با شتاب گرفتن روند سیاسی حل و فصل بحران سوریه، مسئله کردهای سوریه با توجه به مولفههایی چون موقعیت ژئوپلتیکی مهم، وجود منافع و نقشآفرینی متعارض بازیگران خارجی، قدرتگیری نظامی شبه نظامیان کرد و امکان تاثیرگذاری بر وضعیت کلی کردها در منطقه غرب آسیا و حساسیتهای کشورهای دارای اقلیت کردی از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به کانون جدید بحران برخوردار است.
کردهای سوریه تحت رهبری تشکیلات موسوم به حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و بازوی نظامی آن یگانهای مدافع خلق (YPG) در سالهای پس از ۲۰۱۱ توانستند با استفاده شرایط بحرانی کشور، از انزوای تاریخی خارج و در پی عقبنشینی نیروهای دولتی به نوعی از خودگردانی محلی در کانتونهای سهگانه دست یابند. در این اثنی ظهور داعش و همکاری شلهنظامیان کرد سوری با ائتلاف ضدداعش تحت رهبری آمریکا منجر به تسلط کردها بر بخشهای عربنشین و نفتخیز سوریه در رقه، دیرالزور و حلب گردید.
این روند قدرت گیری در پی سه مرحله حملات ارتش ترکیه به مناطق شمالی سوریه برای مانع شدن از اتصال کانتونهای کردی و مقابله با تهدید کلی قدرت.گیری آنها، متوقف شد و همچنان این مناطق سایه تهدید ترکیه را بر سر خود حس میکنند.
اگرچه شرایط کنونی با آنچه در سال ۲۰۱۹ در پی توافق میان اردوغان و دونالد ترامپ برای ادامه عملیاتهای نظامی ترکیه در خاک سوریه متفاوت است و ترکیه با ممانعتهای بین المللی مواجه میباشد اما این احتمال که با نزولی شدن منحنی محبوبیت اردوغان ممکن است رئیس جمهور کارکشته ترکها برای منحرف کردن توجهات از بحران اقتصادی و یا حتی بهانه یافتن برای به تعویق اتداختن انتخابات سال 2022بی توجه به چالشها مسیر جنگ را انتخاب کند کاملا منتفی نیست. همچنین ممکن است ترکیه با تاسی از تجربه لیبی، از نیروهای نیابتی (بویژه نیروی تروریستی موسوم به ارتش ملی سوریه) برای پیشبرد نقشههای خود استفاده کند.
قمار خطرناک بر روی وعدههای بایدن
در شرایط متزلزل کنونی و در حالی که رهبران اتحاد دموکراتیک و شاخه نظامی آن، فرصتهای بوجود آمده برای رسیدن به توافق با دولت مرکزی را از دست دادهاند، خروج نظامی آمریکا از افغانستان و تنها گذاشتن نیروهای متحد خود در برابر طالبان، بار دیگر بحثها و نگرانیها را در میان نیروهای کرد سوری، در مورد آینده ی اتکای صرف به حضور و حمابتهای نظامی و سیاسی آمریکا دامن زده است.
وضعیت بهگونهای است که تلاش برای نزدیک شدن به مسکو و تقویت ضمانتهای امنیتی برای در امان ماندن از حمله احتمالی ترکیه و هنچنین جلوگیری از بسته شدن راههای مذاکره با دمشق، جای پای خود را در سیاستورزی رهبران کرد سوری باز کرده است. با این حال مواضع رهبران کرد سوری نشان میدهد همچنان خطای راهبردی گذشته در گذاشتن تخممرغهای خود در سبد وعدههای حمایتی آمریکا ادامه دارد و قرار نیست که تنور بحران در آینده نزدیک فروکش کند.
در این راستا میتوان به مواضع اخیر مظلوم کوبانی، فرمانده کل نیروهای سوریه دموکراتیک، اشاره کرد که اوایل هفته جاری گفته بود آمریکا تنخها بازیگری است که میتواند شرایط بحرانی سوریه برای گذار دموکراتیک را مدیریت کند. این امر علاوه بر به تاخیر انداختن اصلاح استراتژی گذشته برای کردهای سوریه، مذاکرات اینگروه با سایر بازیگران بویژه دولت مرکزی که میتواند راه نجات مناطق شمالی از حملات ترکیه باشد، را میببندد.
درواقع اگرچه رهبران سیاسی و نظامی کردهای سوریه اصرار دارند که بگویند خواهان تجزیه نیستند اما همراهی با سیاستهای مخرب واشنگتن علیه ثبات و تمامیت ارضی سوریه، دیدگاه سایر بازیگران را در مورد سهیم کردن آنها در سازوکارهای سیاسی مخدوش خواهد کرد. گفتنی است مظلوم کوبانی در مصاحبه اخیر خود با المانیتور در مورد مجموعه نشستکهای سوچی و آستانه گفنخ بود که این پلتفرم ها در حال از دست دادن اعتبار خود هستند. همه ایمان خود را به این فرآیندها از دست داده اند. من هم باور نمی کنم از طریق آنها به جایی برسیم.
این امر خود شبهه دیگری ایجاد میکند چرا که اولا حفظ تمامیت و یکپارچگی ارضی سوریه یکی از اصول اولیه و بنیادین این نشستها بوده است و ثانیا موفقیتهای گذشته نشستهای آستانه و سوچی در محدود کردن دامنه جنگ مثلا از طریق تعیین مناطق عاری از منازعه، تاثیر بسزایی بر حل تدریجی بحران داشت. بنابراین بدون تردید ابتکارعملهای آینده نیز، که با توجه به بازپسگیری اکثر مناطق کشور توسط دولت سوریه بسیار سخت میتوان از شکلگیری سازوکاری جدید سخن گفت، نمیتواند خارج از چارچوب اعاده حاکمیت، انحصار داشتن سلاح و ارتش، کنترل مرزها، و حفظ تمامیت ارضی باشد.
از این حیث باید گفت هدف اصلی وعدههای بایدن به کردهای سوریه و تقویت بخش نظامی و سیاسی حامی تجزیهطلبی در میان آنها، تلاش برای چالشآفرینی علیه حاکمیت دولت سوریه و ثبات منطقهای در آینده از طریق اهرم مسئله کردها میباشد
ارسال نظرات