ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه در 5 می 2021 (15 اردیبهشت 1400) –امروز- به منظور دیدار با مقامات لبنانی در راستای برداشتن موانع تشکیل دولت، به بیروت سفر کرده است. این سفر در شرایطی انجام میگیرد که پاریس در قالب تعیین نقش پدرخوانده بودن برای خود، نسبت به تحریم و مجازات مانعان تشکیل کابینه دولت به رهبری سعد حریری و مفسدان اقتصادی در لبنان، هشدار داده است.
در حقیقت، لبنانیها در 9 ماه گذشته با بحران عدم تشکیل دولت دست و پنجه نرم میکنند و با گذشت بیش از 7 ماه، تاکنون سعدی حریری به عنوان مامور تشکیل کابینه موفقیتی را کسب نکرده است. در چنین فضایی اکنون این پرسش قابل طرح است که آیا سفر لودریان قادر خواهد بود به بن بست سیاسی پیش آمده خاتمه دهد و یا خیر؟
تاثیرپذیری بازیگران داخلی لبنان از نیروهای خارجی
بدون تردید مهمترین مانع تشکیل دولت و تداوم بحران سیاسی در کشور لبنان را میتوان در دو عامل دخالت بازیگران خارجی و جریانهای سیاسی داخلی وابسته به خارج، مورد تحلیل قرار داد. لبنان در مقام کشور که در دهههای قبل از سال 1975 به عنوان عروس خاورمیانه و یکی از باثباتترین کشورهای جهان شناخته میشد اما اکنون به مامنی برای دخالت بازیگران خارجی متعدد تبدیل شده است.
در شرایط کنونی نیز در پیگیری علت شکست سعد حریری در تشکیل کابینه توجه به این مساله ضروری است که باید علت را نه در مشکلات سیاسی لبنان بلکه باید در مشی سیاسی خود حریری جستجو کرد. در مشی سیاسی سعد حریری، نگاه به لبنان جایی ندارد. به همین دلیل است که که طی یک ماه گذشته، به قطر و پس از آن امارات سفر کرد. گویا اماراتیها به او پیشنهاد دادهاند که محل زندگی خود را از بیروت به ابوظبی تغییر دهد. برخی اخبار حاکی از آن است که بن زاید ولیعهد ابوظبی از حریری خواسته است که ریاض را رها کند و با اماراتیها متحد شود.
در واقع بن بست سیاسی امروز بحران دولت در لبنان، نتیجه عدم نگاه به داخل سیاستمداران ائتلاف 14مارس است. ائتلاف 14مارس به رهبری سعد حریری به خاطر وابستگی به عربستان پیشنهادهای خروج از بحران میشل عون را پی در پی رد میکنند. ائتلاف 8 مارس حامی جبهه مقاومت است و عربستان با حضور حزب الله و متحدانش در کابینه لبنان به شدت مخالف است. تا سعد حریری چنین رویکردی داشته باشد، بحران دولت در لبنان پایان نخواهد پذیرفت. نفش دولتهای غربی مانند فرانسه و ایالات متحده غیر قابل انکار نیست اما مشی سیاسی سعد حریری است که لبنان را به بن بست سیاسی کشانده است. تنها راه خروج لبنانیها، تغییر جهت حریری از وضعیت فعلی و نگاه به داخل به جای خارج است.
واقعیت امر این است که با ادامه وضعیت کنونی، «زندگی در لبنان را غیرممکن میکند». لبنان برای برونرفت از بحران کنونی، نیازی به میانجیگریهای خارجی ندارد. به این نیاز دارد که تمامی گروهها دور یک میز بنشینند و درباره آینده این کشور زیبا گفتوگو کنند. کشوری در سالهای دهه شصت، که درآمد سرانه آن جزو ده کشور برتر جهان بود.
تحریمهای آمریکا علیه لبنان
در موقعیت کنونی، مساله قابل توجه این است که اگر دولت فرانسه بر مبنای یک نیت واقعی قصد دارند زمینه حل بحران سیاسی در کشور لبنان را فراهم کند، در ابتدا میبایست با دولت ایالات متحده آمریکا به ریاست جو بایدن، وارد مذاکره شوند تا تحریمهای این کشور علیه لبنان لغو شود. واقعیت امر این است که دولت آمریکا در دو سال گذشته موجی گسترده از تحریمها را علیه مقامهای سیاسی لبنانی اعمال کرده که هدف آن را ممانعت از گسترش نفوذ و قدرت حزب الله در دولت اظهار کرده است.
