جمعه ؛ 30 شهريور 1403
08 مرداد 1397 - 10:59

قانون نژاد پرستانه «دولت یهود» با هدف جلوگیری از اضمحلال

قانون «دولت یهود» که اخیرا توسط رژیم صهیونیستی تصویب شده تحت عناوینی چون، «قانونی نژادپرستانه»، «قانونی نابرابر»، «قانونی تبعیض آمیز»، «آپارتاید قانونی» اطلاق می‌شود که به دنبال مشروعیت زایی برای رژیم صهیونیستی بعد از ۷۰ سال دریوزگی آن‌ها برای گدایی مشروعیتی بوده است که هیچ گاه از آن برخوردار نبوده و نخواهند بود
نویسنده :
حسن رشوند
کد خبر : 1209

پایگاه رهنما :

قانون«دولت یهود» که اخيرا توسط رژيم صهيونيستي تصويب شده تحت عناوینی چون، «قانونی نژادپرستانه»، «قانونی نابرابر»، «قانونی تبعیض آمیز»، «آپارتاید قانونی» اطلاق مي شود که به دنبال مشروعیت زایی برای رژیم صهیونیستی بعد از 70 سال دریوزگی آن ها برای گدایی مشروعیتی بوده است که هیچ گاه از آن برخوردار نبوده و نخواهند بود.
1. ویژگی های قانون پایه دولت یهود چیست؟
قانون پایه دولت یهود جزو آخرین قوانین پایه ای است که در سرزمین های اشغالی تصویب شده است. برخی از مهمترین بندهای این قانون که در اصول پایه این قانون مندرج شده است عبارتند از: الف) سرزمین اسرائیل وطن تاریخی ملت یهود است و اسرائیل در آن کشور تأسیس شده است. ب) کشور اسرائیل کشوری قومی برای ملت یهود است و قوم یهود حق طبیعی، فرهنگی، دینی و تاریخی خود را برای تعیین سرنوشت پی می گیرد. ج) پی‌گیری حق تعیین سرنوشت در کشور اسرائیل منحصرا متعلق به ملت یهود است. در قسمت «پایتخت» این قانون می گوید «شهر قدس به صورت کامل تنها پایتخت اسرائیل است.» در قسمت زبان می گوید «زبان عبری، زبان کشور است»، در قسمت «رابطه با ملت یهود» این قانون می گوید «حاکمیت ملزم به حفظ سلامت فرزندان ملت یهود و شهروندان اسرائیل است کسانی که به دلیل یهودی بودن یا شهروند اسرائیل بودن مشکلاتی برایشان به وجود می آید، حاکمیت در خارج از اسرائیل برای حفظ رابطه کشور با فرزندان ملت یهود اقدام خواهد کرد، حاکمیت برای حفظ میراث فرهنگی، تاریخی و دینی یهودیان مقیم خارج اسرائیل اقدام خواهد کرد.» از تمام بندهای این قانون چیزی جز نژاد پرستی و آپارتاید نهادینه شده بیرون نمی آید، صهیونیست ها تلاش می کنند تا با استفاده از این قانون ، مشروعیتی را که هیچ گاه در طول تاریخ نداشته اند، به دست آورند. چند نکته متنی و فرامتنی در خصوص این قانون وجود دارد که می توان چنین برشمرد:
الف- از بین بردن ماهیت فلسطین تاریخی؛یکی از مهمترین اهدافی که این قانون پی گیری می کند این است که ماهیت فلسطین تاریخی را به طور کلی از بین ببرد و چیزی به نام فلسطین در سرزمین های اشغالی باقی نگذارد، به همین دلیل است که زبان عربی، اسلام، شهروندان غیریهودی و ... به هیچ وجه در این قانون دیده نمی شود، شهرک سازی به عنوان حق اجتناب ناپذیر صهیونیست ها به رسمیت شناخته شده است.
ب- از بین بردن ساختار عربی سرزمین های اشغالی؛ یکی دیگر از اهداف این قانون این است که ساختار عربی که در سرزمین های اشغالی وجود دارد را از بین برده و آن را تبدیل به سرزمینی کاملا صهیونیستی کند، تلاش برای اینکه زبان عبری زبان رسمی باشد و بی توجهی نسبت به زبان عربی، نشان دهنده همین موضوع است. تفسیر هر یک از این بندها بدین معنی است که رژیم اشغالگر به دنبال از بین بردن ساختار عربی سرزمین های اشغالی و یکپارچگی ساختاری به نفع قومیت یهود است. به همین دلیل است که یولی آدلشتایتن، رئیس کنست رژیم صهیونیستی در خصوص این قانون ادعا می کند «تصویب این قانون یک اتفاق تاریخی است. او مدعی شد این اتفاق تاریخی، اسرائیل را به عنوان کشوری برای ملت یهود به همراه یک سرود ملی و پرچم تضمین می کند و حق شهرک سازی برای نسل های آینده را نیز همراه خواهد داشت.»
