کنار رفتن نقاب جریان برانداز

پایگاه رهنما:

هر چه قدر از زمان پایان یافتن اغشاشات و ناآرامی سال ۱۴۰۱ فاصله می­گیریم، اختلافات عمیق و بی­ارزش بودن کنشگران و رهبران خودخوانده جریان برانداز بیشتر هویدا می­گردد. در هفته­ های اخیر نیز شاهد اختلافات و تحقیر شدن برخی چهره ­های شاخص این جریان بودیم. یکی از ماجراها از جایی شروع شد که هفته گذشته «اشکان فدایی» خواننده رپر معاند با انتشار توئیتی خبر از ارتباط همسر «سروش لشکری» (ملقب به هیچکس) و صفحه مجازی ۱۵۰۰ تصویر با سازمان منافقین داد. اشکان فدایی در این توئیت نوشت: «نمی خواستم عمومی بگم ولی سروش اصرار داره بشینه اینور اونور دروغ ببافه. دلیل جدایی سروش و ملتفت رابطه این آقا با تروریستای مجاهدینه نه چیز دیگه. اینم عکسای پدر مادر آزاده اکبری، زن این آقاست وسط انقلاب. که البته چیز خصوصی‌ای نیست و انقدر وقیحه که همه اینا عمومی رو صفحه مادرزنش هست». ارتباط سروش لشکری و همسرش با سازمان منافقین در حالی مطرح شده است که این رپر معاند در آغاز اعتراضات با اطلاع از حجم نفرت مردم ایران نسبت به سازمان منافقین، تلاش می­کرد خود را منتقد اعضای این گروهک تروریسی معرفی نماید و ضمن تحریک مردم به آشوب­گری مسلحانه و خشونت­های خیابانی، به همفکران خود توصیه می­نمود که از هر گونه حمایت علنی از سازمان منافقین پرهیز نمایند. حالا افشاگری یکی از دوستان و همفکران قدیمی او که همراه با مستندات تصویری نیز بوده است علاوه بر آنکه اختلافات عمیق این جریانات را نشان می­دهد، فریبکاری و دروغگویی چهره­های این جریان را بیش از پیش برای افکار عمومی آشکار کرده است. اما اختلافات جریان برانداز در هفته اخیر به این رسوایی و افشاگری محدود نبود. اخیرا شاهد آن هستیم که حامیان جریان سلطنت­طلب اختلافات خود با جریان مجاهدین را بیشتر از قبل علنی کرده­اند و کاربران حامی پهلوی علیه چهره­هایی همچون حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد محتوای افشاگرانه داشته­اند. یکی از این سوژه­های افشاگری، توئیتی بود که مهدی حاجتی؛ از خائنان کشور و کنشگران امروز جریان برانداز علیه علینژاد و اسماعلیون منتشر کرد و در آن به حضور این افراد در کنفرانس هلفیکس و در خواست منطقه پرواز ممنوع برای کردستان با هدف ایجاد جنگ در این منطقه و تلاش­های تجزیه طلبانه آنها اشاره کرده است. اما به غیر از این اختلافات و افشاگری­ها و رسوایی­ها، نقطه اوج تحقیر جریان برانداز در سفر ربع پهلوی به سرزمین­های اشغالی نمایان شد. سفری که از یک سو در بدترین زمان ممکن یعنی بعد از برگزاری راه­پیمایی روز قدس و اعلام نفرت عمومی ملت ایران به اسرائیل صورت گرفت و از سوی دیگر در اوج نفرت ملت­ها و حتی مردم سرزمین­های اشغالی نسبت به نتانیاهو صورت گرفت. اما یکی از نکات دیگری که در این دیدار بود آن بود که بعد از چهار دهه از سرنگونی رژیم پهلوی نوع برخورد سران این رژیم با ربع پهلوی یادآور همان دیدارهای تحقیر آمیز محمدرضا پهلوی با روسای کشورهای غربی بوده است. دیداری که در آن حداقلی­ترین تشریفات رسمی نیز در نظر گرفته نشده است و به سوژه­ای برای کاربران فضای مجازی تبدیل شد.

