07 دی 1401 - 15:03

پایگاه رهنما:

 
 

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۷ دی

همین مردم‌اند که سحر امپراتوری دروغ را باطل می‌کنند

حسن رشوند

تقریباً همه اتفاقات و پدیده‌های سیاسی – اجتماعی دارای یکسری وجوه مشترک است که اگر تحلیلگران بتوانند زنجیره بین آن‌ها را درست تشخیص دهند، هم می‌توانند از گسترش آن جلوگیری کنند و هم مانع شکل‌گیری اتفاقات مشابه در مقاطع دیگر شوند.
فتنه ۸۸ از همان جنس اتفاقات تلخی بود که به شکل دیگر و در قالب کوچک‌تر در دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و در نمونه تلخ‌تر آن که با مسئله حجاب گره خورد، در ماه‌های اخیر به بهانه فوت مهسا امینی در مرکز پلیس امنیت تکرار شد. وقوع ناآرامی‌ها و فتنه‌ها در هر کشوری نمی‌تواند خلق‌الساعه باشد، بلکه مدت‌ها زمینه‌چینی و بسترسازی می‌خواهد تا آن اتفاق رخ دهد.
تورق در بستر‌های شکل‌گیری ناآرامی‌ها و فتنه‌های گذشته در جمهوری اسلامی ایران همان طور که رهبر معظم انقلاب در فتنه ۸۸ تأکید داشتند، نشان می‌دهد که حداقل دشمنان قسم خورده ایران اسلامی یک دهه و بیشتر روی آن کار کردند و تمام عده و عده خود را همانند جنگ احزاب در صدر اسلام بسیج کردند تا آن را به نتیجه برسانند. از این رو بررسی اشتراکات و افتراقات فتنه‌ها و بحران‌ها، مضاف بر شناخت ابعاد مختلف آنها، کشور را با شیوه‌های گوناگون بحران‌سازی و براندازی آشنا می‌کند و راه‌های مقابله با فتنه‌های آینده را پیش‌روی کشور می‌گذارد. از ابتدای انقلاب تاکنون، به ویژه در دو دهه اخیر بروز فتنه، آشوب و اغتشاش در کشور موجب آسیب‌های زیادی شده است که گاهی آثار آن تا سالیان زیادی تأثیر خود را بر منافع و امنیت ملی کشور گذاشته است. وقوع فتنه ۸۸ با اسم رمز «تقلب» در انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری و آشوب‌ها و اغتشاشات ۱۴۰۱ با اسم رمز «قتل مهسا امینی» در دو سطح داخلی و بین‌المللی پیامد‌ها و خساراتی برای کشورمان داشته است.
با بررسی اجمالی رفتار دشمن در فتنه ۸۸ و اغتشاشات اخیر می‌توان فهمید که تحرکات تبلیغاتی دشمن و تلاش آن‌ها برای اثرگذاری بر افکارعمومی از یک روند تبعیت می‌کرده است. راهبرد «فتح کشور‌ها بدون خونریزی» با استفاده از ابزار‌های رسانه‌ای دیرزمانی است به‌عنوان یکی از محوری‌ترین سیاست‌های «جنگ نرم» علیه کشورمان در فضای سایبری و رسانه‌ای دنبال می‌شود؛ سیاستی که در آن با برجسته‌سازی «دروغ‌ها» و «ادعاها» و پمپاژ شدید آن به جامعه از سوی منابع رسانه‌ای مختلف تلاش می‌شود پدیده «وارونگی افکارعمومی» اتفاق بیفتد؛ پدیده‌ای که معاندان با وقوع آن می‌کوشند مخاطبان و کاربران خود را متقاعد کنند که وضعیت بحرانی است تا با استفاده از القای فکری، هدفی بزرگ‌تر دنبال شود.
امروز با وجود گذشت ۱۳ سال از حماسه الهی مردم ایران در نهم دی‌ماه ۸۸، اگر ادعا کنیم حوادث سیاه و پرفتنه پس از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری تاکنون بیشترین سهم را در شکل‌دهی وضعیت سیاسی کشور در فضای داخلی و خارجی پس از آن داشته است، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. فتنه‌ای که آثار منفی آن در اغتشاش چند ماه اخیر به نوعی آشکار دیده شد. اگر طراحان فتنه ۸۸ و پیاده نظام آن‌ها با رمز تقلب در انتخابات، کشور را هشت ماه درگیر آشوب نمی‌کردند، حتماً امروز مرگ مهسا امینی رمز آشوب