حامد افروغ؛ هفتم تیر سال ۶۰ انفجاری در مرکز شهر تهران رخ داد که بند دل مومنان و دلبستگان به راه حق و انقلاب اسلامی را پاره کرد، انفجاری که در دل خاکستر آن، سید مظلوم انقلاب آیت الله سید محمد حسینی بهشتی (ره) به همراه یاران شهیدش، ققنوسوار سربلند کردند و برای همیشه تاریخ بر رکاب پر نگین انقلاب، خوش درخشیدند.
شهید آیت الله بهشتی از جمله شخصیتهایی است که وجودش برای انقلاب نوپای اسلامی ایران، مانند عمود برای خیمه بود. بهشتی شخصیتی بود که باوجود تَلبُّس به کسوت روحانیت، اما شخصیتی جذاب و به قولی، امروزی داشت و همین خصیصه از او فردی محبوب برای افکار مختلف ساخته بود، که البته این شخصیت وقتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی چونان در غلتانی که از دل خاک سر بر کند، تواناییها و ظرفیتهای شگرف خود را به منصه ظهور رساند و همین نقطه قوت، پاشنه آشیلی شد تا او را هدف آماج حملات کثیف و ناجوانمردانه ضد انقلاب و زاویهداران با انقلاب اسلامی قرار دهد.
شهید بهشتی (ره) که در تدوین قانون اساسی کشور و سپس در اداره امور قوه قضاییه وقت، نقش بسزایی داشت، در مناسبات مختلف با ارائه روح بلند افکار خود و نگاه ناب و بیپیرایهاش به انقلاب اسلامی، نظر دشمنان را به خود جلب کرد که این فرد میتواند در اعتلای انقلاب موثر و باشد و از همین رو اول شخصیت وی و سپس وجودش مورد ترور واقع شد. اما چه چیزی شهید بهشتی را برای دشمنان انقلاب خطرناک و برای مومنان به اسلام و انقلاب محبوب ساخت؟ آنچه به نظر میآید صداقت شهید بهشتی در انقلابیگری، یکی از شاخصههای محبوبسازی وی برای جبهه انقلاب است. صداقتی که در تدوین قانون اساسی با دفاع از ولایت فقیه جهت حفظ کیان انقلاب و بیمه کردن آن از افتادن در ورطه دیکتاتوری تا تبیین و شریح نوع برخورد و نحوه سلوک مدیران در انقلاب اسلامی خود را نشان داد.
شهید بهشتی شخصیتا در عین سادگی رفتار (بدون پیچیدگی و تکلف بودن) شخصیتی بسیار نظاممند و دقیق داشت به طوری که وقتی شهید باهنر برای یک روز جمعهای ایشان را جهت برگزاری جلسه هماهنگ میکنند، خیلی دقیق و حسابشده سرباز میزند و میگیود جمعهها را برای خدمت به خانواده ثابت کردهام لذا جلسه را جابجا کنید. این امر مورد کراهت دوستانش واقع میشود، اما حاکی از آن است که شهید بهشتی در کنار مدیریت جامعه بر مدیریت خانواده خود نیز اهتمام داشته و صد البته اگر زنده میماند، امروز او نیز، چون رهبر معظم انقلاب اسلامی از ناحیه تربیت فرزند، جزو سرآمدان و الگوها قرار میگرفت.
از قضا همین ساختار و نظاممندی ایشان نیز حاکی از ثداقت آن عزیز است از این جهت که به گفتهها و دانستههایش عمل میکرد و آنها را فقط برای منبر و مستمعین خرج نمیکرد. این الگو تقریبا در همان اوایل انقلاب با شهادت برجستگان نهضت، شهید شد. اینکه امروز قاطبه مردم ایران فقط رهبری را مصداق یک فرد انقلابی دانسته و نسبت به رفتار و گفتار و سبک زندگی اغلب نزدیک به همه موارد مسئولین، ابراز اشمئزاز میکنند، یعنی اینکه آن روحیه انقلابیگری و سادهزیستی با شهدای انقلاب به شهادت رسیده است!
از اینرو هر ساله با فرا رسیدن سالگرد شهادت بزرگمردانی، چون شهید بهشتی، باید اولا به تبیین و تشریح شخصیت والای آنان پرداخت تا الگوهای اصلی و عملی رفتار و سلوک انقلابی احیا شوند، ثانیا ضد انقلاب و دشمنان نتوانند با بریدهنمایی زندگی این عزیزان، سخنان و سلوک آنان را مصادره به مطلوب کرده و علیه آن چیزی که برایش شهید شدند، استفاده کنند.
ارسال نظرات