پایگاه رهنما به نقل از کیهان،در ناآرامیهای جاری منطقه غرب آسیا معمولا نام شماری از ائتلافها در اخبار و رسانهها برده میشود. این ائتلافها که به نوعی درگیر منازعات هستند، برای خودشان اهدافی را ذکر کردهاند. البته، در عرصه میدانی، برخی از این ائتلافها رویکرد شفافی ندارند و میان اهداف اعلامی و اقدامات آنها فاصله وجود دارد.
با توجه به اینکه سایه روشن این ائتلافها در همه جای منطقه کم و بیش دیده میشود، و تحولات پیش روی غرب آسیا را آنها رقم خواهند زد، جا دارد که درباره میزان استحکام این ائتلافها و اهداف اعلامی و واقعی آنها، دقت بیشتری بکنیم. این نوع تحلیل علاوه بر اینکه از جایگاهی متفاوت بر تحولات و منازعه جاری منطقه، نور میتاباند، به ما کمک میکند که درباره تحولات آتی نیز گمانههایی داشته باشیم.
در حال حاضر سه ائتلاف در منطقه غرب آسیا رسما وجود دارند؛ 1) ائتلاف چهارکشور ایران، روسیه، عراق و سوریه به همراه جنبش حزبالله لبنان، 2) ائتلاف جهانی علیه داعش و 3) ائتلاف نظامی اسلامی.
اکنون به استثنای کشور یمن، همه کشورها و گروههایی که در منطقه درگیر منازعات هستند، به یکی از این سه ائتلاف وابسته هستند. در اینجا ضمن توجه به چگونگی شکلگیری هر یک از آنها، در مورد اهداف ظاهری و واقعی آنها نیز بحث میکنیم و میزان استحکام این ائتلافها را هم میسنجیم. در انتها نیز ضمن ارائه جمعبندی، سناریوهایی را هم در ارتباط با دورنمای تحولات آتی ارائه خواهیم کرد.
ائتلاف چهارگانه
منظور از ائتلاف چهارگانه، ائتلاف چهار کشور ایران، روسیه، عراق و سوریه به همراه جنبش حزبالله لبنان است.
هرچند چهار کشور مذکور و جنبش حزبالله در نبرد با تروریسم، با هم همکاری میکردهاند، ولی برای نخستینبار «حاکم الزاملی» رئیس کمیته امنیت و دفاع پارلمان عراق، ششم مهر سال 1394 اعلام کرد که همکاری اطلاعاتی و امنیتی عراق، سوریه، روسیه و ایران به طور عملی آغاز شده است.
به گفته الزاملی، برای فعالیت این ائتلاف، بودجهای نیز اختصاص داده شده است.
از صحبتهای آن موقع این مقام عراقی، چنین برداشت میشده که واشنگتن در اقدامات خود علیه داعش، جدی نیست و لذا عراق به ایجاد چنین ائتلافی، تمایل پیدا کرده است.
ائتلاف فوق در حالی تشکیل شده بود که عناصر داعش حدود چهارماه قبل از آن، بر موصل مسلط شده بودند و علاوه بر استان نینوا، استانهای «دیاله»، «صلاحالدین» و «الانبار» را نیز در اشغال خود داشتند و استان و شهر بغداد نیز در خطر سقوط قرار داشتند.
شکلگیری این ائتلاف به همراه شکلگیری «بسیج مردمی» (حشدالشعبی) در عراق، زمینهساز شکستهای پی در پی داعش در سالهای بعد شد.
هرچند ائتلاف مذکور را نمیتوان «ائتلاف مقاومت» نامید، ولی در ادبیات رسانهای منطقه، از این ائتلاف تحت نام «جبهه مقاومت» یاد میشده و هنوز هم میشود.
اهداف
هدف ائتلاف چهارگانه نیز در آن زمان، کاملا شفاف بوده است؛ «نابودی داعش در عراق و سوریه». اما بخشهایی از ائتلاف، هدف بزرگتری را به عنوان راهبرد خود در نظر داشتند؛ «نابودی اسرائیل» به عنوان رژیمی که سرزمین فلسطین را اشغال کرده و بیتالمقدس را نیز در اشغال خود دارد.
از نگاه این بخش از ائتلاف، جریانهای مثل «داعش» و «جبهه النصره» و بحران سوریه و یمن، همه ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی و آمریکا است و باید علیه این سرمنشاء وارد نبرد شد.
اما، روسیه به عنوان عضو مهم این ائتلاف، از ابتدا تلاش میکرده که داعش را در سوریه ریشهکن کند و ثبات سیاسی را به این کشور برگرداند، و البته هنوز هم به این رویکرد پایبند است.
