت، باعث شد فوت او را به عنوان سوژه­ای با تاریخچه ذهنی برای مخاطبان در نظر بگیرند و درصدد بهره­برداری از آن باشند. نکته دومی که فوت جواد روحی را برای معاندین با اهمیت کرده بود، زمان تشنج و فوت او بود که از یک سو با ایام اربعین حسینی و از سوی دیگر با سالگرد اغتشاشات سال گذشته ایران مقارن شده بود. معاندان با برجسته ­سازی خبر فوت جواد روحی از یک سو در تلاش برای کمرنگ نمودن اخبار مرتبط با اربعین بودند و از سوی دیگر به دنبال بهانه­ سازی برای تحریک افکار عمومی جهت حضور در سالگرد  اغتشاشات بودند. همه این ظرفیت­ها باعث شد، پس از انتشار خبر فوت جواد روحی، جریان معاند تلاش گسترده­ای برای بهره ­برداری از این خبر داشته باشد و به عبارتی دیگر، درست همانند اقدامی که در خصوص فوت مهسا امینی کردند، از فوت جواد روحی نیز کاسبی براندازانه خود را داشته باشند و با طرح روایت کشته­ سازی، حکومت را بخاطر فوت جواد روحی متهم به قتل نمایند. اما این پروژه و برنامه­ ریزی­های پیرامون آن از چند جهت با شکست مفتضحانه ­ای مواجه شد. اول آنکه بر خلاف آنچه معاندین در رسانه ­هایشان در خصوص التهاب اجتماعی برای اعتراضات ادعا می­کنند، در حال حاضر التهابی که بتواند زمینه ­ساز اعتراضات و اغتشاشات خیابانی شود در فضای اجتماعی کشور وجود ندارد. از سوی دیگر، جدال­ها و اختلافات عمیق میان طیف­های مختلف جریان معاند که در یک سال گذشته شاهد آن بوده ­ایم، مانع برنامه ­ریزی منسجم این جریان برای بهره­ برداری سیاسی از سوژه های اینچنینی شده است. در کنار آن حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین، نقش چشمگیری در تضعیف کنشگری­های سایبری و براندازانه جریان نفاق داشته است و پروژه ­های مجازی آنها را با چالش­های زیادی مواجه کرده است. از سوی دیگر پرونده سنگین اتهامات جواد روحی در کنار اقدام کنشگرانه و روایت­گری به هنگام دستگاه رسانه ­ای قوه قضاییه، مانع از روایت ­سازی­های کاذب جریان رسانه ­ای معاند در خصوص کشته­ سازی و مظلوم­نمایی از جواد روحی بود. علاوه ­بر این­ها، حتی اگر هیچ کدام از عوامل بالا نبود، طرح روایت کشته ­سازی جواد روحی به دست حاکمیت در حالیکه پیش از آن محکوم به اعدام شده بود؛ روایتی عجیب و غیرعادی به نظر می­رسید. چرا که اگر دستگاه قضایی حکم اعدام را برای محکومی با استناد به جرائمش صادر کند، دیگر چه نیازی به کشته ­سازی خواهد بود و این پرسش ساده، سوالی بود که هیچ کدام از چهره ­های رسانه­ ای جریان معاند آن را طرح نکرده و پاسخی برای آن نداشتند.