01 مرداد 1397 - 09:38

آینده‌ی نفت ایران و «اقتصادِ باثبات»

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ امریکا از برجام خارج شد و اعلام کرد به کمک بازگشت تحریم‌ها، طی ۶ ماه، صادرات نفت ایران را به صفر خواهد رساند. این اظهارات واکنش رئیس‌جمهور روحانی را در سفرش به اروپا برانگیخت. ایشان در پاسخ به امریکایی‌ها گفتند: معنا ندارد نفت ایران صادر نشود، ولی منطقه نفت صادر کند.
نویسنده :
دانيال داودي
کد خبر : 1160

پایگاه رهنما :

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ امریکا از برجام خارج شد و اعلام کرد به کمک بازگشت تحریم‌ها، طی ۶ ماه، صادرات نفت ایران را به صفر خواهد رساند. این اظهارات واکنش رئیس‌جمهور روحانی را در سفرش به اروپا برانگیخت. ایشان در پاسخ به امریکایی‌ها گفتند: معنا ندارد نفت ایران صادر نشود، ولی منطقه نفت صادر کند. در حقیقت ایشان تلویحاً امریکا را به بستنِ تنگه‌ی هرمز در صورت تحریم نفتی ایران، تهدید کردند. این امر شدنی است و حتی امریکایی‌ها نیز اعتراف دارند که ایران توان بستن تنگه‌ی هرمز –برای مدتی محدود- را دارد. پیش‌تر در همین ستون توضیح دادیم که حتی اگر ایران برای مدتی محدود تنگه‌ی هرمز را ببندد یا نا امن کند، هزینه‌ی اقتصادی این اقدام برای امریکا و کشور‌های واردکننده‌ی نفت و پس از آن برای اقتصاد جهانی به قدری هست که این تهدید ایران، یک تهدید جدی محسوب شود و طرف امریکایی را وادار به عقب‌نشینی کند. در حالی که امریکا ادعا داشت می‌خواهد نفت ایران را به صفر برساند، چندی پیش اعلام کرد که معافیت واردات نفت ایران توسط برخی کشور‌ها را بررسی خواهد کرد. با این عقب‌نشینی تلویحی امریکایی‌ها روشن شد که تهدید به بستن تنگه‌ی هرمز، همان طور که در نامه‌ی سردار قاسم سلیمانی –فرمانده سپاه قدس- به رئیس جمهور نیز اشاره شده بود، موضعی حکیمانه و دقیق است. اکنون در این یادداشت در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که «این اهرم فشار چند سال برای ایران قابل استفاده خواهد بود»؟ واقعیت این است که چند سالی است کشف نفت شیل –خصوصاً در امریکا- معادلات نفتی جهان را تحت تاثیر قرار داده است. نفت شیل در واقع مایعی است که از طریق فرایندی شیمیایی با حرارت دادن به نوعی سنگ به دست می‌آید و گر چه هزینه‌های تولید آن و همچنین هزینه‌های زیست محیطی آن بالاست، اما اولاً به کمک پیشرفت تکنولوژی هر ساله امریکا سعی دارد هزینه‌ی تولید آن را کاهش دهد و در ثانی با توجه به افزایش قیمت نفت خام در بازار‌های جهانی اگر قیمت نفت از یک حدی بگذرد، تولید نفت شیل به لحاظ اقتصادی به صرفه می‌شود. تخمین‌ها حاکی از این است که آن حد، چیزی بین ۶۰ تا ۸۰ دلار است. به همین خاطر با توجه به قیمت فعلی نفت، براورد اوپک این است که تولید نفت شیل امریکا امسال به ۵.۹ میلیون بشکه در روز می‌رسد و در سال ۲۰۱۹ نیز ۲.۱ میلیون بشکه در روز به این مقدار اضافه خواهد شد. به این ترتیب امریکا با رشد تولید نفت خود در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، تقریباً تا یک سال و نیم آینده خواهد توانست به اندازه‌ی کل عرضه‌ی نفت ایران تولید داشته باشد. اما این تمام ماجرا نیست؛ اگر تهدید به بستن تنگه‌ی هرمز از سوی ایران را به تحلیل وارد کنیم، در حقیقت امریکا باید ۱۳.۵ میلیون بشکه را جبران کند تا در صورت نا امن شدنِ تنگه‌ی هرمز اخلالی در بازار نفت و اقتصاد کشور‌های واردکننده‌ی نفت پیش نیاید. تولید نفت آمریکا در هفته منتهی به ۸ ژوئن، ۱۰.۹ میلیون بشکه در روز بود. با روند ماه‌های اخیر و اعلام گزارش جدید بهره‌وری حفاری آمریکا (DPR)، انتظار می‌رود ظرف هفته‌ها و شاید حتی روز‌های آینده تولید نفت آمریکا از ۱۱ میلیون بشکه در روز عبور کند. ده سال قبل در ژوئن ۲۰۰۸، تولید نفت آمریکا ۵.۱ میلیون بشکه در روز بود. این یعنی ظرف کمتر از یک دهه، تولید نفت این کشور از محل منابع غیرمتعارف (به طور خاص شیل) بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافته است. اگر قیمت نفت خام همین مقدار باشد یا بالاتر برود، طبیعتاً ممکن است سرعت رشد تولید نفت شیل امریکا بیش‌تر نیز بشود. اگر سرعت فعلی رشد تولید نفت شیل امریکا را ثابت در نظر بگیریم، تقریباً ۱۰ سال طول می‌کشد تا امریکا بتواند تولید نفت خود را به حدی برساند که حتی با بستن تنگه‌ی هرمز نیز اخلالی در روند عرضه‌ی نفت به وجود نیاید؛ لذا با این تفاسیر ما برای رسیدن به «نظام اقتصادی باثبات»، تقریباً ۱۰ سال بیش‌تر فرصت نداریم. اهرم فشار نفت و تنگه‌ی هرمز –گر چه امروز روشن شده که در شرایط بحرانی کارساز است- به زودی تاریخ انقضایش تمام خواهد شد. تا آن روز «تقویت تولید ملی» از طریق «رشد بخش خصوصی»، افزایش حجم «صادرات غیرنفتی» و همچنین سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های جایگزین مانند «انرژی هسته‌ای و خورشیدی» باید محور برنامه‌ریزی اقتصادی‌مان باشد.
برچسب ها: نفت ایران صادارات

ارسال نظرات