لذا، نگاه روسیه با نگاه دیگر اعضای ائتلاف، به ویژه ایران و حزبالله در قبال رژیم اسرائیل متفاوت بوده و هست.
میزان استحکام
در ائتلاف چهارگانه، نوعی تقسیم کارنانوشته وجود دارد؛ کار ویژه جنگ سخت و سپر هستهای در حوزه روسهاست و ایران نیز علاوه بر اعزام نیروهای مستشاری، پرچمدار جنگ نرم علیه تروریستها و حامیان غربی، عربی و عبری آنها نیز هست. عراق و سوریه نیز درگیر نبردهای میدانی با تروریستها هستند. این تقسیم کار تاکنون، کارآمدی خود را نشان داده است.
اما، مواردی که در آینده میزان استحکام این ائتلاف را خواهند سنجید، دو چیز هستند، یکی نوع اختلاف با غرب است؛ روسیه از یک سو و سایر عناصر ائتلاف در این مورد با هم همسو نیستند.
روسیه با غرب و آمریکا فقط اختلاف سیاسی دارد و به عبارت دیگر، از فردای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (1991) تاکنون، فدراسیون روسیه از جانب آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو، آزار دیده و از این بابت دلخور است.
ولی، عناصر دیگر ائتلاف (به استثنای سوریه و تا حدودی عراق)، با غرب اختلاف سیاسی و ایدئولوژیک دارند.
مورد دیگر، رژیم صهیونیستی است؛ کشورهای منطقه عضو ائتلاف و حزبالله لبنان به دنبال نابودی این رژیم هستند، ولی روسیه به دنبال این هدف نیست.
دو مورد ذکر شده به عنوان محکی هستند که در آینده میزان استحکام ائتلاف فوق را خواهند سنجید. هرچند عوامل واگرای دیگری نیز در این ائتلاف وجود دارند.
ائتلاف جهانی علیه داعش
در سال 2014 زمانی که دیگر حمایت علنی از داعش امکانپذیر نبود، و هر کشوری اگر دست به چنین کاری میزد، مورد نفرت افکار عمومی در جهان قرار میگرفت، حامیان داعش یکباره موضع خود را درقبال این گروه تروریستی، 180 درجه (البته در ظاهر) تغییر دادند.
در آن زمان وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که 40 کشور برای تشکیل ائتلاف علیه داعش اعلام موافقت کردهاند. ازمجموع این 40 کشور، 10 کشور عربی بودهاند. این کشورها عبارتند از عربستان، بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، عمان، قطر و امارات.
مدتی نگذشت که آمریکا تحت پوشش این ائتلاف، نخستین حمله هوایی خود را علیه داعش در 21 سپتامبر 2014 (30 شهریور 1393) در خاک سوریه انجام داد.
اهداف
همانطور که دیدیم، وزارت خارجه آمریکا رسما اعلام کرده بود که هدف این ائتلاف، نابودی داعش بوده است.
ولی اینکه کشورهای تابلوداری مثل عربستان و اردن و امارات و قطر و خود آمریکا، که پیش از این از داعش حمایتهای تسلیحاتی، مالی، رسانهای و لجستیکی میکردهاند، یک باره دست به تشکیل این ائتلاف زده بودند، مشخص بود که هدف، نابودی داعش نبود. کمااینکه مسامحه آمریکا در هدف قرار دادن عناصر داعش و حتی حمایتهای هوایی این کشور از داعش، ثابت کرد که آمریکا به دنبال حفظ منافع و دنبال کردن اهداف خود در منطقه است، نه نابودی داعش.
در ارتباط با وجود پیوند میان نظامیان آمریکایی و داعش در سوریه و عراق، وزارت دفاع روسیه اسناد موثقی را در اختیار رسانهها قرار داده و منابع عراقی و سوری نیز موارد بسیاری را در این باره، رو کردهاند.
اما به هرحال، جنگندههای ائتلاف از سال 2014 حملات زیادی را نیز علیه داعش انجام دادهاند. هرچند که در این میان، صدها غیرنظامی نیز جان خود را از دست دادهاند.
میزان استحکام
ائتلاف آمریکایی ضدداعش و یا به قول آمریکاییها، «ائتلاف جهانی علیه داعش»، در چارچوب منافع آمریکا و اروپا در منطقه غرب آسیا شکل گرفته و از این منظر، جزو ائتلافهایی است که واشنگتن در واکنش به تحولات جهانی ایجاد میکند، مثل «ائتلاف جنگ علیه تروریسم» که در سال 2001 توسط «جرج بوش» رئیسجمهور وقت آمریکا ایجاد شده بود.