ج- این قانون بخشی از طرح معامله قرن است؛ یکی از مسائلی که در خصوص این قانون گفته می شود این است که این قانون بخشی از طرح دونالد ترامپ برای مسئله فلسطین به نام «معامله قرن» است. معامله قرن که رهبر معظم انقلاب آن را طرحی شیطانی برشمرده اند که هرگز محقق نخواهد شد، به دنبال این است که با استفاده از رای حمایتگرانه سران دولت های اسلامی از جمله عربستان و امارات و مصر، مسئله فلسطین را یک بار برای همیشه و به نفع صهیونیست ها به پایان رسانده و سرزمین های اشغالی را به طور کلی به صهیونیست ها تفویض کرده و قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرده و نهایتا غزه را به فلسطینی ها بدهد.
2. ناکامی طرح های تجزیه ای آمریکا و تلاش برای تشکیل دولت قومی یهود
آمریکایی ها مهمترین عنصری هستند که به دنبال ایجاد چنین قانونی بوده اند. به طور کلی ایده آمریکایی ها برای منطقه غرب آسیا (موسوم به خاورمیانه) این است که این منطقه بایستی عاری از دولت های شهروندی باشد و بایستی بر اساس دولت های قومی اداره شوند. ایده خاورمیانه بزرگ که در زمان جرج بوش به تصویب رسید، در تلاش برای استحکام دولت های قومی بود. طرح هایی شبیه به تجزیه منطقه به کشورهای کردی، ترکی، یهودی، شیعی، سنی و ... همه در چارچوب همان طرح کلان آمریکا برای دولت های قومی خلاصه می شود. همه این تجزیه های ذهنی که در آمریکا صورت گرفته است، برای استحکام موقعیت صهیونیستها به عنوان یک دولت قومی بوده است.
آمریکایی ها که در تحقق تجزیه کشورهای دیگر ناتوان بودند و مانع سرسختی همچون ایران را جلوی خود می دیدند، و نتوانستند کردستان را از عراق جدا کرده، سوریه را به سه بخش تقسیم کنند و ...، در اقدامی شتاب زده به سراغ اصلی ترین عنصر برای تجزیه منطقه رفتند، و آن خود رژیم صهیونیستی است. همه تجزیه ها به این دلیل مطرح می شد که آمریکایی ها بتوانند دولت قومی را در اسرائیل به وجود آورند، حالا که آمریکایی ها از عملی کردن طرح های تجزیه ناتوان هستند، مستقیما به دنبال شکل گیری دولت یهود رفته اند. براساس طرحی که برنارد لوئیس برای غرب آسیا در قرن 21 تدوین کرده بود و این طرح در دستور کار آمریکایی‌ها قرار گرفته بود، نظام‌های سیاسی دنیا به‌ویژه منطقه غرب آسیا باید به حاکمیت‌های کوچک تقسیم می‌شد، یعنی کشورهای بزرگ باید به واحدهای سیاسی کوچک تقسیم می‌شدند. برخی عدد این واحدهای سیاسی را تا 6 هزار نیز اعلام کرده‌اند. اما در طرح برنارد لوئیس تنها تقسیم واحدهای سیاسی بزرگ به واحدهای سیاسی کوچک مد نظر نبود بلکه شاخص‌های دیگری را هم برای این واحدهای کوچک در نظر داشتند، بر این اساس این واحدهای کوچک باید براساس قومیت‌ها، طوایف، مذاهب (نه ادیان) و حتی گروه‌های نژادی تقسیم‌بندی می‌شدند. حال که تمامی اقدامات آنها طی یک دهه گذشته برای ایجاد این واحدهای سیاسی کوچک به در بسته خورده است، آنها اقدام را از جانب حامیان خود آغاز کردند تا اولین حاکمیت سیاسی براساس قومیت را در منطقه ایجاد کنند. همان‌گونه که در متن قانون پایه «قومیت» رژیم صهیونیستی آمده است با تصویب این قانون، رژیم صهیونیستی اولین واحد سیاسی قومیتی است که نه‌تنها در غرب آسیا بلکه در تمام جهان شکل می‌گیرد.
3. تبعات بسیار بد این قانون برای منطقه
این قانون برخی تبعات بسیار بدی برای ملت فلسطین و منطقه دارد که عبارتند از، نادیده گرفتن حق شهروندی فلسطینیان، تلاش برای اخراج تدریجی آن ها از سرزمین های اشغالی، نادیده گرفتن آرمان اسلامی قدس، باز گذاشتن دست صهیونیست ها برای تعرض به دیگر بلاد اسلامی، تحریک اقوام منطقه و از بین بردن دولت – ملت های منطقه که تا امروز با آرامش نسبی کنار هم زندگی می کردند و بسیاری تبعات دیگر که در گذر زمان خود را نمایان خواهد کرد. اما پر واضح است که با وجود تلاش های آمریکایی ها وصهیونیست ها برای از بین بردن آرمان فلسطین بزرگ و تاریخی و آرمان قدس به عنوان قبله اول مسلمانان و پایتخت فلسطین، تجربه تاریخی نشان می دهد که رویکرد های اسلامی مقاومت مانع از شکل گیری چنین اتفاقی خواهد شد. صهیونیست ها به خوبی می دانند که مانع اصلی آن ها مقاومتی است که اینک منتظر انتقام شدید از آن ها است. به همین دلیل شتابان در حال تصویب قوانینی هستند که صرفا روند اضمحلال آن ها را تسریع می بخشد.

ارسال نظرات