هر چه به دولت آخر نزدیک میشویم به جای اعتراف و اذعان به اشتباهات، شاهد پافشاری بیشتر بر روی اشتباهات هستیم. دولتمردان فکر میکنند هر چقدر بیشتر موارد نادرست را تکرار کنند، بیشتر مورد پذیرش قرار میگیرند؛ اما این اقدامات بیشتر مردم را دل چرکین میکند.
دیگر حنای توافق و برجام برای مردم رنگی ندارد. در سه ماه گذشته هر چقدر دولتمردان تلاش کردند با دمیدن بر تنور مذاکرات وین، بر روی فضای داخلی کشور تأثیر بگذارند، جامعه با سردی از کنار آن عبور کرد. حتی بازار ارز و سکه هم واکنش چندانی به این موضوع نشان ندادند. قیمت ارز و سکه بعد از یک روند نزولی آرام تا 19 اردیبهشتماه، روند صعودی به خود گرفت.
بعد از اجرای برجام، 800 اقدام تحریمی جدید علیه ایران صورت گرفته است و خود دولتمردان اذعان دارند که حتی نمیتوانند اقلام دارویی و تجهیزات پزشکی مورد نیاز را وارد کنند. علاوه بر این، ایران حتی نمیتواند حق عضویت خود را به سازمان ملل بپردازد که حق رأی آن تعلیق نشود. با وجود همه اینها، روحانی تاکید میکند که برجام موفقیت آمیز بوده است. روحانی در جلسه هیئت دولت به تاریخ 12 خردادماه گفت: « ما در 8 سال گذشته به دستاوردهای بزرگی دست یافتیم و به جایی رسیدیم که هیچکس نمیتواند بگوید برجام بد است و امروز پس از 8 سال فکرها یکی شده است، البته ممکن است اختلافنظری در شیوه عمل وجود داشته باشد».
حتی رجوع به اظهارات تیم مذاکره کننده آمریکایی در زمان اوباما به تنهایی کافی است که مشخص شود برجام چقدر دارای نقاط تاریک و منفی است. آمریکاییها بارها از برجام به دلیل اینکه منافع آمریکا را نسبت به برنامهی هستهای ایران تامین کرده است، تعریف و تمجید کردهاند. دو اندیشکدهی مطرح آمریکایی به نام «مرکز امنیت نوین آمریکا» (CNAS) و «مرکز مطالعات بینالمللی و راهبردی» (CSIS) مشترکا اقدام به مطالعات آیندهپژوهی در بحث اشاعه تسلیحات هستهای کردهاند. نتایج این آینده پژوهی در قالب یک توصیه سیاستی تحت عنوان «حرکت به سمت جهان با اشاعهی بیشتر؟» در تاریخ سپتامبر 2020 (شهریورماه 1399) منتشر شده است. در بخشی از توصیههای این دو اندیشکده آمده است: « بایستی نسبت به قراردادهای 123 انعطاف داشت. آمریکا نیاز ندارد و نمیتواند بر روی قرادادهای 123 که کشورها را ملزم به کنار گذاشتن ابدی توانمندیهای غنیسازی (همان توافقهای استاندارد طلایی) میکند، پافشاری نماید. یک گزینهی احتمالی همان پیشنهاد وزیر انرژی سابق ارنست مونیز و رابرت آینهورن و ریچارد نفیو است که جمع بسیاری از مفاد نظارتی پیشرفته برجام در مذاکرات 123 احتمالا میتواند یک گزینه جایگزین برای تعهدات حقوقی مبنی بر عدم فعالیت غنیسازی باشد». در واقع از سوی این دو اندیشکده پیشنهاد شده است که به جای اصرار بر روی استانداردهای ایدهآل برای دیگر کشورها، آمریکا بر روی مدل برجام تاکید کند چرا که این مدل، نزدیکترین مدل به استانداردهای ایدهآل آمریکا (عدم غنیسازی) است.
به عنوان یک مصداق دیگر در این رابطه میتوان به سند مرکز بلفر (Belfer Center) اشاره نمود. در این سند که توسط افرادی با سابقه حضور در تیم مذاکرات برجام (سحر نوروز زاده) نوشته شده، توصیههای سیاستی به دولت بایدن در رابطه با برنامهی هستهای ایران شده است. در بخشی از این سند آمده است: «توافق ]برجام[ حاوی تعدادی از اقدامات حفظ آبرو و نمادین (face saving measures) برای کمک به ایران جهت فروش توافق به مسئولین داخلی بود، در حالی که همچنین اهداف محوری آمریکا نیز تامین میکرد. ایران به جای اینکه پیچ و مهره راکتور آب سنگین اراک و تاسیسات فردو را باز کند، ملزم شد که آنها را تغییر ماهیت داده و بازرسیهای سرزده را بپذیرد. ایران میتوانست با اینکار ادعا نماید که از نظر فنی درهای این تاسیسات را نمیبندد تا اینکار به فروش توافق در خانه کمک نماید و آمریکا به وسیله مسدودسازی راههای ایران به تولید مواد شکافتپذیر در این تاسیسات و اطمینان از ماهیت صلحآمیز بودن آنها به اهداف ضد اشاعهای خود رسید». این موارد اذعان صریح اعضای مذاکرات برجام در تیم آمریکایی است که ماهیت تاسیسات فردو و همچنین آب سنگین راکتور اراک تغییر پیدا کرده است.
متاسفانه طبق 16 ضمیمهی یک برجام، ایران متعهد شده است که برای نیازهای تامین برق و تحقیقاتی خود، متکی به راکتورهای آب سبک باشد. مزیت راکتور آب سنگین این است که به جای سوخت غنیسازی شده، از سوخت اورانیوم طبیعی استفاده میکند و اورانیوم طبیعی در یک چرخهی سوخت تبدیل به پلوتونیم 239 میشود که خود سوخت است و میتوان آن را بازفرآوری کرد. از این جهت به راکتورهای آب سنگین، راکتور زاینده میگویند؛ چرا که این راکتور سوخت خودش را تامین میکند. متاسفانه طبق اظهارت سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، اقدامات انجام شده در راکتور آب سنگین قابل بازگشت نیست و برنامهریزی این است که سازمان انرژی اتمی یک راکتور آب سنگین جدید طراحی کند.
تاسیسات فردو که مکانی مهم و استراتژیک برای غنیسازی 20 درصد بود، در برجام تبدیل به یک مرکز تحقیقاتی فناوری، فیزیک و هستهای شد. همین اتفاق موجب شد که خرابکاری در نطنز و به عقب راندن ظرفیت غنیسازی برای سرویسهای اطلاعاتی دشمن میسر شود، چرا که غنیسازی در یک نقطه متمرکز شد. در برجام از یک طرف ظرفیت غنیسازی مضمحل شد و از طرف دیگر ایران از راکتور آب سنگین نیز محروم شد. متاسفانه خسارات وارد شده به فردو و راکتور آب سنگین اراک، تنها بخشی از خسارتهای برجام به برنامهی هستهای ایران است. برجام قمار بسیار بدی بر روی برنامهی هستهای کشور بود که هم چرخ هستهای را از کار انداخت و هم چرخ اقتصاد را.
ارسال نظرات