جمعه ؛ 30 شهريور 1403
23 آبان 1399 - 16:18

نفس آسوده بحرین از مرگ شاهزاده سرکوب و فساد

در طول دهه‌های گذشته نام شیخ خلیفه در میان مخالفان و افکار عمومی به نماد فساد سیاسی و اقتصادی و سرکوب تبدیل شد
کد خبر : 7624

پایگاه رهنما :

خبرگزاری دولتی بحرین صبح روز چهارشنبه از مرگ نخست‌وزیر پرسابقه این کشور خلیفه بن سلمان آل خلیفه در سن 84 سالگی بیمارستانی در ایالات متحده خبر داد. خلیفه که لقب طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری حال حاصر در جهان را یدک می‌کشید، عموی پادشاه حمد بن عیسی آل خلیفه بود و از یک سال قبل از اعلام استقلال بحرین از ایران در سال 1971 میلادی، یعنی تقریباً نیم قرن، به عنوان نخست وزیر فعالیت می کرد.

خلیفه فرزند حاکم سابق بحرین شیخ سلمان بن حمد بود که از سال 1942 تا 1961 بر این جزیره حکومت کرد. او چهره ای بسیار پرنفوذ و قدتمند در میان خاندان حاکم آل خلیفه محسوب می‌شد که نقش اساسی نیز در سرکوب مخالفان و اعتراضات مردمی طی دهه‌های گذشته داشت و به عبارتی مغزمتفکر دستگاه سرکوب آل خلیفه بود. خانواده آل خلیفه که از سال 1783 بر جزیره کوچک بحرین حکومت می‌کنند همچنان در مقابل تحولات دموکراسی خواهانه همانند دیگر امیرنشینیان حاشیه خلیح فارس مقاومت می‌کند و قدرت را به طور تام و کامل در قبضه دارد.

طبق یک سنت سیاسی غیررسمی در حالی که حاکم مسئولیت دیپلماسی و تشریفات سیاسی جزیره بر عهده دارد مسئولیت نخست وزیر اداره امور دولت و اقتصاد است. از این حیث خلیفه در راس امور این کشور قرار داشت و از وی به عنوان یکی از معماران اقتصاد بحرین یاد می‌شود چنانکه محمد بن زاید ، ولیعهد امارات در پیامی تویتری پس از مرگ خلیفه او را یکی از "معماران بحرین مدرن" خواند.

افتتاح بزرگراه ملک فهد در سال 1986 به عنوان اولین خط اتصال زمینی با عربستان سعودی که از دیدگاه اقتصادی و امنیتی برای حکومت بحرین بسیار حائز اهمیت است از دستاوردهای او محسوب می‌شود.

 

 

با این حال میراث سیاسی شیخ خلیفه در سرکوب و فساد خلاصه می‌شود و مخالفان و حتی شهروندان بحرینی او را نماد کامل سیستم دیکتاتوری می‌دیدند که با مرگش سیستم یکی از ستون‌های قدرت خود را از دست رفته خواهد دید و آسیب پذیر تر از گذشته خواهد بود.

 

شاهزاده سرکوب؛ از اعتراضات دهه 90 تا بیداری اسلامی

شکاف میان جامعه و دولت در بحرین حداقل در سه دهه گذشته به دلیل وجود بی عدالتی و تبعیض سازمان‌یافته علیه شیعیان که اکثریت جامعه هستند و در مقابل مقاومت خاندان حاکم در برابر انجام اصلاحات واقعی برای رفع تبعیض و در دستور کار قرار دادن سرکوب نظام‌مند اعتراضات و مخالفان ،به چشم می‌خورد. اتهام دیگری که به دولت وارد می شود تلاش برای تغییر آرایش مذهبی این کشور از طریق اعطای تابعیت به اعراب سنی از سایر مناطق خاورمیانه و کشورهای آسیایی مانند یمنی‌ها و پاکستانی ها است.

در این میان نقش شیخ خلیفه در ایجاد چنین شکافی بسیار پررنگ بوده است. در این راستا سید احمد الوادایی ، یکی از مبارزین سیاسی و مخالفان برجسته بحرین که در تبعید به سر می‌برد گفت شیخ خلیفه "سرکوب وحشیانه" مخالفان را در دهه 1990 طراحی کرده و بر سرکوب قیام 2011 نظارت داشته است. همچنین مارک اوون جونز ، استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه حمد بن خلیفه در قطر گفت: "مرگ پرسابقه‌ترین نخست وزیر جهان توسط بسیاری از مخالفان سیاسی بحرین مورد استقبال قرار خواهد گرفت ، زیرا وی یکی از معماران اصلی سیستم سرکوبگر بوده است."

 

 

در دهه 1990 (1994-1998) شیعیان بحرین با خواست توسعه اقتصادی و انجام اصلاحات سیاسی دست به قیام زدند و شیخ الخلیفه با حصر هزاران نفر و اتخاد رویکرد مشت آهنین به استقبال ناآرامی ها رفت.

