تلاش هاي دائمي ايالات متحده آمريکا در طول 40 سال انواع و اقسام مختلفي داشته و در حوزه اقتصادي ، نظامي ، فرهنگي و سياسي خلاصه نشده است کمااينکه ايالات متحده از بدو شکل گيري انقلاب اسلامي تاکنون در قالب طرح ها و توطئه هاي پيچيده که از جمله آن مي توان به کودتاي نوژه ، ناتوي فرهنگي ، تحريم هاي بين المللي و تلاش براي قطع نفوذ گفتماني ايران در کشورهاي منطقه اشاره کرد.در آخرين نمونه از تلاش هاي نظام سلطه به سرکردگي آمريکا تلاش مي شود تا جنبش آزادي بخش ملي «انصارالله» تضعيف شود. به بيان بهتر، امروز نشانههای تجلی قدرت انقلاب اسلامی از حدیده تا درعا در حال درخشیدن است و تا رسیدن به قلههای نهایی پیروزی و موفقیت فاصلهای آنچناني ندارند، به همین دلیل نیز آمریکا تمام توان و تلاش خود را به کار گرفته تا محور مقاومت را در چند قدمی خط پایانی، متوقف کند. به همين دليل است که تلاش گسترده اي صورت گرفته تا دسترسی انصارالله به دریا قطع شود و دست مقاومت در سواحل غربی یمن کوتاه شود. براي نيل به چنين هدفي امارات و عربستان نقش پياده نظام غرب را بازي کرده اند تا بندر استراتژیک حدیده را از دست انصارالله خارج کنند. انگلیس مغز متفکر عملیات محسوب می شود ، آمریکا در نقش پشتیبان و به عنوان طراح فعال است ،فرانسه نیرو پیدا کرده و حتی ردپای رژیم صهیوینستی نيز دیده می شود. نبرد حدیده معجزه مقاومت اسلامی را نشان می دهد که چگونه «پابرهنگان یمنی» با قدرت ناشی از هویت اسلامی تجهیزات سنگین و پیشرفته غربی را مغلوب می کنند؛به همان شکلي که جنگنده هاي آمريکايي در توطئه نوژه متوقف شدند. نبرد الحديده – که تحولات آن به صورت گذرا در ادامه مي آيد – نشان داد که آمريکا نه تنها در توطئه هايي مانند نوژه شکست خورده است بلکه در تمام طرح هاي تقابلي خود با کشورمان دچار شکست شده است کمااينکه در الحديده چنين اتفاقي افتاده است. تصور یا استراتژی متجاوزان به الحديده بود که طي علمیاتی «برق آسا و تمیز» ابتدا فرودگاه و سواحل حدیده را به تصرف خود در آورند و با قطع مسیرهای اصلی این شهر بندری را در محاصره قرار دهند و سپس از طریق مذاکرات سیاسی انصارالله را متقاعد کنند نیروهای خود را از شهر خارج کند. اما این«خواب آشفته»تعبیر نشد و پس از گذشت بیش از سه هفته از شروع عملیات هنوز نه به فرودگاه رسیدهاند و نه به ساحل، چه برسد به اینکه بخواهند با جنگ شهری و پارتیزانی با رزمندگان انصارالله مواجه شوند. نبرد حدیده در واقع «عیار» مقاومت اسلامی را نشان می دهد و همانطور که سید حسن نصرالله گفت «یک آبروریزی به تمام معنا در زمینه جنگی و رسانه ای بود؛ با حضور تمام کشورهای بزرگ و اسلحه های پیشرفته و دادن رشوه های میلیاردی و رسانه های قوی دشمن نتوانست در مقابل حوثی ها پیروز شود.» نمونه اي از شکست ديگر آمريکا مقابل جمهوري اسلامي ايران را مي توان در میدانی دیگر ، یعنی در جنوب سوریه قدرت مقاومت مورد مداقه قرار داد. آمریکا و متحدانش بویژه ال سعود و رژیم صهیونیستی در طول چند سال گذشته تمام توان را به خود گرفتند تا دمشق را ساقط کنند اما نه تنها دولت بشار اسد سقوط نکرده بلکه هم اکنون نیروهای ارتش سوریه در آستانه رسیدن به مرز اردن و جولان اشغالی هستند، جایی که هفت سال قبل جنگ سوریه از آنجا کلید زده شد. اما مسئله تنها به بازگشت حاکمیت مرکزی سوریه به جنوب محدود نمیشود بلکه مهمتر اینکه محور مقاومت به رهبری ایران تهدیدهای دشمن را در سوریه به فرصت تبدیل کرد از دل مبارزه با داعش و خاکستر جنگ سوریه نظم جدیدی شکل گرفته است که از تهران تا بیروت امتداد می یابد. در واقع تبدیل تهدید به فرصت شگردی هست که مقاومت اسلامی در طول چهل سال گذشته علیه توطئههای آمریکا به کار گرفته است؛ و کماکان آمريکايي ها در تمام طرح هاي ضدايراني دچار شکست شده است. شکست نظام سلطه در سوريه از اين قرار مي باشد که پس از اینکه شکست تروریستها و پیروزی دمشق قطعی شد، امریکا و رژیم صهیونیستی استراتژی خود را از برکناری اسد به اخراج ایران از سوریه تغییر دادهاند و به همين دليل در طول چند هفته گذشته مقامات اسرائیلی و آمریکایی بارها اعلام کرده اند ایران باید کاملا از سوریه خارج شود و برای رسیدن به این هدف ظاهرا به روسیه متوسل شدهاند. آنچه با مرور وقايع و اتفاقات 40 سال اخير مي توان نتيجه گرفت اين است که تلاش هاي گسترده آمريکا از طرح هاي براندازانه گرفته تا تقويت يک طيف سياسي در داخل کشور و تشکيل گروههاي تروريستي در نزديکي مرزهاي ايران با شکست مواجه شده است و امروز گسترش گستره تحت نفوذ محور مقاومت به برکت جمهوري اسلامي ايران قابليت شکست ناپذيري پيدا کرده است.
ارسال نظرات