این روزها عمده چهرههای هنری؛ ورزشی، موسیقی و... عضو شبکه های اجتماعی هستند و از طریق صفحات رسمی خود با مخاطبان و هوادارانشان ارتباط برقرار میکنند. هر چند که این حضور عمدتا با هدف تثبیت شهرت و محبوبیت و جایگاه آنان است، اما گاهی با اهداف اقتصادی جنبه تبلیغاتی نیز پیدا میکند. اما حضور چهره ها در فضای مجازی باعث به وجود آمدن صدها پیج و کانال مرتبط با آنها شده است که سعی میکنند با پوشش اخبار لحظه به لحظه از سلبریتی ها و حاشیه سازی از آنها برای خود درآمدزایی کنند. وجود این کانالهای حاشیه ساز، علت اصلی شایعه سازی در خصوص چهره ها در شبکه های اجتماعی است. کانالهایی که با سرک کشیدن در زندگی خصوصی سلبریتی ها، کنجکاوی مردم را تحریک میکنند و اطلاعات بیارزش و بعضا دروغ را ابزار سرگرمی خود قرار میدهند. تجارت این نوع اطلاعات در همه کشورها شایع است و آنقدر سودآور است که گونه ای خبرنگاری با عنوان پاپاراتزی برای این کار به تعریف شده است. پاپاراتزی به خبرنگاران و عکاسانی گفته میشود که کارشان تهیه محتوای جنجالی از چهرههای سرشناس بهویژه هنرمندان و ورزشکاران و نیز خانواده و نزدیکان آنان و فروش آن به مجلات مختلف است. این مدل کسب درآمد راحتترین کاری است یک خبرنگار میتواند انجام دهد. کافیست در خصوص زندگی افراد مشهور شایعهسازی کنند، و از کاه کوه بسازند، میتوانند به راحتی درآمد میلیونی برای خود تضمین کنند. حضور سلبریتی ها در فضای مجازی نیز خود به زمینهای برای رشد شایعات و حاشیه سازی برای این قشر تبدیل شده است. اما نه تنها همیشه این حاشیه سازیها با نارضایتی سلبریتی ها همراه نیست بلکه برخی از آنها گاهی با اهداف مالی و یا هدف جلب توجه افکار عمومی و مطرح شدن در رسانهها، خودشان با صفحات زرد همکاری پنهان دارند. صفحات زرد برای جذب مخاطب و افزایش فالوور، تاکتیکهای رسانهای خاص خود را دارند. انتخاب تیترهای داغ و جنجالی یکی از این تاکتیکها است. مثلا در خصوص زندگی خصوصی یک هنرمند سوالی را مطرح میکنند. ادعای افشاگری دارند و عبارت پشت پرده را قبل از رویدادهای مهم به کار میبرند. به طوریکه مخاطب بدون درنگ آن خبر یا صفحه را انتخاب کند و از اخبار پنهان و جنجالی با خبر شود. اما بر خلاف انتظار، هر چقدر یک خبر زرد تیتر پرجاذبه و اغواکننده دارد، محتوایش تهی و حتی در بسیاری موارد غیر مرتبط است. یک صفحه زرد مملو از تیترهایی است که حس کنجکاوی مخاطب را تحریک میکند اما در مقابل مملو از محتوای غیر مرتبط؛ اغراق شدهای است که در مدت کوتاهی مخاطب را خسته خواهد کرد. با این حال همچنان بازار مراجعه به این صفحات در میان مخاطبان داغ است و جزو صفحاتی محسوب میشوند که بیشترین فالوورها و بیشترین بازدیدها را به خود اختصاص میدهند. به همین دلیل جزو صفحات گرانقیمت برای تبلیغاتچی ها محسوب میشوند. درآمدزایی پاپاراتزیها و زرد نویسها آنقدر برایشان راحت و جذاب است که به غیر از سلبریتیها به حوزه سیاست نیز وارد شده و سیاستمداران را به سوژه های خبری خود تبدیل میکنند. به طور کلی هر شخص، رویداد و موضوعی که از ارزش های خبری شگفتی و شهرت برخوردار باشد، میتواند طعمه مناسبی برای زردنویسان محسوب شود. هر چند ممکن است زردنویسی برای بسیاری آب و نان خوبی داشته باشد، اما رواج آن میتواند آسیبی برای فرهنگ یک جامعه محسوب شود. شایعه سازی، دروغپردازی، زودباوری، نادیده گرفتن حریم خصوصی، اتهام پراکنی، پیشداوری و ... تنها بخشی از آسیبهایی است که صفحات زرد به فضای اجتماعی وارد میکند. علاوه بر آنکه لازم است نهادهای مسئول سازوکار مناسبی برای نظارت بر این صفحات طراحی کنند، مخاطبان و کاربران شبکه های اجتماعی نیز میتوانند با افرایش سواد رسانهای مواجهه هوشمندانه تری با این صفحات داشته باشند.
سواد رسانه
رسانه ها و ایجاد میل دیگر برتر بینی و خود کمتر بینی
خطر! دیوار فضای مجازی کوتاهه
با گسترش شبکههای اجتماعی و افزایش کاربران در این شبکهها از جمله اینستاگرام، کاربران میتوانند تمام ابعاد زندگی و کاری خود را به تصویر بکشند. روزانه، تعداد زیادی عکس و ویدئو در اختیار مخاطبان این صفحات قرار میگیرد که صرفنظر از شخصی بودن آنها، زمینه برای سوءاستفاده افراد غریبه و سودجو نیز فراهم میگردد. یادتان باشد که فضای مجازی محیط امنی برای انتشار و اشتراک تصاویر خصوصی و خانوادگی و اعلام زمان و مکان سفر یا برنامههای شخصی شما نیست. انتشار هرگونه اطلاعات خصوصی میتواند افراد سودجو را ترغیب کند تا در زمان غیبت شما وارد محل کار و خانه شم شده یا با در دست داشتن عکسها و فیلمهای خانوادگی، شما را تهدید و اخاذی کنند.
ارسال نظرات