27 تير 1397 - 11:23

تنگه‌ی هرمز و کاهش رشد اقتصادی آمریکا و اروپا

پس از خروج امریکا از برجام و تهدید ترامپ که گفت: صادرات نفت ایران را به صفر می‌رساند، حسن روحانی –رئیس جمهور محترم کشورمان- در دیداری که پیش از اجلاس وین با ایرانیان مقیم سوییس داشت، این اقدام امریکا را محکوم دانست و گفت: «آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که می‌خواهند به طور کامل جلوی صادرت نفت ایران را بگیرند، آن‌ها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چرا که اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه اش را ببینید»
کد خبر : 1129

پایگاه رهنما :

پس از خروج امریکا از برجام و تهدید ترامپ که گفت: صادرات نفت ایران را به صفر می‌رساند، حسن روحانی –رئیس جمهور محترم کشورمان- در دیداری که پیش از اجلاس وین با ایرانیان مقیم سوییس داشت، این اقدام امریکا را محکوم دانست و گفت: «آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که می‌خواهند به طور کامل جلوی صادرت نفت ایران را بگیرند، آن‌ها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چرا که اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه اش را ببینید». اگر چه او به طور صریح به «بستن تنگه‌ی هرمز» توسط ایران اشاره‌ای نکرد، اما نامه‌ی سردار سلیمانی به ایشان و موضع رسمی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جا را برای تفسیر‌های دیگر از این اظهارات بسیار تنگ کرد. پاسخ به این پرسش که «آیا ایران به لحاظ حقوقی یا سیاسی می‌تواند چنین کاری کند؟»، خود پژوهشی جداگانه را می‌طلبد، اما پاسخ این پرسش که «آیا ایران توان نظامی بستن تنگه‌ی هرمز را دارد؟»، با قاطعیت مثبت است. بی‌بی‌سی در این مورد استدلال می‌کند که ایران می‌تواند این تنگه را ببندد یا نا امن کند، چون پیش‌تر در جنگ ایران و عراق این کار را کرده است! همچنین زمستان سال ۹۰، مارتین دمپسی –فرمانده وقت ستاد مشترک ارتش امریکا- به وضوح اعتراف کرد که ایران توان بستن تنگه‌ی هرمز را دارد. اگر شرایط به گونه‌ای باشد که ایران تصمیم بگیرد تنگه‌ی هرمز را ببندد، بررسی تبعات این اتفاق در اقتصاد اروپا و امریکا مهم است. اما حتی اگر ایران به لحاظ سیاسی یا حقوقی تصمیم بگیرد که –فعلاً- این تهدید، در حد یک تهدید باقی بماند باز هم باید تبعات اقتصادی بسته‌شدن تنگه‌ی هرمز را بررسی کرد. چرا که تهدید زمانی کارساز است که اولاً اراده‌ی سیاسی در کشور تهدیدکننده وجود داشته باشد و در ثانی در صورت وقوع تهدید، اقتصاد کشور تهدیدشونده با اخلال مواجه شود. به اصطلاح تهدید باید به گونه‌ای باشد که بیرزد کشور تهدیدشونده مواضع و عملکرد خود را تغییر دهد. این اتفاق امری جدید نیست و کشور امریکا خود نیز بار‌ها از این ابزار استفاده کرده است؛ در حالی که امریکایی‌ها به خوبی می‌دانند تبعات اقتصادی جنگ نظامی با ایران برایشان فاجعه‌بار است، اما بار‌ها از این تهدید به عنوان یک گزینه‌ی روی میز یاد کرده‌اند. با این مقدمات، به این پرسش می‌پردازیم که «بستن تنگه‌ی هرمز چه تبعات اقتصادی‌ای برای اقتصاد امریکا و اروپا می‌تواند داشته باشد»؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانیم که بیشتر صادرات نفت خام عربستان سعودی، ایران، امارات متحده عربی، کویت و عراق از طریق این آبراهه انجام می‌شود و این تنگه همچنین مسیر عمده صادرات گاز مایع قطر نیز هست. به تعبیری این تنگه را می‌توان راهبردی‌ترین مسیر کشتیرانی در جهان دانست؛ چرا که حدود یک پنجم نفت مورد نیاز جهان به میزان نزدیک به ۱۸.۵ میلیون بشکه نفت در روز از آن عبور می‌کند. با این شرایط اگر ایران بخواهد مسیر این تنگه را مسدود یا نا امن کند، بر اساس تخمین‌های پژوهشگران قیمت نفت ممکن است تا ۲۵۰ دلار برای هر بشکه هم برسد.
البته امارات و عربستان از سال ۲۰۰۷ میلادی طرح‌هایی را برای انتقال نفت از طریق خط لوله با هدف دور زدن تنگه هرمز تهیه کردند که در سال ۲۰۱۲ بخشی از آن‌ها اجرایی شد. اما در حال حاضر این دو کشور تنها سه خط لوله فعال برای انتقال حدود ۶.۶ میلیون بشکه نفت در روز دارند که ظرفیت خالی این خط لوله‌ها حدود ۴ میلیون بشکه اعلام شده است؛ بنابراین در بدترین حالت با بسته شدن تنگه هرمز کاهش روزانه عرضه نفت جهان به ۱۳.۴ میلیون بشکه خواهد رسید؛ همین مقدار نیز می‌تواند قیمت نفت را به نزدیک ۲۰۰ دلار برای هر بشکه برساند. این افزایش تقریباً ۱۲۰ دلاری را می‌توان انفجار قیمت نفت دانست؛ یک شوک عظیم نفتی که نه تنها اقتصاد امریکا و اروپا، بلکه اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که شوک‌های نفتی منجر به افزایش رشد اقتصادی کشور‌های صادرکننده‌ی نفت و کاهش قابل توجه رشد اقتصادی کشور‌های واردکننده‌ی نفت می‌شود. جالب این‌جاست که رشد اقتصادی کشور‌های واردکننده‌ی نفت نسبت به افزایش قیمت نفت حساس هستند، ولی نسبت به کاهش آن چندان حساس نیستند؛ یعنی حتی اگر جمهوری اسلامی تنگه‌ی هرمز را برای چند ماه ببندد، امریکا و اروپا یک کاهش رشد اقتصادی پایدار و قابل توجه را تجربه خواهند کرد و این کاهش رشد، پس از باز شدن مجدد تنگه‌ی هرمز به این اقتصاد‌ها بازنخواهد گشت. به همین خاطر تهدید به بستنِ تنگه‌ی هرمز، به لحاظ اقتصادی تهدیدی دقیق و حکیمانه است و امریکایی‌ها و اروپایی‌ها این را خوب می‌فهمند؛ لذا طرح این مسئله در آستانه‌ی اجلاس وین برگ برنده‌ای بود که می‌تواند به طرف ایرانی کمک کند تا امتیاز بیشتری از مذاکرات بگیرند.
برچسب ها: نفت تنگه هرمز غرب

ارسال نظرات