دیپلماسی مثل یک ماشین تصادفی است که با سپردن آن به یک صافکار باتجربه و هنرمند، میتوان چنان جلایی داد که در یک نمایشگاه پرزرقوبرق باقیمت گزاف آن را فروخت! این جملات را مدتی قبل یکی از اعضای مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری بر زبان آورده بود. معنای سادهتر جملات این تئوریسین اصلاحطلب آن است که نظام جمهوری اسلامی میتواند همه دستاوردهای بهدستآمده از خون شهدای مقاومت و تلاش رزمندگان فداکار را در طبقی گذاشته، بر سر میز مذاکره حاضرشده و آن را با گزارههایی مثل رفع تحریمها تاخت بزند! روز گذشته رئیس همین مرکز مطالعاتی متعلق به دولت در مصاحبه با روزنامه الاخبار چاپ لبنان ادعاهایی را مطرح کرده که نشان میدهد. تئوری سازی برای تسلیم شدن در برابر آمریکاییها، فقط نظر شخصی یک عضو این مرکز مهم تحقیقاتی نیست، بلکه نتیجه 8 سال کار دولتی در آنجا است!
حسامالدین آشنا در این گفتوگو در پاسخ به خبرنگار که از او درباره مذاکره موشکی پرسیده اینگونه پاسخ میدهد: حتماً! به شرطی که مسائل نظامی و تسلیحاتی کل منطقه به بحث گذاشته شود نهفقط ایران.[1]
این جملات عجیب بهصورت آشکار نشان میدهد مسئله «خلع سلاح» بهعنوان پیشفرض مذاکره با غربیها برای بخشی از اعضای دولت موضوعی جاافتاده است. شاید لازم باشد از این چهره آشنا با آمریکاییها پرسید؛ فرض کنید منطقه را خلع سلاح کردید! با پایگاههای تروریستی سنتکام؛ زرادخانه صهیونیستها و حتی هند یا پاکستان سراسر اتمی بیخ گوشتان چه خواهید کرد! این فرضهای ساده لوحانه از مذاکره نشان میدهد گروهی پرنفوذ از داخل کشور گمان میکنند میتوان دستاوردهای مقاومت را در یک سینی قرار داده و یک معامله پرسود با دشمن انجام داد. درحالیکه در واقعیت این گرگهای دلال حتی اتومبیل آنتیک و گرانقیمتان را میخواهند مفت از چنگ صاحبش درآورند!
حالا مشخص میشود، گروهی که تا همین دیروز آمریکاییها را کدخدا مینامید، حالا تغییر فاز داده و آنها را اربابان قدرت میداند! آقا بالای سرهایی که باید برای منطقه تصمیم بگیرند و اگر ریاض را خلع سلاح کنند، در برابرش ما نیز باید در برابرش زانوزده و تا کمر خم شویم و هر چه آنها دستور دهند را با فراغ بال اجرا کنیم. حضرت امام (ره) دربیانی روشن میفرمایند: برخی گمان میکنند، آمریکاییها کاخنشین هستند و ما کوخنشین، آنها ارباب هستند و ما رعیت! باید این کلمات را بردارند تا بفهمند چرا ما با آنها رابطه نداریم[2]
روایت است در دورانی که پرونده اتمی ایران زیردست آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی بود، پوتین از او خواسته بود، اگر درخواستی از آمریکاییها دارد، به او بگوید تا شخص اول دولت روسیه آن را مستقیم به بوش بگوید و نتایج آن را به تهران اطلاع دهد. گفته میشود مسئول وقت پرونده هستهای ایران در پاسخ گفته است که «تهران در قایق ناامن آمریکایی نمینشیند» روزگار عجیبی است! مردی که روزی لفظ آمریکایی را مصداق ناامنی مطلق میدانست، حالا مشاور دست راست او بهصورت عریان برای آمریکاییها در منطقه بازاریابی مجانی میکند.
