02 شهريور 1399 - 16:42

منازعه خط تحريف با منطق مقاومت

فرد يا جامعه مقاوم، آنگاه دست از مقاومت خواهد برداشت که يا دچار خطاي محاسباتي ناشي از عدم شناخت توان و وضعيت شود و صحنه منازعه را به درستي تحليل و ارزيابي نکند.
نویسنده :
حسین معینی
کد خبر : 7180

پایگاه رهنما:

 

تقابل انقلاب اسلامي و استکبار جهاني وارد دهه پنجم شده است. در طول بيش از چهل سال اخير، دشمنان اين ملت با همه در تلاش بودند تا ملت ايران را به زانو درآورده و با فروپاشي جمهوري اسلامي، حکومت دست نشانده خود را به روي کار آوردند. در اين مسير با همه توان در ميدان بوده و تمامي مکر و فريبکاري و شگردهاي تخريبي خود را براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي به کار گرفته اند.
يکي از قديمي ترين ابزارها، ابزار تحريم بوده است. تاريخ گواهي مي‌دهد اول خرداد ۱۳۵۹ اولين باري است که دولت آمريکا بر ضد نظام نوپاي اسلامي به طور رسمي مجموعه اقدامات تنبيهي و به زبان ساده‌تر تحريم‌هاي اقتصادي را اعمال کرد. اين تحريم‌ها در واکنش به تسخيرلانه جاسوسي در تهران عليه ايران وضع نمود. دولت آمريکا پس از آنکه تمامي راه‌هاي سياسي و نظامي ممکن براي واداشتن ايران به آزادسازي جاسوسانش در تهران را تجربه کرد و بدون جواب ماند، حربه تازه‌اي به نام محاصره اقتصادي را عليه جمهوري اسلامي ايران به کار گرفت. تحريم‌هاي ضدايراني از آن تاريخ تاکنون به انواع و اقسام حالت‌ها دنبال شده است و تغيير دولت‌ها در امريکا موجب لغو آنها نگرديده است، تنها کمي از شدت آن کاسته يا افزوده شده است.
موضوع تحريم و شرح ابعاد آن همواره مورد تاکيد رهبر معظم انقلاب اسلامي در طول اين سالها بوده است. معظم له تلاش کرده‌اند تا با بصيرت افزايي و آگاهي بخشي از آثار اين سناريوي بکاهند و کشتي انقلاب را از اين گرداب‌ها برهانند. معظم له در آخرين رهنمودهاي خود در روز عيد قربان مجددا به تشريح سناريوي دشمن براي مقابله با جمهوري اسلامي پرداخته و ضمن اشاره به خط تحريم، از تکميل پازل "تحريم" با حربه "تحريف" سخن گفتند و فرمودند: «به موازات تحريم، يک جريان تحريف هم هست؛ در کنارش يک جريان تحريف هست؛ تحريف حقايق، واژگون نشان دادن واقعيات؛ چه واقعيات کشور ما، چه واقعيات مرتبط با کشور ما؛ اين هم يکي از کارهايي است که آنها انجام مي‌دهند. هدف از اين تحريف دو چيز است، دو کار را مي‌خواهند انجام بدهند:  يکي، ضربه به روحيه‌ي مردم است، يکي [هم] آدرس غلط دادن براي رفع مشکل تحريم است.»
موضوع آنقدر اهميت دارد که معظم له تاکيد داشتند: «و من به شما بگويم که اگر جريان تحريف شکست بخورد، جريان تحريم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زيرا که عرصه، عرصه‌ي جنگ اراده‌ها است؛ وقتي جريان تحريف شکست خورد و اراده‌ي ملّت ايران همچنان قوي و مستحکم باقي ماند، قطعاً بر اراده‌ي دشمن فائق مي‌آيد و پيروز خواهد شد.«
ابعاد خط تحريف و شناخت ماهيت و چگونگي اثربخشي آن نيازمند توجه و تامل دارد.
 
شکستن روحيه مقاومت
سکه تحريم همواره روي ديگري نيز داشته است و آن جريان رسانه‌اي است که تلاش مي‌کرده تا تحريم را اثرگذار کند! به واقع در اين سناريوي تهاجمي عليه جمهوري اسلامي، پيش از آنچه که تحريم‌ها در عمل بر اقتصاد کشور و معيشت و زندگي مردم اثرگذار است، اين اذهان عمومي است که بايد ابتدا شکست را پديرفته و ناکامي ناشي از محاصره اقتصادي را احساس و باور کند. تثبيت تصوير ذهني از شکست، بيش از شکست در عمل مي‌تواند اراده‌هاي يک جامعه را سست و دست‌هاي آنان را به نشانه تسليم بالا ببرد. اما اگر يک جامعه در ذهن‌هاي خود شکست را تکرار نکرده و اميدوارانه به صحنه مواجهه با دشمن بينديشند، و اراده‌هاي آنان سست نگرديده باشد، شکست آنان در ميدان عمل نيز به سادگي ميسر نخواهد شد. محصول چنين اراده‌اي شکل‌گيري "مقاومت" است که در آوردگاه جنگ و مبارزه، مهمترين مولفه قدرت نرم به حساب مي‌آيد! به واقع شکست مقاومت، رخدادي است که اول در ذهن‌ها و قلب‌ها صورت مي‌گيرد و آنگاه آثار عيني آن در رفتار بيروني افراد و جوامع ظهور و بروز پيدا مي‌کند! فرد يا ملتي که در برابر متجاوز تاب مقاومت نداشته و شکست مي‌خورد، به واقع پيش از اين در ذهن خود تسليم شده است!
فرآيند مذکور در شکستن روحيه مقاومت، به خوبي توسط استکبارجهاني در قريب به پنج قرن مواجه استعمارگرانه با کل جهان تجربه و شناسايي شده است. غارتگران غربي به هر جا که رفتند، تلاش کردند تا جوانه‌هاي مقاومت را لگدمال کنند و اجازه ندهند تا خيزشي براي ايستادگي شکل گيرد.
 