بعد از انتشار تصاویر دیدار او با نتانیاهو، کاربران فضای مجازی، این ملاقات را دستمایه طنز و انتقادات خود قرار دادند. کاربران شبکه­های اجتماعی با انتشار تصاویر استقبال حداقلی نتانیاهو از رضا پهلوی به صندلی­های ساده و ناهمگون و همنشینی در کنار سطل زباله، به اعتبار و محبوبیت ربع پهلوی کنایه زدند. بسیاری از این کاربران این گفت و گو را «دیدار دو ورشکسته سیاسی عنوان کرده» و برخی هم نوشتند«کارگر و کارفرما در یک قاب» و برخی نیز رضا پهلوی را نماینده خیالی مردم ایران توصیف کردند. البته نه تنها ملت ایران، بلکه حامیان جریان برانداز نیز توقعی بیش از این نداشتند. ربع پهلوی که با انقلاب خیالی و شعار زن، زندگی، آزادی در رسانه­ها برجسته شد و روی آنتن­ ها آمد و سفرهای سریالی خود را در پیش گرفت، تا پیش از آشوب­های خیابانی ۱۴۰۱ با پول توجیبی که از مادرش اخذ می­کرد و حاصل ثروت­های غارت شده ملت ایران بود به خوشگذارانی­های شخصی مشغول بوده است و هیچ کنش مشخصی در ارتباط با ایران یا ملت ایران نداشته است و هیچ خبری از او شنیده نمی­شد. حالا با توهم سلطنت خود ژست دیپلماتیک به خود گرفته است که از بخت بد حتی حامیانش هم حداقل­ترین احترام­ها را برای او قائل نبوده­اند و در حالیکه او انتظار پهن شدن فرش قرمز در سرزمین اسرائیل را داشت، حتی به سالن وی­آی­پی فرودگاه نیز هدایت نشد.

  وقتی مقلوبه دشمن را مقلوب می­کند

مقلوبه یک نوع ته‌چین است که به روش‌های مختلف در تمام کشور‌های عربی با مواد مرغ، گوشت یا سبزی‌ها درست می‌شود. نکته جالب در پخت و استفاده از این غذا این است که وقتی غذا پخته می‌شود، برای استفاده از آن، غذا را از داخل قابلمه به روی یک سینی یا بشقاب بزرگ برمی‌گردانند. حالا همین اتفاق، یعنی برگرداندن غذا روی ظرفی دیگر، باعث شده این غذا در فلسطین اشغالی تبدیل به نماد پیروزی قدس و واژگون شدن سلطه دشمنان قدس شود. برگرداندن قابلمه‌ها به صهیونیست‌ها یادآوری می‌کند که مثل قابلمه مقلوبه محکوم به واژگونی هستند. پخت این غذا در سال‌های اخیر بیشتر شده و زنان فلسطینی هر سال آن را با جدیت بیشتر انجام می‌دهند. حالا غذایی که پیش از این تنها یک غذای معمولی بود، به یکی از راه‌های مبارزه با اشغالگری صهیونیستی تبدیل شده است و بانوان فلسطینی در ماه مبارک رمضان افطاری می‌پزند و با خود به مسجدالاقصی می‌برند، دور هم جمع می‌شوند و با برگرداندن قابلمه غذا در برابر دیده سربازان صهیونیستی این پیام را مخابره می‌کنند که این رژیم سرنگون می‌شود. اما امسال علاوه بر زنان فلسطینی زنان حامی آرمان فلسطین در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله ایران نیز در پویش مقلوبه شرکت کردند و با پخت این غذا در کشورهای خود اعتراض نمادین خود به اشغالگران صهیونیستی را نشان دادند. این پویش به قدری در کشورهای مختلف مورد استقبال قرار گرفت که هشتگ # مقلوبه توانست به ترند شبکه­ های اجتماعی عرب­زبان تبدیل گردد. اثرگذاری این پویش اما در نوع واکنش جریان برانداز و خشم حامیان اسرائیلی نمایان گردید. بسیاری از کاربران جیره­خوار اسرائیلی در حالی اقدام به تمسخر این پویش نمادین و با محتوا پرداختند که همواره در حال اجرا و ترویج پویش­هایی با سخیف­ترین محتوای جنسی و غیراخلاقی در فضای مجازی هستند که هدف این پویش­ها نیز چیزی جز ترویج فحشا و عادی­سازی برهنگی میان جوانان و نوجوانان نمی­باشد.