سفر پادشاه عمان که همواره و به طور سنتی رابط میان ایران و آمریکا بوده است، گمانهزنیها درباره قریبالوقوع بودن توافق میان ایران و آمریکا را شدت بخشید تا آنجا که این روزها خبرهای ضدونقیضی درباره توافق هستهای به گوش میرسد. همچنانکه «میدل ایست آی» و روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در گزارشی مدعی شدهاند که ایران و ایالات متحده در حال نزدیک شدن به یک «توافق موقت» هستند که در برابر کاهش فعالیتهای غنیسازی ایران، گشایشی را در برخی از تحریمها فراهم میآورد. خبری که هم از سوی ایران و هم از سوی آمریکا تکذیب شد. اروپائیان نیز در دور جدید مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، به دلالهایی ناکارآمد برای پیامآوری واشنگتن تبدیل شدهاند و به جای ایفای نقش تسهیلگری در توافق، گرههایی را در مذاکرات ایجاد میکنند.
همچنانکه علیرغم همکاریهای گسترده ایران با آژانس، حلوفصل فنی دو پرونده پادمانی و بازگشت دوربینها و نظارت آژانس؛ اما تروئیکای اروپا بعد از نشست شورای حکام، بیانیه تندی علیه ایران صادر کردند. در کنار این، شاهد نامه جمعی از مجلس نمایندگان آمریکا به تروئیکای اروپا برای راهاندازی «مکانیزم ماشه» علیه ایران هستیم! تناقض در رفتار و گفتار مقامات غربی در قبال مذاکرات و پروسه احیای توافق هستهای، موج میزند. از سوی دیگر میان بازی غرب در حوزه «دیپلماسی پنهان» و «دیپلماسی آشکار» تفاوت معناداری وجود دارد و تفاهمهای صورت گرفته در مذاکرات را پشت تریبون تکذیب میکنند. ظاهرا هنوز غرب ارادهای برای توافق ندارد و به بازی «توافق نمایی» و «پلیس خوب و بد» که یکی از استراتژیهای کهنه آنان در مذاکره با ایران بوده است، روی آورده است؛ اما امروز شرایط و فضای محیط بینالمللی بر توافق به شدت تاثیرگذار است و غرب دست برتر در این میدان را ندارد. امروز بلوکهای قدرت دچار چالشهایی شدهاند که آنان را در تقابل با یکدیگر قرار داده است و همین موضوع، امکان اجماع علیه ایران را توسط ۱+۵ گرفته است. امروز در دو نقطه استراتژیک یعنی «اوکراین» و «تایوان»، آمریکا درگیر چالشهایی با روسیه و چین است و اروپاییها نیز تبعات جنگ را در کشورهای خود حس میکنند. از سوی دیگر، توان هستهای ایران نیز افزایش یافته و بنا بر گزارش آژانس، ایران ۱۱۴ کیلو اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد دارد و زمان «گریز هستهای» آن بسیار کاهش یافته است.
حلوفصل اختلافات با کشورهای عربی و همگرایی ایجاد شده میان ایران و اعراب نیز کارتهای ایران برای مذاکره را بیشتر کرده است. به کار انداختن «مکانیسم ماشه» نیز بک بلوف و جنگ روانی است؛ آنهم در شرایطی که ایران نهایت همکاری را با آژانس داشته و به تازگی دوربینهایش نصب و نظارتش بیشتر شده است. بنابراین قطعا آژانس خواهان از دست دادن این امتیاز نخواهد بود؛ چراکه یکی از گزینههای اصلی ایران در صورت راهاندازی مکانیسم ماشه، «خروج از انپیتی» است. هر چند که بعد از «توافق ۲۰۱۵»، کشورهای عربی منطقه احساس خطر کرده و سعی کردند با سنگاندازی، تحقق برجام را سختتر کنند؛ اما اینبار ایران مشکلاتش را با اعراب قبل از توافق حل کرده و «توافق منطقهای» را قبل از توافق با آمریکا، به دست آورده است.
البته منظور از توافق منطقهای، مدلی نیست که آمریکا خواهان آن بود؛ یعنی عقبنشینی ایران از حوزههای نفوذش؛ بلکه این تفاهم منطقهای منجر به «ائتلافهای منطقهای» میشود که قطعا کمترین تأثیر آن،کاهش نقش غرب و به ویژه آمریکا در منطقه خلیج فارس و غرب آسیا خواهد شد؛ چراکه کشورهای منطقه نیز به این خِرد و عقلانیت جمعی رسیدهاند که برای جلوگیری از گسترش جنگ اروپا به این منطقه، باید به سمت «تنشزدایی» میان خود بروند تا از آسیبهای تغییر شرایط و «نظم جدید بینالمللی» در امان بمانند. بااینحال تعریف برجام بهمثابه یک امر تغییرناپذیر در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی برای ایران و همچنین یک راه بیبرگشت برای غرب و «تنها گزینه روی میز» آنان است و در آینده رایزنی ها برای توافق ادامه می یابد. اما مذاکرات آتی برای مدل این توافق است که قطعا با توافق ۲۰۱۵ تفاوت ماهوی دارد؛ چراکه نه ایران، نه ۱+۵ و نه شرایط بینالمللی، هیچیک شبیه آن دوران نیست و توازن قدرتها دچار تغییر شده است. به طور سنتی و سمبلیک، آغاز توافق با «مبادله زندانیان» صورت میگیرد، اتفاقی که جزئیاتی از آن منتشر شده و خبرهایی هم از آزادسازی منابع بلوکه شده ایران به گوش میرسد؛ اما هنوز پرانتزهای بازی در این مذاکرات درباره مدل توافق «کمتر در برابر کمتر» یا «توافق جامع»، امتیازهایی که ایران خواهد گرفت و میزان کاهش غنیسازی وجود دارد که دستیابی به هر یک از آنان با توجه به تغییر شرایط، نیازمند مذاکرات فنی است.
بدون شک جنگ روانی غرب طی روزهای آتی در قبال موارد اختلافی، به نقطه اوج خود خواهد رسید و سعی میکنند با مبرا ساختن خود و مقصرنمایی ایران، این کشور را به اتخاذ امتیازهای حداقلی راضی کنند. بدیهی است که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان قبل از اینکه چنین نمایشی روی پرده برود، باید تماشاگران داخلی و جهانی را نسبت به نیت واقعی بازیگران اصلی و پشتپرده آن توجیه کنند. البته با توجه به عملکرد تیم هستهای ایران در دو سال اخیر، تغییرات در این تیم برای ابتکار عملها، ارتباط درست با رسانهها، استفاده درست از فرصتها و تصمیمگیری بهموقع میتواند قدرت مانور ایران در مذاکرات را افزایش دهد.
ارسال نظرات