رهبر معظم انقلاب اسلامي (مدظله العالي) اشرافي گري را يکي از مهمترين تهديدات داخلي که مي تواند نظام اسلامي را با چالش هاي عديده اي روبرو سازد و دوقطبي مردم – نظام را وارد فاز اجرايي کند ، مطرح مي کنند و از مسئولان وکارگزاران مطالبه مي کنند تا در چنين مسيري گام برندارند. ايشان در يکي از سخنراني هاي اخير خود مي فرمايند :« ما اگر به سمت اشرافيگري رفتيم، اين ارتجاع است.اگر به جاي توجه به طبقهي ضعيف، دلسپردهي طبقات مرفه و زيادهخواه شديم، اين ارتجاع است. اگر به جاي تکيه به مردم، به خارجيها تکيه کرديم و اميدمان به بيگانه شد، اين حرکت به سمت ارتجاع است.»
معظم له در اين سخنراني اشرافيگري، اعتماد به بيگانه و بيتوجهي به طبقات ضعيف و کم در آمد را به عنوان سه تهديد مطرح مي کنند که ميتواند حيات انقلاب اسلامي را با مشکلات عديده روبرو سازد؛ آفتهايي كه رشد فزاينده طي چند سال اخير داشتهاند و نصب سرعتگير در مسير آنها خود يك ضرورت اساسي به شمار ميآيد.
«اشرافي گري» مقدمه دو دست انداز ديگر يعني «اعتماد به بيگانه» و«بي توجهي به طبقات ضعيف» است چراكه بر اساس منابع ديني و به گواهي حوادث تاريخي قبل و بعد از انقلاب اسلامي، يكي از نتايج قطعي رفاه زدگي و اشرافيگري بياعتنايي به فقر و تنگدستي ساير اقشار است و ديگر آنكه قشر اشرافي حاضر نيست مشقت و سختيهاي معمول ناشي از تحريمها را تاب بياورد تا كشور توسعه درون زا را تجربه كند و براي حفظ زندگي مرفه خود حاضر است به بيگانه اعتماد كند تا بلكه وضع موجود (زندگي بيدغدغه) خود را حفظ كند.
حال اگر چه اشرافيگري يا بيتوجهي به طبقات ضعيف جامعه به عنوان اقدامات ارتجاعي منجر به ايجاد نارضايتي عمومي و رويگرداني مردم از اصل انقلاب و نظام اسلامي ميشوند و شكاف اجتماعي- اعتقادي ميان مردم با حاكميت اسلامي را به دنبال دارد اما اعتماد به بيگانه توانسته است هزينههاي سرسام آوري را طي چند سال اخير به كشور تحميل كند.
برخي از اقشار اجتماعي کشور از يك سو متأثر از فرهنگ اشرافي و طاغوتي برخي از مديران و مسئولان ارشد كشور هستند و با غالب شدن فرهنگ تجمل گرايي در سطح رسانه ملي، تلاش ميكنند سطح زندگي خود را به سرعت به تراز كشورهاي مدرن(تبليغ شونده توسط رسانه ملي) برسانند و از سوي ديگر گراني، بيكاري و ركود را مانع اصلي خود در جهت رسيدن به زندگي ايده آل مي دانند
شكلگيري چنين فضايي مردم را به سمت دلزدگي از حاكميت اسلامي سوق ميدهد. وعدههاي داده شده توسط مسئولان دولتمردان طي سالهاي اخير مبني بر گشايش آني وضعيت معيشتي مردم به واسطه توافق با غرب(اعتماد به غرب) و برداشته شدن تمام تحريمها نيز مزيد بر علت شد تا جامعه برجام را ناجي زندگي مدرن تصور كند.
امروز بعد از گذشت بيش از دو سال از روز امضاي برجام و عدم تحقق وعدههاي مبتني بر « اعتماد به غرب- گشايش آني وضعيت معيشتي مردم»، جامعه علاوه بر آنكه سطح زندگي خود را با برخي از مسئولان مرفه مقايسه ميکند و نسبت به اين تضاد طبقاتي معترض است، مضاف بر آنكه تلاش و پويايي(مورد تاکيد رهبرمعظم انقلاب) را در سطح برخي از مديران اجرايي كشور مشاهده نميكند و چنين وضعيتي ايده آل دشمنان انقلاب اسلامي است.
بيتوجهي برخي از مسئولان به اقشار فرودست جامعه، عدم تحقق وعدههاي برجامي و زندگي لوكس و بدون دغدغه برخي از مسئولان همانطور كه رهبر معظم انقلاب فرمودند آفت و ارتجاع است چراكه هدف آن ايجاد موجي از نااميدي و يأس نسبت به آينده انقلاب در سطوح مختلف جامعه است.
در لايه ديگري مي توان به تلاش رسانه هاي ضدانقلاب اشاره کرد مبني بر اينکه با انتشار اخبار جعلي تلاش مي کنند رفاه و امکانات زندگي برخي مسئولان اجرايي را بسيار فراتر از زندگي قشر متوسط جامعه جانمايي کند.
البته اخباري نظير فيشهاي نجومي، استخدامهاي هزار فاميل و نظاير آن مي تواند خوراک تبليغاتي منابي براي رسانه هاي بيگانه جهت حمله به اصل نظام نيز فراهم کند ، اخباري که منشاء بسياري از آنها داشتن روحيه اشرافي گري در مسئولان مي باشد.
رهبري در همين باره ميفرمايند: «البته مردم به برخي مسائل جاري كشور انتقاد دارند و ما كاملاً از انتقادها، گلايهها و شكوههاي آنها مطلع هستيم اما وقتي پاي انقلاب و نظام در ميان است، مردم اينگونه در دفاع از انقلاب به صحنه ميآيند.»
تجربه چند سال اخير نشان داده است که رفاه زدگي مسئولان توأم با اعتماد به بيگانه جهت مرتفع كردن مشكلات داخلي، گرهي از مشكلات كشور باز نميكند و به جريتر شدن غرب و گستردهتر شدن تحريمهاي ضدايراني ميانجامد، کمااينکه غربي ها در ماههاي اخير مذاكره در قالبهاي جديد حقوق بشري، موشكي و نظاير آن را به کرات تکرار ميکند و درک کرده است که منافع عده اي قليل رفاه زده ، در گروه عاديسازي روابط تهران – واشنگتن مي باشد.
ارسال نظرات