قیمت اجارهبها در شهرها روز به روز در حال افزایش است و قدرت مالی مردم هم روز به روز در حال کاسته شدن است؛ علاوه بر این، ساخت و سازها هم با نیاز مردم همخوانی ندارد. رشد جمعیت شهرهای بزرگ چند برابر رشد ساختمانسازیهاست و همین مسئله به رشد حاشیهنشینی و سکونتهای غیررسمی منجر شده است. آسیبهای فراوان حاشیهنشینی، دامنههای بسیاری دارد که حادثه رخ داده در منطقه خلازیر تهران – که منجر به درگذشت شهادتگونه دو تن از نیروهای فراجا و دو تن از کارکنان شهرداری شد - بخش کوچکی از نتایج ناگوار این آسیبهاست.
موضوع آسیبهای اجتماعی که از سال ۱۳۹۴ با ورود مستقیم رهبر معظم انقلاب اسلامی و تشکیل برخی جلسات شورای اجتماعی کشور در حضور رهبر انقلاب، رنگ و بوی جدی گرفته بود، گویی دوباره به فراموشی سپرده شده است. پس از موضوع «اعتیاد و مبارزه با مواد مخدر»، دومین آسیب اجتماعی که مورد تاکید و توجه رهبر انقلاب نیز قرار گرفت، موضوع «حاشيهنشيني و ساماندهي آن» بود.
* مسکن، حاشیهنشینی و دیگر هیچ!
در سالهاي اخير به واسطه عدم اجراي سياستهاي مشخص در حوزه مسكن و افزايش بيرويه قيمت مسكن و اجارهبها، تعداد حاشيهنشينان در كشور افزايش زيادي يافته است. فريد براتي سده، معاون وقت سازمان بهزيستي كشور، در اظهارنظري در سال 97 در خصوص وضعيت حاشيهنشيني گفته بود: «۱۹ میلیون جمعیت حاشیهنشین در حدود سه هزار منطقه حاشیهای در کشور زندگي ميكنند.» اين آمار در حالي اعلام شد كه در پنج سال اخیر، بحران مسكن در كشور فراگيرتر شده و با رکود بازار مسکن، ساخت و ساز در کشور، به خواب عمیقی فرو رفته است.
شهرهای بزرگ به نحو معناداری با عدم تعادل عرضه و تقاضا مواجه هستند؛ برای نمونه در حالی که سالانه 200 تا 250 هزار نفر جمعیت به تهران اضافه میشود اما به طور میانگین در ده سال گذشته سالانه حدود 50 هزار واحد مسکونی جدید در تهران ساخته شده است که فاصله معناداری با نیاز مسکن در پایتخت دارد. همین مشکل در شهرهای مشهد و اصفهان و سایر شهرهای بزرگ نیز وجود دارد. این ناترازی در ساخت مسکن و افزایش چشمگیر اجارهبهاء، به رشد سکونتگاههای غیرمجاز در اطراف تهران و شهرهای بزرگ منجر شده است. به طوری که برخی با سوءاستفاده از خلاءهای قانونی و البته کمکاری نهادهای نظارتی، به ساختوسازهای شبانه و غیرمجاز در اطراف شهرها روی آوردهاند. متخلفان به خوبی میدانند که وقتی بنایی ساخته میشود، دیگر تخریب آن به سادگی امکانپذیر نیست. فاجعه رخ داده در خلازیر تهران که به واسطه تخریب غیراصولی و جانباختن 5 نفر از عوامل پلیس و شهرداری در این حادثه رخ داد، بخش مهمی از اقدام علیه بناهای غیرمجاز را نیز به حاشیه برده و بعید است که ادامه روند سابق به این سادگیها امکانپذیر باشد.
واقعیت این است که مطابق قانون، ساخت و ساز غیرمجاز در شهرها جرم انگاری نشده است و قانون تنها به شهرداری اجازه داده است تا از ادامه ساخت و ساز غیرمجاز جلوگیری کند. تخریب بنای غیرمجاز نیز تا صدور رای قطعی از کمیسیون ماده 100 شهرداری یا مرجع قضایی، امکانپذیر نیست و همین مشکلات، کار را برای برخورد با ساخت و سازهای غیرمجاز پیچیدهتر کرده است.
* بار سنگینی که بر دوش پلیس میافتد
هر روز که بنای جدید و غیرمجازی در حاشیه شهر یا سکونتگاههای غیررسمی افزوده میباشد، باید منتظر دهها مشکل در سایر بخشهای شهر باشیم. حاشیهنشینان که عمدتاً قشر کمتر برخوردار و مهاجر از روستاها و شهرهای کوچک کشور هستند، به دلیل نداشتن شغل یا درآمد مناسب، مجبور به روی آوردن به مشاغل کاذب یا رفتارهای مجرمانه هستند؛ بساطگستری، تکدیگری، زبالهگردی، فروش موادمخدر و سرقت، بخشی از آثار ناگوار رشد حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ است که تمام شهر را درگیر خود میکند و اثرات اجتماعی آن بر تمام مردم بار میشود.
مقابله با رشد حاشیهنشینی، نیازمند ساماندهی این مناطق، ارائه متوازن خدمات و توسعه مسکن برای اقشار کمدرآمد است. مسئله این است که علاوه بر مشکلات اجتماعی، مسائل امنیتی و انتظامی هم بار سنگینی بر دوش پلیس و نیروهای امنیتی میگذارد که هم تحمل آن سخت است و هم هزینههای بالایی برای کشور در پی دارد. شاهرخ صالحی کرهرودی
ارسال نظرات