و اغتشاش در ماه‌های اخیر نمی‌شد. اگر آن روز که طراحان آشوب در انتخابات ۸۸ تلاش می‌کردند با مرگ مشکوک «ندا آقاسلطان» با پروژه «کشته‌سازی» بر آتش فتنه بدمند تا نظام را با چالش تصمیم‌گیری و مدیریت بحران روبه‌رو سازند، مردم در نهم دی به صحنه نمی‌آمدند، حتماً شرایط امروز متفاوت‌تر از گذشته بود و نظام باید در مقابل پروژ‌ه‌های کشته‌سازی که با «نیکا شاکرمی» و «سارینا اسماعیل زاده»‌شروع شد، اکنون فاز دیگری پیدا کرده بود. تفاوت مقطع حاضر با فتنه ۸۸ در این بود که در فتنه ۸۸ مردم پس از هشت ماه بحران‌آفرینی جریان فتنه که اوج آن در روز عاشورا و هتک حرمت به ساحت امام حسین (ع) صورت گرفت، به صحنه آمدند و تومار فتنه را برچیدند و در اغتشاشاتی که از ۲۳ شهریور آغاز شد و بیش از ۶۰ روز کشور را درگیر خود کرد، مردم بی تفاوت به فراخوان‌های ساختارشکنانه و تبلیغات رسانه‌ای داخلی و خارجی آن‌ها و صف کشیدن آدم‌های سیاسی و سلبریتی‌های به اصطلاح هنری و ورزشی در کنار اغتشاشگران، فقط نظاره گر بودند و صف خود را از آشوب طلبان جدا کردند تا نشان دهند که مؤمن هیچ‌گاه از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود.
مردم در فتنه ۸۸ هرچند با دروغ بزرگ تقلب در انتخابات مواجه بودند و سران فتنه با سوار شدن بر موج احساسات مردم، توانستند چند صباحی آن‌ها را از واقعیتی که اتفاق افتاده بود، دور نگه دارند که سرانجام در عاشورای ۸۸ پرده‌ها فرو افتاد و حقایق از پشت ابر بیرون آمد، باید پذیرفت که در فتنه ۸۸ این حجم تبلیغات منفی و سیاهی که امروز از سوی دشمن علیه انقلاب و نظام پمپاژ می‌شود وجود نداشت. آن روز چند سفارتخانه خارجی و یکی دو شبکه خبری آتش‌بیار معرکه بودند، ولی امروز علاوه بر آن سفارتخانه‌ها، ده‌ها شبکه رسانه‌ای دشمن از اینترنشنال سعودی، بی‌بی‌سی، رادیو فردا گرفته تا اینستا گرام، تلگرام، واتساپ، توئیتر و... روزانه ده‌ها دروغ را علیه جمهوری اسلامی در فضای مجازی و رسانه‌ای می‌پراکنند تا آنجاکه بر اساس آمار‌ها در همان هفته اول اغتشاشات بیش از ۵۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در فضای مجازی منتشر می‌شود.
اگر در فتنه ۸۸ فقط با مرگ دراماتیک «ندا آقاسلطان» مواجه بودیم، در اغتشاشات اخیر تصویری از دختری به نام «نیکا شاکرمی» درست می‌شود که در یک مهمانی به همخوانی یک موسیقی می‌پردازد و این تصویرخیلی زود از شبکه‌های اجتماعی و تلویزیون‌های ضدانقلاب با توضیح قتل دختر ۱۷ساله‌ای که در تجمعات ضدحکومتی شرکت کرده است، سردرمی‌آورد. تصویری که هوشمندانه با هدف گرفتن احساسات مردم انتخاب شده است و با کلیدواژه «شرکت در تجمع و مفقود شدنش» بازتاب پیدا می‌کند. در این دو ماه با دروغ‌های شاخداری همچون «وجود بدل برای رهبری»، «سقوط اشنویه» حتی «پیوستن نیرو‌های ارتش و پلیس به مردم»‌و ده‌ها دروغ دیگر از سوی امپراتوری رسانه‌ای دشمن روبه‌رو بودیم که هر کدام آن‌ها اگر با همراهی مردم و همنوایی با دشمن صورت می‌گرفت، می‌توانست شیرازه یک حکومت را به هم ریخته و قدرت مدیریت بر صحنه را از تصمیم‌گیران سلب کند. از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، مردم باطل السحر همه فتنه‌ها و آشوب‌ها بوده‌اند که اوج آن را در ۹ دی و بی توجهی و عدم همراهی آن‌ها با اغتشاشگران در سه ماه گذشته می‌توان دید.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۷ دی

