منتقدان سبک زندگی هاشمی معتقدند که پدیده آقازادگی نیز از دوران ریاستجمهوری هاشمی بهوجود آمد. ورود فرزندان هاشمی به عرصه سیاست موجب شد برخی از زیردستان هاشمی نیز اجازه بدهند فرزندانشان بیحساب و کتاب وارد سیاست شدند و در پشتپرده از رانتهای مختلف بهره ببرند.
هاشمی رفسنجانی در مجموعه خاطرات و روزنوشتهای خود، بخشهایی از سبک زندگی خود را روایت کرده است. او همچنین از زندگی خانواده و فرزندانش نیز گفته است.
** علاقه همیشگی به تفریحات لاکچری
بخشهای مهمی از روزنوشتها مربوط به منش آیتالله هاشمی رفسنجانی در زندگی شخصی و گذراندن اوقات فراغت و روزهای تعطیل است. هاشمی رفسنجانی روزهای تعطیل و اوقات فراغت خود را به تفریح، مسافرت، مطالعه در حوزه تاریخ و نگارش کتاب کلید قرآن میپرداخت. تفریحات هاشمی بیشتر حضور در مناطق خوشآبوهوایی مانند لتیان و کیش و یا تفریحات گرانقیمت همچون جتاسکی بوده است.
در خاطرات روز 10 اردیبهشت سال 75 آمده است: «در خانه بودم. کار زیادی نداشتم. درباره شخصیت ذوالقرنین که در قرآن آمده است، مطالعه کردم که علامه [سیدمحمدحسین] طباطبایی، [صاحب تفسیر المیزان]، بهتبع از ابوالکلام آزاد، [صاحب تفسیر ترجمان القرآن]، ترجیح میدهد که همان کوروش باشد؛ گرچه دخول زیادی دراینباره نیست. ظهر بچهها جمع بودند.»
در خاطرات روز 6 تیر سال 76 نیز آمده است: «در خانه بودیم. کار مهمى نداشتیم. بیشتر وقتم صرف اصلاح [کتـاب] کلیـد قـرآن شـد... فاطى و بچهها که یک هفته در کیش بودند، مراجعت کردند؛ راضیاند.»
یکی از مسائل تعجبآمیز در خاطرات آقای هاشمی، تفریح خانوادگی آنها در ایامی مانند 14 خرداد یا تاسوعا و عاشوراست. بنا بر روزنوشتهای هاشمی، وی و خانوادهاش در روز 14 خرداد پس از شرکت در مراسم ارتحال امام برای استراحت و تفریح به لتیان رفتهاند؛ جایی که هاشمی بیشتر اوقات، تعطیلات خود را آنجا میگذراند. البته او در 14 خرداد سال 76 به لتیان نرفت و راهی شمال شد.
در خاطرات آن روز آمده است: «براى نماز و براى ناهار در کنار رودخانه شاهرود [از شاخههای سفیدرود]، در نزدیکى لوشان توقف کردیم. پیشروها غذا تهیه کرده بودند. ماشینهاى عبورى را شمردیم؛ در هر دقیقه، حدود 20 ماشین بهطرف رشت و حدود هفت اتومبیل از شمال بهسوى مرکز مىرفت. جادهها و هوا و مزارع، مسیر بسیار زیبا و تماشایى است.»
آقای هاشمی در خصوص روز عاشورای سال 71 نیز نوشته است: «امروز عاشوراست. در منزل بودم. حاجیه والده و همشیره فاطمه از منزل اخوى محمد، همراه او آمدند. آقاى [سید محمد] کوثرى هم براى ذکر مصبیت آمد. والده گفتند که مىخواهند با اخوى محمود تسویه حساب کنند که بدانند براى امور خیریه و وضعش و اصلاح خانه در بهرمان چه دارند. اخوی محمود آمد. دخترش مرجان هم که از آمریکا آمده است، مىخواست مرا ببیند، با خانواده محمود آمدند. ناهار جمع بودیم. از هیأتهاى عزادارى برایمان غذا آوردند. فاطى هم پذیرایى کرد. مهدى به قم رفته بود و یاسر هم در عزادارى بود. والده مقدارى از تاریخ اوایل زندگى خانوادگى را تعریف کردند؛ مخصوصاً مسأله سفر پنجماهه ابوى به رفسنجان بهقصد انتقال زندگى به رفسنجان و مخالفت والده و سرانجام رفتن والده به رفسنجان و برگرداندن ابوى و نیز شروع توسعه خانه بهرمان نوق در زمان غیبت ابوى و تکمیل آن پس از مراجعت ابوى که به وضع فعلى درآمده است.»