ظریف فهمید، اما آشنا هنوز نمیداند!
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در نامهای به جورج بورل اظهارنظرهای آنتونی بلینکن را بهتندی پاسخ داده است. وزیر خارجه آمریکا در کنگره گفته است که حاضر نیست امتیازی به ایران بدهد! نامه ظریف به اروپاییها نشان میدهد حتی دیپلماتهای وزارت خارجه نیز از مذاکره درباره برجام و متعلقات وابسته به آن نامید شدهاند و معتقدند مسیر بازگشت به آمریکا گردنهای سخت و غیرممکن است! به اعتقاد یکی از مشاوران وزارت خارجه بلینکن درباره برجام بهراحتی میتوانست از پاسخ به پرسش در مورد روش «بازگشت مرحلهای» فرار کند، اما این کار را نکرد. بلینکن صریحاً مسیر بازگشت به برجام قبل بازگشت ایران را بست و حتی پا را فراتر گذاشته و اعلام میکند: بازگشت به برجام برای شروع مذاکرهای جدید است! البته که همینگونه است. آنچه اعضای وزارت خارجه حالا در آینهای شفاف میبینند،پنج سال قبل از این، برخی دلسوزان در خشت خام دیدهاند. در حالی نفوذیهای مستقر در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری گمان میکنند که دموکراتهای آمریکایی خیرخواه هستند که حتی سؤالات و پاسخ بلینکن به آن از قبل طراحیشده بود.
ایران قطعاً تا دو ماه دیگر کلیه نظارتهای پروتکلی را متوقف و همکاری با آژانس در مورد ابهامات اخیر را هم تمام میکند. این یعنی بازگشت طرفین به نقطه صفر سال ۲۰۱۱ از این تاریخ به بعد رسماً برجام از بین رفته است؛ اما مشخص نیست آقای آشنا با کدام استدلال از بازگشت به تعهدات همزمان با راستی آزمایی توسط اتحادیه اروپا میگوید! آشنا باید بداند: برجام ۴۵ روز دیگر مرده است و برای خلع سلاح ایران باید یک دوره کارآموزی جدید در مرکز تحت نظارت خود راه بیاندازد.
قابلتوجه آنکه بلینکن هیچ توافقی با ایران را نمیخواهد. در سال ۲۰۱۳ (۲ سال قبل برجام) اوباما برای پیشبرد مذاکره بخشی از تحریمها را لغو و قسمتی از منابع آزاد کرد تا اطمینان سنجیها در داخل ایران را بالا برد؛ اما آمریکای بایدن حتی یک مورد تحریم دوره ترامپ را لغو نکرده که هیچ؛ با زبانی صریح امکانش را رد هم میکند.
پای یک ماموریت در میان است
برخی نوشته بودند، دنیای آینده، دنیای گفتوگو است نه موشکها! همان خط سیاسی غرقشده؛ مدیرانی را تربیت کرد که بودجه دفاعی کشور را در لایحه نصف کردند. همانها که برخلاف واقعیتها گفتند آلمان و ژاپن پیشرفت کردند چون پس از شکست در جنگ جهانی، بودجه نظامی را کم کردند. حالا همان دسته در چند ماه آخر این دولت میخواهند پروژه سفارشی خلع سلاح را برای کارفرما جلو ببرند. حضرت آقا در پاسخ به فردی که میخواست پایان عصر موشکها را اعلام کند فرمودند: اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، یا از روی ناآگاهی است یا خیانت![3] اگر این دسته ناآگاه و سادهلوح هستند پس چراگاهی از زبانشان در میرود و آمریکاییها را عهدشکن مینامند؟ ما شاید نمیدانیم این خط خود تضعیفی گروه نفوذی هستند یا خیر! اما یک نکته خوب میدانیم؛ شکستن خطوط قرمز در بیان خلع سلاح شدن مقاومت خیلی هم اتفاقی نیست! پای یک مأموریت در میان است.
ارسال نظرات