امنیت زیر ساخت همه فعالیت های ضروری برای زندگی اجتماعی و پیشرفت کشور و به تعبیر فرماندهی معظم کل قوا «موضوعی درجه یک» برای تمامی جوامع و کشورها محسوب می شود.
برقراری امنیت مستلزم وجود نیروهای مسلح برخوردار از آموزش های بالا، تجهیزات پیشرفته، انضباط سازمانی، فرماندهان لایق و البته ابتکار، خلاقیت، روحیه معنوی و پرشور است که اقتدار و آمادگی را برای مقابله در برابر هر نوع تهدید سخت دشمن بیرونی و درونی فراهم سازد.بی تردید هیچ نیروی مسلحی بدون اقتدار نمی تواند مأموریت و وظایف خود را در برابر تهدیدات سخت، پیش ببرد و چنانچه اقتدار لازم را نداشته باشد، باید منتظر آسیب دیدن امنیت نیز بود.
در بین نیروهای مسلح، اقتدار برای نیروی انتظامی، ضرورت و اهمیت بسیار بالاتری دارد؛ چرا که نه تنها مظهر حاکمیت و امنیت جمهوری اسلامی است، بلکه اگر بتواند امنیت داخلی را در سایه اقتدار تأمین کند، پشتوانه ای برای اقتدار و امنیت بیرونی نیز خواهد بود.
با توجه به همین کارکرد اقتدار پلیس است که در کشورهای غربی نه تنها دست پلیس را برای هرگونه بی رحمی باز می گذارند، بلکه دستگاه تبلیغی و رسانه رسمی نیز در این تصویرسازی، ایفای نقش می کند و به عنوان مثال در آمریکا نه تنها دست پلیس برای اعمال خشونت باز است، بلکه هالیوود نیز آن را منطق لازم برای اقتدار و امنیت معرفی کرده و وجه تبعیض آمیز و غیر عادلانه آن را به نفع پلیس توجیه می کند.
تأمین اقتدار پلیس در جمهوری اسلامی ایران، قطعا نمی تواند با روش ها و رویکردهای کشورهای غربی و نظام های غیر دینی صورت پذیرد؛ چرا که «اقتدار مطلوب نظام اسلامی، قاطعیت در کنار عدالت، مروت و ترحم است.» به عبارت دیگر انتظار مردم از پلیس در نظام اسلامی یک یار مهربان و مقتدر است که در عین قاطعیت با عنصر شرور و متخلف، از ترحم و مروت نیز باید برخوردار بوده و از خط عدالت عدول نکند.
از درجه این نوع اقتدار، برخورداری از بنیه بالای اعتقادی و اخلاقی در کنار تخصص، دانش و مهارت پلیسی و همچنین نظارت کامل و جدی مسئولان نیروی انتظامی بر سلامت فکر، عمل و اخلاق کارکنان است. یکی دیگر از عناصری که می تواند بر اقتدار پلیس اثر گذار باشد، جایگاه و شأن او در جامعه و افکار عمومی و میزان تأیید دریافتی از مردم است. عنصری که با توسعه و گسترش قدرت رسانه و فضای مجازی، اهمیت و تأثیر آن روز به روز در حال افزایش بوده و نقش مهمی در پرستیژ و انگیزه پلیس برای بکارگیری قاطعیت و اقتدار خود در انجام وظیفه در شرایط خطیر ایفا می کند.
از این رو در غرب صنعت تبلیغات و رسانه در خدمت پلیس قرار داشته و تخریب چهره پلیس نوعی خط قرمز به حساب می آید و این خط قرمز در پیوند با امنیت برای همگان لازم الاجرا می باشد. اما متاسفانه در کشور ما با وجود زمینه ها و بسترهای مختلف آسیب به امنیت و هزینه سنگین تأمین آن که تعداد شهیدان امنیت، شاخص عینی درک این هزینه تأمین امنیت می باشد، رسانه ها به ویژه شکل مجازی آن نه تنها رعایت این ضرورت را نمی کنند، بلکه حتی شرایط عادی انجام وظیفه پلیس را سوژه ای برای تخریب اقتدار و اعتبار پلیس قرار می دهند.
چنین پدیده ای که حکم نشستن بر شاخه و بریدن از بن دارد، پیامد آن ضربه به حیثیت، اعتبار و اقتدار پلیس است که به هنگام مواجهه و برخورد با شرارت و جنایت نیاز به سرعت عمل و قاطعیت دارد.
پیامد این نوع تصویرسازی ها از پلیس که گاه وارونه و جفاگونه نیز می باشد، تأثیر منفی بر اعتماد به نفس و اقتدار کارکنان خدوم نیروی انتظامی است که وظیفه آنان با تأمین امنیت عمومی کشور گره خورده است. در واقع هرگونه تصویرسازی یا مخدوش کردن تصویر مردم از پلیس مقتدر، ضربه به امنیت به حساب می آید که چنانچه مخدوش شود، دودش به چشم همگان خواهد رفت و در شرایط نبود امنیت، خسارت های جبران ناپذیر پدید می آید.
گرچه نیروی انتظامی توانسته با ارتقای سطح تخصص، دانش و مهارت کارکنان و توجه به بنیه معنوی و اخلاقی آنان در کنار برنامه ریزی متکی به عقل، منطق و قانون گرایی و عطوفت، آمادگی و اقتدار پلیس را افزایش دهد تا در موضوع مهم امنیت، فراتر از فضاسازی های رسانه ای ایفای نقش کند، اما گاه برخی فضاسازی های رسانه ای علیه پلیس می تواند بر اذهان عمومی اثر مخرب داشته و در مواردی مخل انجام وظیفه و مأموریتی باشد که تعطیلی یا تأخیر در آن موجب اختلال در امنیت خواهد شد.
اهمیت این موضوع در پیوند با جنگ روانی دشمن بیشتر قابل فهم است که سعی دارد مسیر دستیابی به اهداف پلیدش را با تغییر باورها و افکار و یا مخدوش سازی آن هموار نماید.
از این رو در حالی که فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی تمام توان خود را صادقانه و خالصانه بکار گرفته اند تا جایگاه پلیس را در شأن و تراز نظام اسلامی قرار دهند، از دیگر مسئولان نظام به ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه نیز انتظار می رود، قانون و عزم دفاع از اقتدار پلیس و مقابله قاطعانه با عوامل و اقدامات مخل و مخدوش سازآن به ویژه در عرصه فضای مجازی را فراهم آورند.
ارسال نظرات