5 پیام کاروان شهیدان به مسئولان و مردم

کورش شجاعی

در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا، شمیم روح افزای پیکر مطهر چهارصد شهید سرافراز، فضای کشور را عطرآگین کرد و دیگر بار یادآور آن روزهایی شد که فرزندان غیور ایران زمین در جبهه های حق علیه باطل، زیباترین جلوه های شجاعت و ایثار و فداکاری را در مقابل خصم برای حفاظت از «دین و میهن» به نمایش گذاشتند آن ها دیروز کاروانی از سلسله پاکبازان شهید آن هم شهیدانی که در زمین «گمنام» و در آسمان بسی «نام آشنا»یند مهمان «حضرت مادر» و دل های میلیون ها ایرانی عاشق وطن بودند.  و چه شایسته روزی خورندگانند شهیدان نزد پروردگار عالمیان که این چنین با شکوه آن هم پس از 34 سال از پایان دفاع مقدس با بدرقه میلیون ها پدر و مادر و خواهر و برادر و خصوصا «حضرت مادر» تا عرش حضرت رحمان پر می کشند.

شهیدانی که اگرچه پس از حدود 4 دهه از پیکرهای پاکشان تکه استخوانی بیش باقی نمانده ولی هنوز آن عده از پدران و مادران شهدا که در قید حیات اند همچنان منتظر خبر و اثری از جگرگوشه هایشان هستند تا بر آن، مزار و سنگ، نشانی نهند و نجوایی عاشقانه با این سفر کردگان «عالم لاهوت» داشته باشند. خداوند بر اجر همه خانواده شهدا بیفزاید خصوصا آنان که علاوه بر تقدیم فرزندان دلبندشان در راه عزت و ماندگاری دین و میهن، سال ها غم هجران را نیز به جان خریده اند. درد عشقی کشیده ام که مپرس، زهر هجری چشیده ام که مپرس.  خداوند همه ملت به ویژه جوانان این مرز و بوم را شامل دعای خیر این عزیزان که آبرویی خاص نزد حضرتش دارند قرار دهد. اما بی گمان کاروان شهیدان، پیام هایی برای مسئولان و مردم در این عصر و زمان و تا ابد دارند که باید «شنیده» و «دریافت» شود تا عاقبت به خیر شویم و کشور در مسیر عزت و استقلال و سربلندی و امنیت پایدار و رشد و پیشرفت در عرصه های گوناگون استوار بماند. از جمله این پیام هاست:

1 – تمامیت ارضی، امنیت، استقلال، قدرت و اقتدار امروز ایران مرهون و مدیون رشادت ها، ایثارها و جانفشانی های جان فدایان این مرز و بوم است و این نعمت ها آسان و ارزان به دست نیامده بلکه خون حدود 230 هزار انسان خداباور، آزاده، شجاع، وطن دوست و غیور پای آن ریخته شده، پس احدی در هیچ کسوت و لباس و مسئولیتی حق ندارد گفتاری ناسنجیده یا اقدامی نابایسته انجام دهد که این نعمت ها و دستاوردهای بنیادین و اساسی در هیچ نقطه ای از کشور در معرض خدشه و خطر قرار گیرد.