آقای هاشمی در خصوص روز 14 خرداد یعنی 5 روز پس از برپایی اعتراضات مردمی در چند شهر مهم کشور، نیز نوشته است: «ساعت ده صبح با هلیکوپتر به مرقد امام رفتیم. رؤساى سه قوه، همراه آیتالله خامنهاى در مراسم شرکت کردیم؛ صحبتهاى رهبرى و شعارهاى فراوان و... . با هلیکوپتر از همانجا به محل سد لتیان رفتم. تا ظهر تنها بودم. بعدازظهر حاجیه والده و همشیره فاطمه رسیدند. آقاى [حمید] میرزاده هم آمد. با هم ناهار خوردیم. عصر کمکم فاطى، محسن، مهدى و یاسر آمدند. عفت هم ناهار را در پاویون مرقد با خانواده امام مانده بود و عصر آمد. دیروز و امروز بهطور متناوب رعد و برق و باران داشتیم. اینگونه هوا در این فصل سال، در سالهاى اخیر بىسابقه است. گاهى گفته مىشود که منطقه در حال تغییرات اساسى جوى اقلیمى است. سد لتیان مملو از آب است و هنوز هم رو به بالا است.»
آقای هاشمی و فرزندش یاسر
در خاطرات روز 11 تیر 72 آمده است: «امروز به سد لتیان رفتیم. بچهها و بستگان هم آمدند. عفت و یاسر نبودند. پیشازظهر، همراه عماد و علیرضا و جلال، مدتى قایق پدالى در دریاچه سد راندیم. بعدازظهر نیمساعتى شنا کردم و بقیه روز را استراحت و قدم زدن و مقدارى مطالعه و استماع گزارشها داشتم.»
جتاسکی و قایقرانی یکی از علاقهمندیهای هاشمی در سفرها بوده است. «بعد از ناهار و استراحت به دریا رفتیم. ساعتی جتاسکی سوار شدم. سپس به نخلستان رفتیم؛ جدیدالاحداث است.» (4 فروردین 72) این تفریح روز بعد هم بهگونهای دیگر تکرار شده است: «عصر، ساعتى جتاسکى سوارى کردم و به نقاط دوردست دریا رفتم؛ چون محافظان نتوانستند همراه باشند، ناراحت شده بودند. مقدارى هم در دریا شنا کردم.»
یکی از علایق هاشمی بهخصوص در فصل تابستان، حضور در کنار دریا و شناکردن بود.
آقای هاشمی روزهای نخست سال را معمولاً در کیش میگذراند. در خاطرات روز دوم فروردین 75 آمده است: «هوای کیش خوب بود. بیشتر به استراحت و قدم زدن گذشت. بهخاطر اینکه تعمیر بعد از طوفان در دست انجام است، سامانی نداریم. ساعتی به گشت در جزیره گذراندیم.» یا اینکه در عید سال 76، پس از چند روزی استراحت و تفریح در کیش، همراه با همسر و دخترش فائزه راهی پاکستان میشود.
مرحوم هاشمی سیزدهبهدرها را هم در منطقه تفریحی لتیان بهسر میکرد. «تا شب در محل سد لتیان بودیم. آقای روحانی و برادر و همسرش آمدند.» (13 فروردین 75)
مجموعه روزنوشتهای هاشمی بهنوعی «هاشمی بهروایت هاشمی» است که سبک زندگی خود از جمله نحوه مسافرتها، گشتوگذارها، خوشگذرانیها و تفریحات خود را بیان کرده است.