با موفقیت حکومت در سرکوب ناآرامی‌ها و تکرار مجدد ادعاهای انجام اصلاحات توسط شاه جدید حمد بن عیسی آل خلیفه، نام خلیفه بیشتر با موضوع فساد گره خورده و در میان مخالفان و افکار عمومی به نماد فساد سیاسی و اقتصادی سیستم حاکم تبدیل شد.

با شروع سیل جنبش‌های انقلابی در کشورهای امواج آن بحرین را نیز فرا گرفت و شعله اعتراضات در بحرین همانند بشکه باروتی که نیازمند یک جرقه است بپا خواست. در این موضوع نیز نقش شیخ خلیفه در دفاع سرسختانه از دودمان آل خلیفه وآل خلیفهآل خلیفه و انتقاد از ناآرامی های مشابه در سرتاسر جهان عرب برجسته بود.

این اعتراضات در فوریه 2011 در میدان لولو پایتخت شروع شد. تظاهرکنندگان از اقشار مختلف جامعه شامل پیر و جوان ، سنی و شیعه و همچنین گروه های مختلف سیاسی بودند. مثل همیشه در چنین تجمعاتی ، خواسته ها متفاوت بود ، از خواست اصلاحات تا پایان سیستم سلطنتی. اما هرچه زمان بیشتر می گذشت و مشخص بود که سیستم تمایلی برای دادن امتیاز به معترضان ندارد صداهای خواستار پایان حکومت آل خلیفه بلندتر می‌شد. در این اعتراضات شیخ خلیفه نقش رهبری سرکوب‌ها و مغز متفکر جریان سرکوب را همانند آنچه در دهه 90 روی داده بود را بر عهده گرفت.

 

 

در 14 مارس 2011 ، نیروهایی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ، بر اساس توافق نامه ای به نام سپر امنیتی جزیره، وارد بحرین شدند و در حمایت از خاندان حاکم به سرکوب اعتراضات دامن زدند. نیروهای اشغالگر از 1000 سعودی ، 500 اماراتی و تعداد کمی از قطری ها تشکیل شده بود. وضعیت کلی این کشور امنیتی شد و پادشاه اقدامات فوق العاده ای در شدت بخشیدن به سرکوب‌ها صورت داد، از جمله اعلام حکومت نظامی، اعدام و زندان و شکنجه مخالفان، لغو تابعیت و انحلال سازمان الوفاق به عنوان گروه اصلی مخالف حکومت.

این سرکوب‌ها با چراغ سبز کشورهای غربی نیز همراه شد که از تحولات دموکراتیک در این کشور واهمه داشتند به ویژه که بحرین میزبان ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی انگلیس است.

در این برهه شیخ خلیفه در مصاحبه‌ای با روزنامه اشپیگل آلمان علیه جنبش های انقلابی در سراسر جهان عرب صحبت کرد. او گفت: "فکر می کنید من از دیدن آنچه در همه این کشورها اتفاق افتاده خوشحالم؟" این "بهار عربی" نیست. بهار در مورد گلها ، انسانهای شاد و عشق است ، نه مرگ ، هرج و مرج و ویرانی. "

حتی وقتی از او در مورد درخواست شهروندان بحرینی برای برکناری اش از سمت نخست وزیری پرسیده می‌شد اما استقرار 40 ساله خود بر منصب غیرانتخابی را دموکراتیک عنوان می‌نمود. هنگامی که در سال 2012 از او در این مورد سوال شد گفت: "پس چه؟ سیستم های دموکراتیک بسیار متفاوت هستند ... چرا ما نیز نمی توانیم متفاوت باشیم؟"

او گفت: "باور كنید اگر حضور من به تنهایی دلیل ناآرامی ها بود ، سال گذشته از دفترم خارج می‌شدم. اما این فقط بهانه دیگری از سوی مخالفان است."

 

جانشین متمایز؛ آیا شیخ سلمان شکاف را کم خواهد کرد؟

اما با مرگ شیخ خلیفه، پادشاه بحرین شیخ سلمان بن حمد آل خلیفه فرزند خود و ولیعهد این کشور را به عنوان نخست وزیر جدید معرفی کرده است. وی از زمان انتصاب خود به عنوان ولیعهد در سال 1999 ، به عنوان طرفدار اصلی اصلاحات در خاندان حاکم شناخته می‌شد.

سلمان بن حمد در اوج ناآرامی های سال 2011 مسئولیت مذاکرات با مخالفان را نیز برعهده داشت.

اما در حالی که هنوز هیچگونه تغییری در رویکرد حکومت در برابر مخالفان مشاهده نمی‌شود و سرکوب‌ها و دادگاه‌های نمایشی و تبعیض سیستماتیک علیه شیعیان به قوت خود باقی است و حتی شکاف رژیم و جامعه در پی اقدام به عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی گسترش نیز یافته است به صورتی که اندک مجاری اعتقاد به اصلاح‌پذیری سیستم در میان مخالفان نیز با این اقدام شرم‌آور مسدود نمود، به نظر نمی‌رسد که سابقه میانه روی شیخ سلمان نیز قادر به پر کردن چنین شکاف عمیقی باشد.

منبع: الوقت

ارسال نظرات