2 – تاریخ بیش از 44ساله انقلاب اسلامی به خوبی نشان می دهد که همبستگی، همگرایی، وحدت و انسجام از مهم ترین دلایل تحکیم و تداوم انقلاب و نظام اسلامی و دستیابی به موفقیت های فراوان در عرصه های گوناگون بوده است، بی گمان یکی از پیام های کاروان شهیدان یادآوری و تاکید بر این مهم است که ادامه موفقیت ها و رشد و پیشرفت کشور در هر عرصه ای نیازمند وحدت و انسجام و همگرایی بیشتر، جذب حداکثری، دفع حداقلی و همچنین ایران ایرانی را در قالب یک «خانواده بس بزرگ» با علایق و سلایق گوناگون و حتی متفاوت دیدن و دانستن است.

3 – شهیدان در وعده خود به  مردم دال بر دفاع جانانه از دین و وطن و ناموس ملت صادقانه و البته ایثارگرانه با بذل جان به بهترین شکل وفا کردند و عاقبت به خیر شدند و حاصل جانفدایی و ایثارگریشان عزت و استقلال وسربلندی کشور و روزی خوردن نزد پروردگار عالمیان شد، پس هر مسئولی در هر پست و مقام و سمتی که هست باید با مردم صادقانه سخن بگوید، رفتار کند، وعده دهد و به وعده خود عمل کند و اگر توان لازم و کافی برای مدیریت سازمان، اداره و نهادی را ندارد خیلی زود و شفاف و صریح و روشن از مردم عذرخواهی و کار را به دیگری واگذار کند. ولی آیا اکنون به طریقی تمام مسئولان ما نمایندگان، قضات و... این گونه اند؟! و آیا هرکس بر هر مسئولیتی که گمارده شده یا خود را دارای توان لازم برای انجام مسئولیتی معرفی کرده در عمل از توان لازم برخوردار بوده است ؟! اگر چنین بود قطعا اوضاع خصوصا وضعیت اقتصادی کشور بسیار متفاوت تر از امروز بود! 

4- شهیدان والامقام انقلاب، دفاع مقدس، مدافع حرم، مدافع امنیت، مدافع سلامت و ... با شایستگی هرچه تمام تر ثابت کردند که در راه تثبیت عزت، استقلال، سلامت، اقتدار و امنیت و سربلندی کشور نه تنها هیچ گاه «بی تفاوت» نبودند بلکه با حضور غیرتمندانه در «میدان» حتی از بذل جان خویش فروگذار نکردند ولی آیا تمامی مسئولان و تک  تک ما مردم در مقابل مسائل و مشکلات و در مسیر رشد و تعالی و پیشرفت کشورمان با معرفت و بصیرت و همت تام و تمام، «کنش گری» سازنده و موثر و اصلاحی داشته و داریم؟! آیا همه ما می توانیم فهرستی حداقل چند بندی از کارها، فعالیت ها و اقدامات موثر خود در پیشبرد اهداف بلند انقلاب و آرمان شهیدان گلگون کفن کشورمان حداقل در پیش وجدان خود ارائه کنیم؟ آیا تک تک مسئولان ومردم به مسئولیت ها و وظایف خود در راه اعتلای کشور عمل کرده اند؟ 

