تحولات چند روز گذشته پاکستان برای بسیاری از افراد جامعه محل سئوال و تامل بوده است. کارشناسان زیادی در این حوزه نظر داده و تحولات را به بوته نقد و تحلیل گذاشته اند. اگر بخواهیم نگاهی کلی به چرایی و چگونگی تحولات پاکستان داشته باشیم چند نکته می تواند در تحلیل این حوادث به ما کمک کند.
پایگاه رهنما:
نخست وزیرکشی در در سرزمین پاک
فضای سیاسی پاکستان فضای سیاسی بسیار پیچیدهای دارد. همین موضوع برای کسانی که صحنه پاکستان را میشناسند باعث میشود که عزل عمران خان نکته عجیبی نباشد چرا که هیچ نخست وزیری نتوانسته است دوره پنج ساله خود را به پایان برساند. برای مثال لیاقت علی خان که در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ مسئولیت نخست وزیری پاکستان را بر عهده گرفت ۴ سال پس از دوره نخست وزیری خود در ۱۶ اکتبر ۱۹۵۱ ترور شد یا برای مثل ذوالفقار علی بوتو پس از حدود ۴ سال نخست وزیری پس از کودتای ضیاء الحق از قدرت برکنار شد و پس از مدتی به جوخه اعدام سپرده شد. این امر درباره دیگر نخست وزیران هم مرسوم بود چنانچه این آشفتگیها باعث گردید که ابراهیم اسماعیل چندریگار کمتر از دو ماه در این پست دوام بیاورد
مثلث مشکلات در پاکستان
پاکستان از آغاز تا به امروز مشکلات عدیدهای روبروست، اما اگر بخواهیم مشکلات پاکستان را در یک فهرست کوتاه لیست کنیم میتوانیم بگوییم که بزرگترین مشکل پاکستان در همه دورهها را باید در حوزه توان کم اقتصادی دولت و معیشت ضعیف مردمی، فساد گستره اقتصادی و سیاسی در سیاستمداران و دخالت بسیار زیاد ارتش در قدرت دانست. این سه ضلع مثلث دست به دست همدیگر داده اند تا پاکستان نتواند رنگ آرامش و امنیت را به خود ببیند.
وقتی غرب و عربستان پاکستان را تنها گذاشتند
پاکستان به علت بنیه ضعیف اقتصادی همیشه سعی کرده است به آمریکا، عربستان و ... وابسته باشد؛ که با بدعهدیهایی از سوی این کشورها مواجه شد. با وجود اینکه پاکستان در رویکرد خود همیشه فضای امنی را برای تحرکات آمریکاییها مانند حمله آنها به افغانستان فراهم کرده است، ولی با خیانت آمریکاییها مواجه شده اند. این سرویس دهی بی قید و شرط سیاستمداران پاکستانی باعث شده است که ۷۳ هزار نفر از پاکستانیها قربانی توسعه طلبی آمریکاییها شوند، ولی به یکباره رئیس جمهور وقت ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ آنها را تهدید به حمله نظامی کرد. عربستانیها هم مانند آمریکا این رویه را در قبال پاکستان برعهده دارند چنانچه کارشکنیهای عربستان باعث شد که پاکستان نتواند از لیست سیاه fatf خارج شود.
سیاست گرایش به شرق
ناامیدی از غرب و اعراب باعث گرایش پاکستانیها به شرق شده است. چینیها برنامه گستردهای در پاکستان دارند منطقه جامع اقتصادی و تجاری به مساحت ۶۷۰ هکتار در کراچی، سرمایه گذاری ۲۵ میلیارد دلاری در پروژه سی پیک (cpec) تا به امروز، طرح توسعه بندر گوادر با سرمایهگذاری مستقیم و .. از جمله برنامههای چینیها در پاکستان است. این امر باعث گردیده که کشورهایی مانند هند، آمریکا و عربستان این سرمایه گذاریها را برنتابند و برخی از علل بحران در پاکستان را باید حاصل توطئههای این کشورها مانند آمریکا دانست.
پاکستان در تنازع دو ابرقدرت
آمریکاییها بدنبال ساخت پایگاه نظامی در پاکستان بودند. این پایگاه پس از خروج آمریکاییها از افغانستان به جهت پرشدن خلاء حضور در این کشور و حضور امنیتی در کنار چهار کشور چین، هند، ایران و افغانستان بود. این امر با مخالفت پاکستانیها از جمله عمران خان مواجه شد. جلوگیری از ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در پاکستان، دیدار عمران خان با پوتین در روز دوم بحران اوکراین و ... مسائلی بود که موجب شد غربیها و غربگرایان پاکستانی بر علیه عمران خان به صحنه بیایند
گل به خودیهای دردسرساز
البته نباید مسائل را صرفاً به غربیها و توطئه آنها محدود کرد که نمونه آن را باید انحلال مجلس پاکستان دانست که موجب انتقاد بسیاری از کارشناسان و پیچیدهتر شدن تحولات گردید. سعدالله زارعی کارشناس مسائل منطقهای در نقد این حرکت عمران خان مینویسد: «آقای عمران خان این نکته را در نظر نگرفت که نخست وزیری وی مدیون این پارلمان است، یعنی با منحل شدن این پارلمان جایگاه قانونی وی و پارلمان از دست میرود. بی شک وی به خطایی شبیه به آنچه دکتر مصدق در تعارض ایجاد شده با دربار انجام داد مرتکب شد. خطایی که دکتر مصدق با منحل کردن مجلس انجام داد موجب تقویت موقعیت شاه برای برکناری نخست وزیر شد در صورتی که اگر دکتر مصدق مجلس را منحل نمیکرد همه برای عدم برکناری دکتر مصدق مقاومت میکردند. درخواست انحلال پارلمان واجابت این موضوع از سوی رئیس جمهور این کشور منجر به شکل گیری خلاء سیاسی در این کشور شد.»
برکناری نخست وزیر در پاکستان امری متداول بوده و هست، اما آنچه محل تامل است نتایج کشمکشهای اظلاع قدرت در پاکستان است. آینده پاکستان به نتایج این جنگ قدرتها بر میگردد. اینکه غربیها و غربگرایان با ابزار نهادهای امنیتی و ارتش میتوانند به تفوق و برتری برسند یا قدرت دوباره به عمران خان کریکت باز معروف برخواهد گشت. در این زمینه باید منتظر وقایع آینده بود.
نکته پایانی اینکه، هر چند شهباز شریف به صورت موقت پست نخست وزیری را تا برگزاری انتخابات بر عهده گرفت؛ اما قابل پیش بینی است که آنچه به زودیها از عرصه سیاست پاکستان رفع نخواهد شد وجود ۳ پدیده مشکلات اقتصادی و معیشتی، فساد سیاستمداران و دخالت ارتش در عرصه سیاسی است که نه عزمی در سیاستمداران برای رفع آن وجود دارد و نه به زودیها رفع خواهد شد؛ لذا باید عرصه سیاسی و اجتماعی پاکستان را رصد کرد و دید که جبهه بندیهای داخلی، منازعات قدرتهای بزرگ در درون پاکستان، شرایط اقتصادی کشور با توجه به روند رو به رشد قیمت کالاهای اساسی بر اثر تحولات اوکراین و ... چه تاثیری بر آینده این کشور ۲۲۰ میلیون نفری خواهد گذاشت.
ارسال نظرات