خط تحريم – خط تحريف
روحيه مقاومت کي شکست مي‌خورد!؟ چگونه مي‌توان يک قهرمان مذاکره را به پاي ميز مذاکره کشاند؟! اينها نمونه از سوالات اساسي است که پاسخ بدانها مي‌تواند از ترفندهاي عمليات رواني دشمن رمزگشايي کند. در جواب مي‌توان گفت که شکست منطق مقاومت، محصول دو اقدام است: تحريف واقعيت و ايجاد ترس و رعب! فرد يا جامعه مقاوم، آنگاه دست از مقاومت خواهد برداشت که يا دچار خطاي محاسباتي ناشي از عدم شناخت توان و وضعيت شود و صحنه منازعه را به درستي تحليل و ارزيابي نکند. عامل دومي هم در اين ميان آست آنگاه که فرد يا جامعه مقاوم به دليل ضعف‌هاي وجودي دچار ترس و ارعاب گردد و صحنه را براي رقيب خالي کند!
در مورد عامل اول اينگونه بايد گفت که تحريف واقعيت مي‌تواند فرد را دچار انفعال و احساس ناتواني کند. به واقع تحريف واقعيت با دو شيوه: 1. کوچک و ضعيف انگاشتن خود، 2. بزرگ و قوي انگاشتن دشمن، دنبال مي‌گردد و فرد و جامعه را به تغيير رفتار وادار مي‌کند.
در مورد عامل دوم نيز بايد يادآوري نمود که رعب و ترس در برابر دشمن، محصول: دنياگرايي و تعلقات مادي، رفاه زدگي و فاصله گرفتن از قناعت و خويشتن‌داري انقلابي، و در يک کلام تغيير سبک زندگي انقلابي به غيرانقلابي، عامل ضعف دروني و غلبه ترس و انفعال است که بحث در مورد آن فرصت ديگري مي‌طلبد.
 
تاکتيک هاي کوچک و ضعيف انگاشتن خود (از بين بردن اعتماد به نفس ملي)
مهمترين تاکتيک‌هاي بکار گرفته شده عبارتند از:
1.      القاء و تکرار «ما نمي‌توانيم!»
2.      زير سوال بردن پيشينه درخشان ملت ها
3.      ناديده انگاشتن قوت‌ها و توانمندي‌ها
4.      بزرگنمايي ضعف‌ها و آسيب ها
5.      ناديده انگاشتن موفقيت‌ها و پيروزي‌ها
6.      بزرگنمايي شکست‌ها و ناکامي‌ها
7.      ناديده انگاشتن ثروت‌هاي مادي و معنوي
8.      گمنام نگه داشتن بزرگان و اسطوره هاي ملي
 
تاکتيک‌هاي بزرگ و قوي انگاشتن دشمن
مهمترين تاکتيک‌هاي بکار گرفته شده عبارتند از:
1.      دست نايافتني جلوه دادن چهره دشمن
2.      ارائه چهره شکست ناپذير از دشمن
3.      بزرگنمايي موفقيت‌ها و پيروزي هاي دشمن
4.      پنهان کردن گذشته ناکام و شکست خورده دشمن
5.      پنهان ساختن ضعف ها، کاستي‌ها و ناتواني‌هاي دشمن
6.      پنهان کردن پيشينه سياه و مملو از جنايت و خيانت دشمن
7.      توانمند جلوه دادن دشمن براي نابودي ما
8.      موفق جلوه دادن خط سازش و سازشکاران با دشمن
9.      سياه جلوه دادن عاقبت مبارزان و مقاومت کنندگان در برابر دشمن
 
جمع بندي
محصول ارائه تصوير نادرست از واقعيت، شکست و ناکامي روحيه و اراده مقاومت و غيرعقلاني جلوه دادن منطق مقاومت است و در ادامه القاء اينکه تنها راه عبور از اين وضعيت و رفع مشکلات و رونق زندگي و جبران عقب ماندگي و رفاه و برخورداري، پايان دادن به ايستادگي و تسليم و سازش با دشمن و به پيش گرفتن الگوي پيشرفتي که دشمن ارائه مي‌کند. البته لازمه اين وضعيت پذيرش تغييراتي است که دشمن خواهان آن است و اين تغييرات استحاله بنيادين يک جامعه و يک ملت است. راه مقابله با خط تحريف را مي‌توان در بندهاي زير خلاصه کرد:
1.      تزريق اميد به جامعه و تقويت اراده مقاومت و ايستادگي
2.      تشريح وضعيت ناکام سازش و سرنوشت شوم تسليم در برابر دشمن
3.      بصيرت افزايي و ارائه تصوير درست از واقعيت صحنه منازعه
4.      افشاگري عليه شگردهاي رسانه اي و تبليغاتي دشمن
5.      شناساندن عوامل و عناصر خط تحريف داخلي و تکميل کننده پازل دشمن
فراموش نبايد کرد که در جنگ شناختي طراحي شده دشمن، بيش از آنکه سخت افزار تحريم موثر باشد، اين نرم افزار تحريم است که شکست و تسليم را هموار خواهد کرد.
منبع: بصیرت

ارسال نظرات