بخش مهمی از افرادی که در اغتشاشات اخیر در خیابانها، دانشگاهها یا مراکز دیگر حضور داشتند را افراد نوجوان، جوان یا دانشجویانی تشکیل میدادند که بخش مهمی از آنها متولدین سالهای میانی دهه ۷۰ به بعد بودند. کسانی که فاصله دوری با سالهای دفاع مقدس و حتی سالهای سازندگی پس از آن داشتند. حالا در کشاکش هیجانات نوجوانی و جوانی، با احساسی که از سرچشمه نادرستی تحریک شده، به خیابان آمدند تا همسو با دشمنان مردم و نظام، به زعم خودشان «انقلاب» کنند. اما سوال اینجاست که چرا کار به اینجا رسید و راه مقابله با این افراد چیست؟
رسانهها و شبکههای اجتماعی به نحو قابل ملاحظهای جریان فکری و قدرت تفکر افراد به خصوص نسل جوان را در سالهای اخیر به تصرف خود درآوردهاند؛ کتابخوانی و دریافت اطلاعات از مسیرهای صحیح اطلاعاتی و ارتباطی کمکم رنگ باخته و شبکههای اجتماعی جایگزین همه مسیرهای دریافت اطلاعات برای نوجوانان و جوانان شده است. عدم آشنایی با سواد رسانهای و تاثیر زیاد این شبکهها هم مزید بر علت شده تا اطلاعات درست و نادرست با هم آمیخته شده و در این فضا، در ذهن مخاطب ناآگاه ماندگار شود. همه اینها در کنار هم فضایی را بهم آورده تا نوجوان و جوان ناآگاه تصور کند که انقلاب اسلامی نه تنها به اهداف خود نرسیده که حتی ارزشهای ذاتی آن نیز قابل توجه نیست. علاقه به وطن، احترام به پرچم و میهن دوستی که از مهمترین ارزشهای ذاتی هر جامعهای بشمار میرود، تحت تاثیر آموزههای شبکههای اجتماعی و فضای رسانههای ضد انقلاب رنگ باخته که نتایج و آثار آن در مسابقات جام جهانی اخیر مشهود و قابل توجه بود. پس با این توضیحات، میتوان نتیجه گرفت تاثیر پذیری از شبکههای بیگانه و عدم ارائه درست مطالب به نسل جوان، زمینهساز بسیاری از باورهای اشتباه در این نسل شده است. اما راهحل مقابله با این مشکل کجاست؟
واقعیت این است که کشور در مسیر مهمی قرار دارد؛ در یک بزنگاه تاریخی در مسیر رشد و توسعه. دشمنان نمیخواهند که کشور از این فرصت برای پیشرفت و جبران عقب ماندگیها استفاده کند و هر سنگاندازی که این مسیر را به مخاطره بیاندازد برای آنها مطلوب است. در همین نگاه، میتوان به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از مردم اصفهان اشاره کرد. ایشان در این دیدار با اشاره به القای ناکارآمدی و نا امیدی از سوی دشمنان کشور اظهار کردند: «خب، حالا در مقابل القای آنها یک واقعیّتی وجود دارد. آن واقعیّت این است که ما داریم پیش میرویم، ما داریم جلو میرویم. [البتّه]مشکل اقتصادی داریم ــ من نمیخواهم نفی کنم، انکار کنم مشکلات اقتصادی را؛ آن هم انشاءالله حل خواهد شد ــ لکن در بخشهای مختلفِ دیگر، ما بحمدالله دائم در حال پیشرفتیم، در حال جلو رفتنیم. نمیخواهند بگذارند که بخصوص نسل جوان از این پیشرفتها مطّلع بشود، لذا آنها را کتمان میکنند. در همان امتداد داخلی [آنها]هم که گفتم، همین جور است؛ خیلی از پیشرفتهای ما کتمان میشود یا کوچکنمایی میشود.»
این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب، بخش کلیدی است که در شناخت مشکلات و دلیل حضور برخی جوانان در اغتشاشات اخیر، میتواند راهگشا باشد؛ «آنها نمیخواهند بگذارند که نسل جوان از این پیشرفتها مطللع بشود.» و این شاه کلید اصلی در این جریان است. شبکههایی که مدام با بهشت نمایی از غرب و وارونهسازی حقایق دوره ستم شاهی، سعی در القای ناکارآمدی کشور دارند و اجازه دیده شدن پیشرفتها را نمیدهند. اما سوال اینجاست که مگر راه پیشرفت از تکتک همین جوانان نمیگذرد؟ مگر میشود جوانان درگیر هیجانات کاذب اغتشاش باشند، کلاس درس را تعطیل کنند، در مسیر تعالی حرکت نکنند، بعد انتظار پیشرفت مملکتشان را داشته باشند؟
رسانههای داخلی مرجعیت جدی خود را از دست دادهاند. کتاب و کتابخوانی هم جایگاه جدی در میان نسل جوان ندارند. تریبونهای مثل مساجد و نماز جمعه هم چندان در جذب قشر جوان موفق نبودهاند – هرچند که هرکدام از موارد گفته شده، موفقیتهایی در جذب جوانان داشتهاند، اما نه به صورت عام و جدی – با این وجود، همچنان مدارس و دانشگاهها مهمترین عرصه حضور فیزیکی نسل جوان محسوب میشود. این فرصت حضور در مدارس و دانشگاهها، باید به محلی برای اطلاعرسانی و آگاه سازی نسل جوان تبدیل شود. در واقع نسل جوانی که در اغتشاشات اخیر، وارد میدان شدند باید بفهمند که اشتباه میکردند. موضوعی که البته مورد توجه رهبر معظم انقلاب هم قرار داشت و ایشان در سخنان اخیر خود فرمودند: «این کسانی که در خیابانها فساد و تخریب میکنند، همه یک حکم ندارند برخی جوانان و نوجوانانی هستند که بر اثر هیجان ناشی از ملاحظه یک برنامه اینترنتی به خیابان میآیند. چنین افرادی را میتوان با یک تنبیه متوجه کرد که اشتباه میکنند.»
ارسال نظرات