در مهمترین گام، دولت آمریکا در پاییز سال گذشته بانک مرکزی لبنان را تحریم کدند تا اقتصاد بحرانزده و شکننده این کشور را بیش از بیش از در مضیقه قرار دهند؛ زیرا تحریمهای واشنگتن به معنای منزوی شدن لبنان در سیستم مالی جهانی بود. حتی قبلتر، مقامات واشنگتن در سپتامبر 2020 دو تن از وزرای پیشین لبنان به نامهای «یوسف فنیانوس» و «علی حسن الخلیل» - به ترتیب وزیر ترابری و دارایی لبنان- را به اتهام فساد و حمایت مالی از حزبالله تحریم کرده بودند. همجنین، در 7 نوامبر 2020 (17 آبان 1399) «جبران باسیل» رئیس بزرگترین تشکل سیاسی مسیحی در لبنان و وزیر خارجه سابق لبنان را تحریم کرده بود. به طور حتم این تحریمهای واشنگتن که اکنون فراتر از شخصیتهای و جریانهای حاضر در محور مقاومت را نیز در برگرفته، عاملی مهم برای عدم تشکیل دولت لبنان و تداوم بحران سیاسی در این کشور تبدیل شده بود.
حتی فرانسویها نیز در آن دوران به کلیدی بودن و نقش اساسی این متغیر در عدم تشکیل دولت لبنان پی بردند. به گونهای که امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، در 20 نوامبر 2020 (30 آبان 1399) از مایک پمپئو، وزیر امور خارجه وقت آمریکا درخواست کرده بود، افزایش تحریم مقامات لبنانی به تعویق انداخته شود تا از این بستر فضا برای تشکیل دولت جدید مهیا شود. در مجموع به نظر میرسد تا زمانی که تحریمهای واشنگتن رفع نشود، همچنان بحث تشکیل کابینه دولت جدید در هالهای از ابهام و تردید باقی خواهد ماند.
اولویت حل بحرانهای اقتصادی به عنوان پیش زمینه تغییر وضعیت سیاسی
همانگونه که در بخشهای قبل نیز مورد اشاره قرار گرفت، حل بحران سیاسی در لبنان تنها با سر دادن شعار و سفرهای دیپلماتیک حل نخواهد شد. یکی دیگر از پیشزمینههای مهم برای حل این بحران را میتوان در قالب حل بحران اقتصادی در این کشور مورد توجه قرار داد. شرایط اقتصادی لبنان طی سالهای اخیر به دلیل شیوع کرونا، تنشهای سیاسی و تحریمهای آمریکا، بیش از هر زمان دیگری تضعیف و بحرانی شده است.
در واقع، این کشور بدترین بحران مالی خود از زمان استقلال (23 نوامبر 1943) تا کنون را تجربه میکند. نرخ بیکاری بالای 40 درصد و بالاترین نسبت بدهی خارجی یک دولت نسبت به تولید ناخالص ملی در جهان که بنابر اعلام صندوق بینالمللی پول خدود 85 میلیارد دلار است، رسما حکومتداری در لبنان را به بازی با آتش تبدیل کرده است. این وضعیت در شرایطی است که پیش بینی می شود که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۲۴ حدود ۱۸۵ درصد رشد کند.
همچنین، پول ملی بلنان بیش از نیمی از ارش خود را از دست داده و تورم بالای 30 درصدی عرصه را بر معیشت و حیات شهروندان این کشور تنگ کرده است. افزون بر این اقتصادی کشور لبنان که مهمترین بخش های آن مرتبط با بانک ها و صنعت گردشگری آن است و محوریت آن بر بخش خدمات است، تا حدود زیادی به بحران اقتصادی کشور سوریه که در نتیجه قانون قیصر (تحریمهای آمریکا علیه دمشق) به شدت تضعیف شده، وابسته است. مجموع این روند نشانگر آن است که یکی از عوامل اصلی حل بحران سیاسی لبنان، بهبود وضعیت اقتصادی این کشور است و اگر فرانسویها در این زمینه نیت واقعی دارند، وابسته کردن کمکها اقتصادی به بحث تشکیل دولت جدید، بیشتر به نوشداروی بعد از مرگ سهراب میماند.
ارسال نظرات