23 بهمن 1400 - 13:26

قاتلان مجازی را دست کم نگیریم!

دلایلی که امروز در فضای مجازی نشان می دهد چقدر در عادی شدن این قبیل رفتار‌های ناصواب و خشونت‌های بی‌سابقه موثر است و در واقع، فضای مجازی چقدر در این بازی خطرناک نقش‌آفرینی می‌کند!!!!!!
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 11060
 
انتشار خبر شهادت مظلومانه یک مأمور پلیس در شهر شیراز در هفته گذشته که با وقاحت بی‌سابقه یکی از اشرار و اراذل جانش را از دست داد، افکار عمومی را بیش از حد معمول جریحه‌دار کرد؛ علت این جریحه‌دار شدن هم به کیفیت شهادت این مامور جان‌برکف برمی‌گردد که با خودداری از شلیک به متهم – که احتمالا بخاطر مراعات حال متهم برای سالم دستگیر کردن او، یا بدلیل ملاحظه عواقب قضایی حادثه بوده – به طرز فجیعی توسط وی به شهادت رسید و فیلم دوربین مداربسته محل جنایت هم در فضای مجازی منتشر شد و بیشتر به زخم دل افکار عمومی نمک پاشید.
هنوز چند روزی از شهادت شهید رنجبر در شیراز نمی‌گذشت و فضای مجازی همچنان درگیر این ماجرا بود که انتشار خبر قتل یک زن جوان اهوازی توسط همسرش با انگیزه‌های ناموسی، مثل یک بمب در بین مردم صدا کرد؛ مخصوصا اینکه فیلم این جنایت هولناک توسط یکی از سایت‌های جنجالی – که به انتشار این قبیل تصاویر شهرت دارد و این بار بالاخره توقیف شد – در فضای مجازی منتشر شد و به شدت روح مردم را آزرده کرد.
هر کدام از این دو حادثه تلخ، ریشه‌ها و دلایلی دارد که در جای خودش باید دقیق موشکافی و بررسی شود، اما آنچه در اینجا قابل توجه است، سهم «فضای مجازی» در تولید و بازتولید این خشونت‌هاست. به تعبیر دیگر، یک سر این قبیل ماجرا‌ها به دلایل و ریشه‌های آن برمی‌گردد و مثلا از این صحبت می‌شود که چه دلایل فرهنگی، اجتماعی یا حتی اقتصادی باعث انحراف افراد و دست زدن به رفتار‌های شرارت‌بار و جنون‌آمیز در سطح جامعه می‌شود و سر دیگر این ماجرا‌ها نیز، به این مسئله باز می‌گردد که امروز فضای مجازی چقدر در عادی شدن این قبیل رفتار‌های ناصواب و خشونت‌های بی‌سابقه موثر است و در واقع، فضای مجازی چقدر در این بازی خطرناک نقش‌آفرینی می‌کند؟!
درباره بُعد اول این قبیل اتفاقات دردناک، یعنی ریشه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، تاکنون بار‌ها و بار‌ها روانشناسان، جامعه‌شناسان و جرم‌شناسان صحبت کرده‌اند و همچنان هم در این حوزه‌ها کار می‌کنند و صدالبته اگر مسئولان امر توجهی به یافته‌های این پژوهش‌ها نکنند و آن‌ها را بکار نگیرند، در گسترش این خشونت‌ها و آسیب‌ها سهیم هستند، اما بعد دیگر ماجرا قدری تازه‌تر به نظر می‌رسد و کمتر درباره آن صحبت شده و جا دارد که فکری اساسی برایش شود. در اینجا حرف از این است که اولا انعکاس این قبیل اتفاقات دردناک در فضای مجازی تا چه اندازه و با چه ملاحظاتی باید انجام شود و ثانیا، وضعیت آشفته‌بازار فعلی انعکاس این قبیل اتفاقات در فضای مجازی، چقدر در عادی شدن و قبح‌زدایی از آن‌ها و تکرار و بازتولیدشان در آینده نقش دارد؟
برای ملموس‌تر و قابل فهم‌تر شدن این سوال، کافیست به چند نمونه از الگو‌های رایج در فضای مجازی اشاره کنیم؛ برخی سایت‌ها و صفحات مجازی، وقتی حادثه‌ای مانند قتل زن جوان اهوازی اتفاق می‌افتد، بی‌محابا و بدون ملاحظه حال افکار عمومی جامعه، به سرعت و با نوعی شهوت خبری، اقدام به انتشار تصاویر حادثه – اعم از عکس و فیلم – می‌کنند و برایشان هم فرقی نمی‌کند، تاثیر عملی این جنون رسانه‌ای چیست! غافل از آنکه وقتی تصاویر خشن و دردناک در فضای مجازی تکرار و پخش شود، خودبخود به عادی شدن و الگونمایی آن برای بخش‌هایی از جامعه کمک می‌کند.
از این گذشته، در شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان‌هایی مانند اینستاگرام، به قول معروف الی‌ماشاءالله صفحات بی‌سر و سامان و بی‌شناسنامه وجود دارد که یا اقدام به تبلیغ و فروش سلاح‌های سرد و گرم می‌کنند یا به پاتوق‌های مجازی برای کُری‌خوانی و خط و نشان کشیدن برخی جوانان و نوجوانان تبدیل شده‌اند.
علاوه بر این‌ها، صد‌ها و هزاران کانال و صفحه مجازی با محتوا‌های غیراخلاقی فعال هستند که بنیان‌های خانواده را متزلزل می‌کنند و با ترویج سبک زندگی غربی، به ریشه‌های زندگی مشترک تیشه می‌زنند و نتیجه عملی القائات آن‌ها در داخل خانواده‌ها، می‌شود دعوا و اختلاف و در نهایت، خشونت‌های خانوادگی.
این چند نمونه، فقط مشت‌هایی از خروار در آشفته‌بازار فضای مجازی هستند که نشان می‌دهند، امروز این فضای رها شده و بی‌حساب و کتاب، چقدر در دامن گیر شدن و عادی شدن خشونت و شرارت در کف جامعه نقش‌آفرین است و همان تعبیر جالب رهبر معظم انقلاب را به یادمان می‌آورد که در توصیف فضای مجازی رها شده و بی‌نظارت، ماجرا را به سگ خطرناک و بی‌قلاده‌ای تشبیه کردند که صاحبش سگ را آزاد گذاشته تا بعدا آهنگر برایش قلاده بسازد! حالا معلوم نیست، تا آهنگر قلاده را بسازد و صاحبش آن را به گردن سگ بیندازد، چند نفر تکه و پاره می‌شوند!

ارسال نظرات