بیشتر بخوانید:
** لشکرکشی بدون شفافیت به سیاست/ دیپلماسی خانوادگی خانواده آقای هاشمی
مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود بهوفور از فرزندان و حتی نوههایش نام برده است؛ اما بیشتر از همه از همسرش، برادرش محمد که معاون اجرایی ریاستجمهوری و پسر ارشدش محسن که در برههای رئیس دفتر و رئیس دفتر بازرسیهای ویژه بود، نام برده است.
فرزندان وی علاوه بر حضور ممتد در خارج کشور، در مسائل اجرایی و دیپلماسی نقش دارند و با مدلی از سیاست آشپزخانه در دوران وی روبهرو هستیم.
خانواده مرحوم هاشمی در دوران ریاستجمهوری وی رسماً شعبهای از وزارت امور خارجه بودند و سفرهای متعدد دیپلماتیک داشتند! این سفرها بیشتر در کشورهای عربی بهخصوص لیبی که روابط خوبی با ایران داشت صورت میگیرد. خانواده آقای هاشمی سفرهای زیادی به خارج از کشور دارند که میان خانواده مسئولان منحصر به فرد است، اکثر این سفرها نیز تفریحی و پزشکی است.
عفت مرعشی همسر هاشمی در دهه هفتاد برای معالجه به لندن رفت که در خاطرات هاشمی به آن اشاره شده است. هاشمی در خاطرات 17 تیر 72 آورده است: «اول وقت عفت به فرودگاه رفت تا همراه فائزه و بچههایش براى ادامه معالجه به لندن برود. فاطى و سعید و بچههایش و کاظم هم در همان هواپیما هستند، اما در ایتالیا پیاده مىشوند و از آنجا به مالت و سپس با کشتى به لیبى مىروند.»
محسن هاشمی نیز که بیشتر بهدلیل ارتباطات کاری از او در خاطرات نام برده شده است سفرهای فراوانی به خارج دارد.
در خاطرات روز 2 فروردین 71 آمده است: «محسن براى سفر به بلژیک و ثبتنام در دوره دکترا [ی مهندسی مکانیک] خداحافظى کرد.»
سفر نوروزی هاشمی و روحانی به کیش
در خاطرات روز 8 خرداد سال 71 در خصوص ادامه تحصیل محسن آمده است: «محسن آمد. در دانشگاه بروکسل براى دوره دکترا ثبتنام کرده است؛ بهصورتى که سالانه دوبار براى چند هفته برود و تحقیقات خود را در تهران انجام بدهد.»
در خاطرات 9 فروردین 76 هم آمده است: «محسن از مصر مراجعت کرده؛ وضع مصر و آثار باستانىاش براى او جالب است.»
فاطمه هاشمی رفسنجانی نیز همراه با وزیر امور خارجه و دیگر هیئتها سفرهای خارجی داشته است. در خاطرات روز 10 فروردین 71 آمده است: «فاطى امروز با هیأتى از دفتر ویژه بانوان، بهدعوت حزب سوسیال دموکرات آلمان [غربی]، به این کشور رفت». هاشمی هشت روز بعد بازگشت دخترش را اینگونه شرح میدهد: «به خانه آمدم. فاطى از سفر آلمان آمده است. گزارشى از ملاقاتها و مذاکرات هیأت زنان را داد و از مشکلات فراوان زنان در آلمان، از بحران خانواده و تبعیض بین زن و مرد از لحاظ حقوق و مشاغل و فساد اخلاقى و... گفت.»
در خاطرات روز 26 تیر سال 72 هم آمده است: «فاطى از لیبى تلفنى صحبت کرد و گفت با آقاى [معمر] قذافى، [رهبر جماهیری لیبی] ملاقات داشتهاند. فردا به تونس میروند. شب به خانه آمدم.»
یاسر و مهدی دو فرزند پسر دیگر هاشمی نیز بارها در خاطرات پدر اسم آنها به میان آمده است. البته نام مهدی هاشمی همراه با موضوعات نفتی و... بوده است.