5 – آیا دغدغه اعتلای ایران در تمامی زمینه ها و پاسداری از خون شهیدان و آرمان های بلندشان را همه حوزویان، دانشگاهیان، نویسندگان، گویندگان، سیاستمداران، تریبون داران، مسئولان،  نمایندگان ،قضات، برنامه ریزان و مجریان، گروه های مرجع، خواص و همه آنانی   که به هر دلیلی به شهرت و معروفیتی رسیده اند،  دارند؟ یا همیشه تحمل مشکلات و سختی ها و در میدان بودن ها و رنج گرانی ها و تورم و تبعیض بر دوش توده مردم بوده و عده ای فقط تماشا کرده اند یا بدتر از آن در هر واقعه ای فرصت طلبانه بر طبل تفرقه و جدایی و ناامیدی و خود مطرحی کوبیده اند و حتی آن قدر بر بیراهه و حرف نادرست اصرار  کرده اند که مطالبات و اعتراض های بحق مردم خصوصا در مباحث اقتصادی را در آتش فتنه و اغتشاش گم کرده اند و در مقابل عده ای نیز متاسفانه در هر امر و مسئله ای خود را حق مطلق می دانند و گوشی برای شنیدن رای و سلیقه مخالف یا حتی متفاوت با خود را ندارند و باور به این که ایران و ایرانی خانواده ای بزرگ با سلایق متنوع و گوناگون است گویا از چشیدن زهر شوکران برای شان سخت تر است! آیا تمامی این ها مخالف راه و آرمان شهیدان و تضاد آشکار با مبانی اصیل اسلام ناب محمدی و سیره و روش پیامبر عظیم الشأن اسلام و ائمه طاهرین و امامین انقلاب نیست؟!