در این ائتلاف، کشورهای عضو مجبورند که منافع خود را با آمریکا همسو بکنند و تداوم حیات ائتلاف نیز به اراده کاخ سفید وابسته است.
درواقع آمریکا دربرابر چالشهای بزرگ علیه خود، به دو دلیل، ائتلاف تشکیل میدهد؛ اول اینکه وانمود کند چالش موردنظر، یک چالش برای کل جهان است و نه صرفا برای آمریکا. علت دوم نیز به هزینه و مسائل مالی مربوط میشود و آمریکا تلاش میکند که هزینه را سرشکن کند و خصوصا کشورهای ثروتمند عربی را در این نوع هزینهها، مشارکت بدهد.
ائتلاف نظامی اسلامی
«ائتلاف نظامی اسلامی مبارزه با تروریسم» که به «ائتلاف سعودی» معروف است؛ 15 دسامبر 2015 (25 آذر 1394) توسط «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان، تاسیس شد. هدف از تشکیل این ائتلاف، که فرماندهی آن به «راحیل شریف» ژنرال پاکستانی داده شده، مبارزه با داعش و دیگر گروههای تروریستی اعلام شده است.
تعداد اعضای این ائتلاف، ابتدا 34 کشور بوده، ولی در آذر 1395 به 41 کشور افزایش یافته است.
اهداف
همانطورکه اشاره شد، رژیم آلسعود هدف از تشکیل این ائتلاف را مبارزه با داعش و دیگر گروههای تروریستی اعلام کرد. ولی واقعیت این است که اعضای این ائتلاف به شدت درگیر جنگ یمن هستند و عربستان علاوه بر اینکه ارتش قابل اتکایی برای یک چنین جنگی نداشته، به دنبال شریک جرم نیز بوده است.
ریاض با اشاره آمریکا، از طریق تشکیل این ائتلاف میخواست، فشارها علیه خود را به خاطر تجاوز به یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل و به خاطر کشتار روزانه کودکان یمنی، کم کند.
آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز این ائتلاف محلی را به عنوان یک جبهه بالقوه علیه ایران و مقاومت درنظر میگیرند.
میزان استحکام
استحکام این ائتلاف را دو چیز میتواند به چالش بکشد؛ اول، افکار عمومی مردم کشورهای عضو و دوم، قطع شدن دلارهای نفتی عربستان که درواقع، ازطرف ریاض به عنوان باج، به اعضای غیرعربی ائتلاف پرداخت میشود.
البته، ناگفته نماند که کشورهای عضو، این ائتلاف را برای خودشان کاملا بیدردسر میدانند و تاکنون برای آنها فقط منشاء درآمد بوده است، ولی اگر ائتلاف وارد یک نبرد واقعی و فراگیر با کشور و یا جبههای جدید شود، احتمال فروپاشی آن، زیاد است. کشورهای عضو این ائتلاف، هرکدام به دلایل متفاوتی به آن پیوستهاند و این نیز میتواند در آینده برای آن، یک چالش باشد.
جمعبندی و نگاهی به آینده
علیرغم جنگها و بحرانهای خونینی که منطقه غرب آسیا طی دو دهه اخیر به خود دیده، منطقه هنوز در میانه راه بوده و آبستن تحولات بزرگی است.
با توجه به چنین اوضاع و احوال پیش رو، به طور طبیعی، همین ائتلافهای سهگانه، مهمترین بازیگران بحرانهای آتی خواهند بود.
از سه ائتلافی که در طول مطلب، به آنها توجه شده است، هرکدام رمز ماندگاری متفاوتی را نسبت به دو بحران دیگر دارد؛ همانطور که اشاره شد، علت شکلگیری ائتلاف چهارجانبه ایران، روسیه، عراق و سوریه (به همراه حزبالله)، سیاسی و امنیتی بوده است. لذا، تازمانی که خطر در منطقه موجود است، این ائتلاف نیز پابرجا خواهد بود.
ائتلاف دوم یا همان ائتلاف آمریکایی ضدداعش نیز به هژمونی آمریکا در منطقه، ربط وثیقی دارد و تنها در شرایطی این ائتلاف متزلزل میشودکه به سیطره آمریکا در منطقه غرب آسیا صدمه وارد شود.
اما، رمز بقای ائتلاف سعودی، دلار است و دوام آن، به حاتمبخشی رژیم آلسعود، کاملا مربوط خواهد بود.
در هرحال، سه مفهوم «دفاع»، «هژمون» و «دلار» اسم رمز بقا با فروپاشی ائتلافهای سهگانه در منطقه خواهد بود.
منبع: کیهان
ارسال نظرات