هاشمی ذیل خاطرات نُه فروردین 1368 مینویسد: «تا ساعت هشت و نیم در دفترم کار کردم و سپس به منزل آمدم. مهدی از سفر شرق برگشته بود. او مقداری درباره ژاپن، کرهجنوبی و سنگاپور گفت». «مهدی هم از سفر ترکمنستان برگشته بود. گزارش مذاکرات و تفاهم ایران و ترکمنستان و روسیه و ترکیه را داد. برای عبور خط لوله گاز ترکمنستان از خاک ایران بهسوی ترکیه و اروپا و...» (17 خرداد 73) البته هاشمی در روزنوشتهای خود توضیح نداده است که فرزندش مهدی چرا و چگونه در موضوعات نفتی ورود پیدا کرده و با طرفهای خارجی قرار ملاقات میگذاشته و مذاکره میکرده است، در حالی که سنوسالی هم نداشته است، بهعبارت دیگر هاشمی شفافسازی نکرده است که چگونه فرزندانش در سنین جوانی توانستند چنین مأموریتهای مهمی پیدا کنند و یا اینکه با چه بورسیه و یا بودجه مالی برای تحصیل به خارج از کشور اعزام شدند.
در خاطرات 21 فروردین 72 آمده است: «مهدى آمد. در ارتباط با شرکت جدیدالتأسیس سازههاى دریایى، اجازه سفر به اروپا گرفت.»، این یعنی اینکه مهدی هاشمی کارهای خود را بهصورت مستقیم با آقای رئیسجمهور هماهنگ میکرده و پیش میبرده است.
در خاطرات روز 19 تیر 73 هاشمی به مذاکرات سیاسی مهدی با ولیعهد عربستان سعودی اشاره میکند و میگوید: «مهدى از آلمان تلفن کرد که امیرعبدالله، ولیعهد عربستان سعودى، درخواست کرده که در مغرب به ملاقات او برود و خیلى اصرار دارد؛ اجازه دادم همراه آقاى موسویان، سفیرمان در آلمان برود.»
در خاطرات روز 18 تیر 74 نیز آمده است: «عصر مهدی آمد. گزارش کاملتری از نتایج بازدید از روسیه در زمینه صنایع نفت و گاز داد. پیشنهاد دارد که برای خرید سکوهای دریایی و تجهیزات چاههای نفت، میتوانیم ارزانتر از غرب، از روسیه استفاده کنیم.»
یاسر هاشمی همچون مهدی در برخی موضوعات تجاری ورود داشته است. در خاطرات روز 9 تیر سال 74 هاشمی آمده است: «یاسر چمدانش را برای سفر به لیبی میبندد؛ بناست درباره طرحهای مربوط به جهادسازندگی و کشاورزی مذاکره کنند.»
بخش دیگری از سیاست آشپزخانهای خانواده آقای هاشمی در بازدید از پروژههای دولتی دنبال میشود. خانم عفت هاشمی که نقش بسیار پررنگی در آن دوران دارد هم به بازدید پروژهها میرود.
در خاطرات روز 18 اردیبهشت سال 73 آمده است: «دیروقت به خانه رسیدم. عفت هم برای بازدید کارخانه سرنگسازی خانم دکتر [شفیقه رهیده، همسر دکتر] حبیبی رفته بود و کلی تعریف داشت.»
یا اینکه هاشمی در خاطرات روز 3 خرداد سال 74 نوشته است: «عفت هم امروز برای بازدید متروی تهران رفته بود و میگوید، هنوز خیلی کار مانده تا تمام شود؛ نگران است که در زمان مسئولیت من تمام نشود.»، این یعنی اینکه همسر هاشمی نیز همچون هاشمی بازدیدهایی داشته و نگران بوده که اقدامات انجامگرفته توسط هاشمی، با نام و دست فرد دیگری به بهرهبرداری نرسد.