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۷ دی

آنها‌ که باید ببینند دیدند

عباس شمسعلی
چند روزیست که عطر شهیدان در کشور پیچیده و شاهد برگزاری مراسم‌ مختلف استقبال و وداع مردم با پیکر مطهر شهدای گمنام در اقصی نقاط کشور هستیم. دیروز هم یک بار دیگر پیوند ناگسستنی مردم و قهرمانان شهیدشان در مراسم تشییع 400 شهید گمنام دوران دفاع مقدس در تهران و شهرهای مختلف با زیباترین و با شکوهترین صحنه‌ها به نمایش درآمد و در این روزهای سرد ابتدای دیماه که یادآور شهدای مظلوم و جاویدان غواص عملیات کربلای4 است، اقشار مختلف مردم از نوجوانان و جوانان تا کهنسالان خود را به مراسم تشییع شهدا رساندند تا قدرشناسی و پایبندی خود به آرمان شهدا را به منصه ظهور برسانند.
جمعیت انبوه و با شکوهی که ندیدن و کتمان آنها، هنر بزرگ رسانه‌ها و شبکه‌های معاندی همچون «بی.بی.سی» و «سعودی اینترنشنال» و عادت برخی رسانه‌های وابسته داخلی است. اما آنها که باید ببینند دیدند و یک بار دیگر فهمیدند که ساعت‌ها حضور مردم در سرما برای استقبال از شهدایی که گاه تا 40 سال از شهادت آنها گذشته است، یعنی وفاداری به ارزش‌های انقلاب و ایستادگی در مسیری که شهدا برای آن جان دادند. 
شگفتی و خشم آنها که نمی‌خواهند این حضور چندین میلیونی در سراسر کشور را ببینند وقتی بیشتر می‌شود که در اطراف تابوت مطهر شهدا دختران و پسران و جوانان و کهنسالانی با ظواهر و تفکرات مختلف را مشاهده می‌کنند که بر لب زمزمه تشکر از شهدا و بر چشم حلقه اشکی از عشق و محبت به آنها دارند. مردمی که شاید در نگاه اول به نظر آید برخی از آنها دیدگاهی متفاوت از خط و مسیر شهدا داشته باشند اما اتفاقاً بر خلاف ظاهرشان، به تعبیر رهبر انقلاب «دل آنها متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ به این اهداف و آرمانهاست.»
این صحنه‌ها سال‌هاست در مراسمات مختلف تشییع شهدا تکرار می‌شود. این روزها ایام سالگرد شهادت قهرمان بزرگ ملت ایران سردار رشید سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی است، مگر می‌شود حضور چندین میلیونی اقشار و گروه‌های مختلف مردم در تشییع پیکر این شهید سعید را در چند شهری که فرصت استقبال از سردار را پیدا کردند فراموش کرد؟ اگر فرصت تشییع پیکر شهید سلیمانی در تمام استان‌ها و شهرها میسر می‌شد خدا می‌داند چه صحنه‌های پرشکوه و عظیم دیگری خلق می‌شد.
یا پیش از آن در تشییع شهید محسن حججی، جوانی که سر و جان خود را فدای امنیت مردم و میهن و پیش‌گیری از دست‌اندازی دشمنان تکفیری به ایران کرد، چه صحنه‌های زیبایی از قدرشناسی مردم رقم خورد؛ مردمی که با وجود تبلیغ رسانه‌های معاند و دروغگویی خائنان، آرمان و هدف شهید حججی و شهدای مدافع حرم را خوب درک کرده بودند.
مدتی است بعد از فتنه اخیر آشوب و اغتشاش، عده‌ای از سیاسیون مردود یا سلبریتی‌های متوهم در گفتار و توئیت خود از کلمه مردم زیاد استفاده می‌کنند و خود را به دروغ در جایگاه نمایندگی مردم می‌نشانند در حالی که وقتی بر منظور آنها از مردم بیشتر توجه کنیم، عیان می‌شود که اولا از مردم این سرزمین که با بی‌محلی به اغتشاشگران دفاع از انقلاب و نظام را برگزیدند عصبانی هستند و دوم اینکه منظورشان آشوبگران و اغتشاشگران محدودی است که طی بیش از سه ماه هرآنچه در توان داشتند و هر دستوری که از اتاق فکر رسانه‌ای و امنیتی خارج‌نشین و وابسته به دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بودند از قتل و جنایت‌های خشن تا آتش ‌انداختن بر اموال عمومی و اخلال در کسب و کار و زندگی مردم و تلاش برای تجزیه این کشور اجرا کردند اما جز رسوایی خود و اربابانشان و بی‌محلی مردم حاصلی برایشان نداشت. 
اکنون آن مدعیان مردم‌شناسی و مردم‌دوستی کجا هستند تا حضور چندین میلیونی مردم در مراسم تشییع شهدای گمنام را ببینند؟ آنها که گروه‌های قلیل آشوبگران و چند نفر آتش زننده لاستیک و سطل‌زباله در یک چهارراه را مردم می‌دانستند آیا جماعت عظیم دیروز در سراسر کشور را به عنوان مردم قبول دارند؟
