رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه که در پایان راه حیات سیاسی خود قرار دارد، امیدوار است تا در پنج سال آینده شرایط اقتصادی این کشور را بهبود داده و کارنامه درخشانی از خود به یادگار بگذارد اما برای رسیدن به این هدف مسیر دور و درازی در پیش دارد. اکنون اقتصاد ترکیه در بحران است و مردم آن با هزینههای بالای زندگی دست و پنجه نرم میکنند. لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا ارزش خود را از دست داده، و تورم به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. از طرفی، بازسازی مناطق زلزله زده هم به سرمایه ۸۰ میلیارد دلاری نیاز دارد که کار دولت جدید اردوغان را دشوار کرده است. در عرصه سیاست خارجی هم پروندههای امنیتی زیادی روی میز دولتمردان جدید آنکارا قرار دارد که برای حل و فصل آنها باید تلاش همهجانبهای انجام دهند و با وجود این همه بحرانها، اما به گفته کارشناسان دورنمای آخرین دولت اردوغان روشن است و میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند.
برای بررسی تحولات سیاسی ترکیه در آخرین دوره ریاست جمهوری اردوغان، الوقت، با حسن لاسجردی، کارشناس مسائل ترکیه گفتگو کرده است.
الان مهمترین چالش دولت اردوغان، مشکلات اقتصادی است که وعده داده آنرا به زودی حل خواهد کرد، به نظرتان با توجه به تغییراتی که در ترکیب اقتصادی کابینه ایجاد شده است، حل این بحران چقدر محتمل است. راهبردهایی که اردوغان برای غلبه بر این چالش اساسی درنظر دارد چیست؟
حل مشکلات اقتصادی تک بعدی نیست و عناصر مختلفی باید دست به دست هم دهند تا این مشکل حل شود. ترکیه هم مثل همه کشورهای دیگر، مشکلاتی دارد که با شناخت درست از مسائل و یافتن راهکارهای مناسب و ظرفیت سازی لازم میتواند بر آنها غلبه کند. به طور مثال، تقویت ارزش پول ترکیه و سیاستهایی که دولت اتخاذ میکند و موضوع بدهیهای خارجی و سرمایهگذاریها از جمله نکاتی است که میتوانند بحران اقتصادی را ساماندهی کنند و به نظر میرسد، اردوغان و تیمش تلاش میکنند این مشکل را فیصله دهند.
اقتصاد ترکیه هم تابعی از اقتصاد منطقه و جهان است، زمانی که دولت روابط اقتصادی خوبی با کشورهای منطقه و فرامنطقه داشته باشد بخشی از مشکلات بده و بستانها، پشتوانه پولی و همچنین مشکل سرمایهگذاریها حل میشود و شرایط بهتر خواهد شد اما وقتی سیاستی را اتخاذ کند که برخلاف فضای منطقه باشد، یا به اصطلاح «خلاف جهت آب شنا کند»، همانگونه که در بحران سوریه تنشآفرینی کردند بر تحولات داخل ترکیه هم اثر میگذارد.
باتوجه به فضایی که در جریان انتخابات به وجود آمد، مخالفان نشان دادند که پشتوانه زیادی دارند و آرای کمال قلیچدار اوغلو قابل توجه بود و بیانگر این است که در بین بخشی از مردم مقبولیت دارد. لذا، حل مشکلات اقتصادی با همدستی عناصر مختلف امکانپذیر است که با تغییر تیم اقتصادی و رویکردها و سیاست گذاری درست از طرف دولت قابل حل است. مهمترین نکته در مورد ترکیه مربوط به سیاستهای کلان دولت اردوغان است که آیا در جهت همراهی با کشورهای منطقه و فرامنطقهای گام برمیدارد یا برخلاف آنها اقدام خواهد کرد، و این نوسانات، بر اقتصاد آنکارا تاثیر خواهد گذاشت.
درباره کابینه جدید هم میتوان گفت که روی کار آمدن چهرههای جدید و جوان و باتجربه، فینفسه مفید است و باتوجه به شناختی که از حزب عدالت و توسعه سراغ داریم، اردوغان تلاش کرده تا از افراد تکنوکرات و کاربلد استفاده کند. در مجموع، ترکیه کنونی نیاز به نیروهای کارآمد بیشتری دارد، اگرچه مخالفان در تبلیغات انتخاباتی اردوغان را به کنار زدن مخالفان متهم کرده بودند اما به نظر میرسد که دولت جدید سعی دارد این نقیصه را جبران کند و از توان افراد مختلف بهره بگیرد.
باتوجه به اینکه در سالهای اخیر مسئله سیاست خارجی یکی از چالشهای مهم در ترکیه بود، با تغییر وزیر خارجه چه تحولاتی را شاهد خواهیم بود. آیا دولت با حضور هاکان فیدان، به تنش زدایی در منطقه و به ویژه با غربیها ادامه خواهد داد. اساسا در حال حاضر، مهمترین چالشها در عرصه سیاست خارجی دولت اردوغان چیست؟
سیاست خارجی ترکیه همانند دیگر اقدامات این کشور تحت تاثیر سیاستهای کلی حزب عدالت و توسعه است که در برخی مواقع نگاه شخص اردوغان اجرا میشود، در برههای نیز سیاستهای حزبی غلبه دارد. حزب حاکم در سایه اردوغان سعی دارد از فرصتهای موجود استفاده کند، در عین حال سیاستهای متنوع و پر فراز و نشیب دارد و درصدد است تا منافع ملی را نسبت به سایر موارد در اولویت قرار دهد. لذا، ارتباطات اقتصادی، جلب سرمایه خارجی و داشتن روابط متوازن با سایر کشورها موضوعاتی هستند که تیم جدید اردوغان درصدد اجرای آن است.