مهدی هاشمی در بازدیدهای مختلف پدر حتی از وزارت اطلاعات نیز همراه او بوده است. در خاطرات روز 22 تیر 72 آمده است: «از خانه به وزارت اطلاعات رفتیم. مهدى و یاسر هم آمدند. بازدیدم عصر تا ساعت پنج و نیم طول کشید. در نمایشگاه، کارهاى همه معاونتها و مدیریتها را تنظیم کرده بودند. همه را دیدم و مدیران ذیربط توضیحات دادند؛ بهتر از آنچه تصور مىکردم بهنظرم آمد.»
بنا بر آنچه هاشمی بیان کرده، مهدی نقش مهمی در دولت هاشمی داشته است، هم همراه رئیسجمهور در بازدید از وزارت اطلاعات بوده و هم مذاکرهکننده با شرکتها و مقامات خارجی حوزه بزرگ و پردرآمد نفت و گاز بوده است، با ولیعهد سعودی نیز قرار ملاقات میگذاشت و دیدار میکرد.
فاطمه هاشمی نیز از سال 73 فعالیتهای خود را در بنیاد بیماریهای خاص آغاز کرد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز 3 تیر 71 آورده است: «ظهر فاطى آمد و پیشنهادى براى ساخت وسایل پزشکى مورد نیاز بیماران کلیوى از سوپا [= سازمان وسایل پزشکی ایران، وابسته به جمعیت هلال احمر] آورد.»
عفت هاشمی همسر مرحوم هاشمی رفسنجانی نقش پررنگی در دولت وی داشت
هاشمی در خاطرات خود از دختر سیاسیاش یعنی فائزه نیز بسیار نام برده است. فائزه از سال 69 رئیس فدراسیون اسلامی ورزش زنان بود. هاشمی یک روز پس از اینکه در خاطرات روز 20 خرداد سال 73 نوشت: «به خانه آمدم. فائزه براى شام از بیرون ساندویچ خریده بود.» عنوان کرده است: «فائزه، امروز براى ملاقات [آقای خوان آنتونیو سامارانش]، رییس کمیته بینالمللی المپیک به [لوزان] سوییس رفت و شب برگشت.»
دوم آبان 1376 در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی از سفر فائزه به مصر میگوید: «ظهر بچهها جمع بودند؛ جز محسن و بچههایش که همراه عفت، براى مراسم وفات یکى از بستگان به رفسنجان رفتهاند و فائزه که به مصر سفر کرده است.»
خاطره 10 شهریور سال 1374| «ظهر بعضی بچهها جمع بودند. فاطی و علی، چین هستند و فائزه با بچههایش به اروپا رفته است. فاطی اطلاع داده که ضدانقلاب در چین، تبلیغات زیادی علیه انقلاب دارد!»
هاشمی در خاطرات خود از برادرش احمد نیز نام برده است. در خاطرات روز 9 فروردین 71 آمده است: «اخوى احمد آمد. راجع به [شرکت مس] سرچشمه صحبت کرد و خبر سلامتى حاجیه بىبى [والده] را داد.» در خاطرات 22 فروردین 72 هم آمده است: «اخوى احمد آمد و گفت دارد از [شرکت مس] سرچشمه بازنشسته مىشود؛ شغلى خواست.»
در خاطرات 19 تیر سال 75 هم آمده است: «اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس جمهور] براى امور جارى آمد. اخوى احمد آمد و براى ادامه تحصیل در دوره دکتری در هلند اجازه گرفت.»
بنا بر آنچه گفته شد، همسر و فرزندان هاشمی نیز همچون پدر در عالم سیاست حضور داشتند، با این تفاوت که هاشمی با رأی مردم به ریاستجمهوری برگزیده شده بود، اما فرزندان او با حمایت پدر و بهره بردن از نام پدر در حوزههای مختلف حضور داشتند و با مقامات خارجی نیز دیدار میکردند، ضمن اینکه فرزندان هاشمی، کارهای اقتصادی و تجاری نیز انجام میدادند که این کار را هم با بهرهگیری از موقعیت پدر انجام میدادند.
ارسال نظرات