این عده در حساب و کتاب‌های متوهمانه خود چه ضربه سختی از این مردم که با وجود همه انتقادها و گلایه‌ها و حتی سختی‌ها و دیدن کم‌کاری‌ها، پای انقلاب و نظام و کشور خود ایستاده و همچنان نقشه‌های شوم دشمنان را نقش بر آب می‌کنند خورده‌اند که در برابر حماسه حضور آنها و نمایش عشق به وطن و نظام و انقلاب، سکوت کرده یا تکلم از دست داده‌اند؟
در کدام کشور و انقلابی غیر از ایران و انقلاب اسلامی سراغ دارند که 43 سال بعد از انقلاب و 40 سال بعد از جان‌باختن سربازان و سرداران وطن، جمعیتی چندین میلیونی به بهانه‌های مختلف همچون تشییع شهدا یا راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب در سرما و گرما حاضر شوند؟
شاید وقوع آشوب‌های اخیر و عملیات روانی سنگین دشمن در جنگ ترکیبی برخی دل‌ها را لرزانده بود اما این بار هم در میانه کارزار و تلاش دشمن برای ایجاد اختلاف و تفرقه در جامعه و تلاش برای القای دوری مردم از انقلاب، معجزه شهدا بر سِحر رسانه‌ای فرعونیان غلبه کرد، این تابوت‌های مطهر که شهر به شهر رفتند تا درس ایستادگی تا پای جان برای حفظ دین و میهن و ناکامی دشمن را با مردم و جوانان مرور کنند یک بار دیگر نقشه دشمن را خنثی کردند، مگر نه اینکه «شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود»؛ این بار هم شهدا راه نشان دادند تا مردم و جوانان این کشور، متحد و در کنار هم به خیابان «انقلاب» بیایند و پا در مسیر منتهی به ناکجاآبادی که دشمن با هزار حیله و نیرنگ و ظاهرفریبی به آن دعوت می‌کند نگذارند.
در مراسماتی مانند مراسم با شکوه دیروز، دیدن صحنه‌های عجیب و عاشقانه از حضور نوجوانان و جوانانی که نه جنگ را دیده‌اند و نه ظاهراً نسبتی با این شهدا دارند، نوید زنده بودن یاد شهدا در ذهن و روح جوانان و جاری بودن خون شهدا در رگ‌های آنها را می‌دهد، از طرفی در این روزها و شب‌ها در اقصی نقاط کشور مراسمات متعدد و نورانی ایام فاطمیه و شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(س) با حضور مردم مؤمن و جوانان پاک سرشت برگزار شد که نشان از زنده بودن ارزش‌ها و دینداری در جامعه است، اما نباید فراموش کرد که دشمن نیز راز و رمز تداوم این انقلاب و نهضت مقدس را دریافته است و بی‌سبب نیست که با انواع ابزارهای رسانه‌ای و مجازی و روش‌های مختلف جنگ تبلیغاتی و شبهه‌افکنی و با صرف میلیون‌ها و میلیاردها دلار، سعی در جدا کردن نوجوانان و جوانان از مسیر نورانی ارزش‌ها و راه شهدا و فرهنگ ایرانی اسلامی دارد.
حال که سرمایه‌گذاری دشمن برای ربودن نوجوانان و جوانان آینده‌ساز این کشور به وضوح مشاهده می‌شود، مسئولیت کسانی که به هر نحوی و در هر حوزه‌ای در قبال نوجوانان و جوانان این مرز و بوم وظیفه‌ای دارند و همه کسانی که خارج از چارچوب‌های سازمانی و اداری و مسئولیت‌های تعریف شده امکان کار برای حفظ نوجوانان و جوانان در مسیر درست و صحیح و جلوگیری از خدشه دشمن به فکر و روح و آینده آنها را دارند این است که با تمام وجود پای کار بیایند و به دور از تعلل و کم‌کاری یا خدای نکرده تنبلی و سستی و غفلت به وظیفه خود در این عرصه مهم عمل کنند. 
بی‌شک اگر این شهدا که گمنامی و 40 سال آرمیدن در بیابان را به جان خریده‌اند تا هر از گاهی و در چنین شرایط حساسی برای اثرگذاری در جامعه و زدودن نقشه دشمن با چند قطعه استخوان و یک تابوت دوباره وارد میدان شوند امروز قرار بود به سخن بیایند و به مسئولان و کسانی که امکاناتی به امانت در دست دارند چیزی بگویند، در کنار تکرار توصیه‌های زیبا در وصایای نورانیشان همچون ایستادن پای انقلاب و دفاع از ولایت، تلاش برای حفظ گوهر تقوا و حجاب؛ عمل به وظیفه در قبال نوجوانان و جوانان برای در امان ماندن از دام‌های دشمن و حل مشکلات مردم و رسیدگی به خواسته‌های این ولی‌نعمتان صبور را مطالبه می‌کردند.
یاد و نام این مردان بزرگ تا همیشه جاویدان باد که هر از گاهی به فریادمان می‌رسند تا دست ما را بگیرند و از خواب غفلت بیدار کنند. چه زیبا سرود شاعر دلسوخته انقلابی مرحوم محمدرضا آقاسی
در وصف شهیدان: 
...یوسف صفتان مصر غربت!
کنعان به شما نیاز دارد
تابوت شما مگر که ما را
 از فکر گناه، باز دارد...
منبع: بصیرت

ارسال نظرات