اینکه در فضای مقابل چه اتفاقی خواهد افتاد آنهم در نوع خود مهم است. به طور مثال، کاری که اردوغان برای ایجاد «جهان ترک» انجام داد، در ظاهر باید طرفداران زیادی پیدا میکرد اما با اینکه چند سال از رونمایی این طرح میگذرد اما برای اقتصاد ترکیه دستاوردی نداشته است. همچنین، مواضعی که اردوغان در قبال مناقشه رژیم صهیونیستی و فلسطین و یا در برابر ایران و کشورهای عربی اتخاذ کرده است، از این جهت که این کشورها هم فرصتطلبانه به موقعیتها نگاه میکنند، این موضوع، نوسانات اقتصادی ترکیه را افزایش داده است. لذا، در دوره آخر ریاست جمهوری، اردوغان تلاش خواهد کرد برای اینکه دوستانش همچنان در قدرت بمانند یک رفتار معقولی در سیاست خارجی اتخاذ کند.
شاخصههای راهبرد «جهان ترکیه» چیست. آیا این سیاست با برنامه نوعثمانی اردوغان تلاقی دارد؟
به نظرم، این دو راهبرد در یک راستا هستند چرا که اگر با هم در تضاد باشند، سیاستهای کلان هم باید تغییر یابد و برنامه جدیدی از سوی دولت اعلام شود. به طور مثال، درباره نوعثمانی، ترکها علاقهمند هستند تا همگرایی منطقهای ایجاد کنند و جمعیتها و قومیتهای مختلفی را با سیاستهای خود همسو کنند. ترکیه دنبال این است تا برای تحقق نوعثمانی گرایی، نمادهای مختلف فرهنگی، اقتصادی و ادبی و همچنین افراد برجسته را در مناطق مختلف داشته باشند. ترکها دنبال این هستند تا خود را به عنوان مدل موفق حاکمیتی نشان دهند و با شعار نوعثمانی گرایی میخواهند اینگونه القا کنند که دارای سابقه طولانی در منطقه هستند و فرهنگ غنی و قدیمی دارند و از استحکام سیاسی برخودارند. به نظرم، نوعثمانیگرایی با تفکرات اردوغان جلو خواهد رفت و این برنامه را پیگیری خواهد کرد.
در عرصه داخلی اردوغان توانست ملیگرایان را با خود متحد کند اما نتایج انتخابات اخیر نشان داد که جامعه به شدت دوقطبی شده است و لایه قدرتمندی از مخالفان شکل گرفتهاند که کار دولت را در ادامه مسیر سخت خواهند کرد. به نظرتان، دولت با این مخالفان چه چالشهایی خواهد داشت و آنها در مقابله با برنامههای اردوغان چقدر میتوانند نقشآفرینی کنند؟
اردوغان در سالهای اخیر نشان داد که معمولا با مخالفان تند مقابله میکند و اقداماتی که علیه روزنامه نگاران، نظامیان و سیاسیون مخالف انجام داد، این خط و مشی دولت او بود و ثابت کرد مخالفانش را به راحتی کنار خواهد زد ولی با مخالفان میانهرو، سعی دارد به نحوی تعامل داشته باشد. نکته مهم این دوره از انتخابات این است که نیروی مخالفی که شکل گرفته، قابل توجه است و خود اردوغان هم آنرا درک کرده که رقبایش منسجم و قدرتمند هستند و نمیتوان آنها را به راحتی کنار گذاشت. بنابراین، مخالفان برای انتخابات آینده برنامه خواهند داشت و فکر میکنند که اردوغان و حزب حاکم برای جریان رقیب خود برنامههای متعددی در انتخابات شهرداریها و پارلمان خواهد داشت، یا رهبران اپوزیسیون را با خود همراه کند یا اینکه از میدان به در کند.
در یک دهه اخیر روابط ترکیه با ایران فراز و فرودهای زیادی داشته است و در برههای روابط خوب بود و در دور زدن تحریمهای غرب هم تا حدی به ایران کمک کرده است و در مواردی هم تنشزا بود. در شرایط کنونی هم بر سر پروندههای منطقهای به ویژه قره باغ، دچار اختلاف نظر بین دو کشور وجود دارد. با این وجود، چشمانداز روابط دو کشور در آخرین دولت اردوغان را چگونه ارزیابی میکنید. اولویتهای دو کشور در روابط دوجانبه چیست؟
چون چشم انداز حرکت منطقه به سمت همگرایی و همکاری است به ویژه توافقی که ایران و عربستان سعودی امضا کردند، روند عادی سازی که ترکیه با دولت سوریه شروع کرده، و همچنین همکاریهایی که آنکارا با کشورهای عربی و چین انجام میدهد همگی گواهی بر افزایش تعاملات هستند. لذا، تحت تاثیر این فضای مثبت همگرایی، ایران بهتر میتواند با دولت جدید اردوغان همکاری کند تا اینکه اختلافنظر داشته باشد. باتوجه به اینکه دولت سیزدهم هم راهبرد توسعه روابط با همسایگان را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده است، انگیزه دو کشور را برای ارتقای سطح همکاریها بالا میبرد.
ارسال نظرات