«وبلاگ» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اگر مجلس یازدهم مثل "مجلس هفتم" باشد...
یدا... طاهرنژاد، از اعضای حزب کارگزاران و عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا با اشاره به مجلس یازدهم و اکثریت اصولگرای آن اظهار کرده است: به دو دلیل بعید است مجلس یازدهم اثرگذاری مشخص و جدی در عرصه سیاسی کشور داشته باشد. یکی به دلیل مشارکت پایین مردم و آرای کم نمایندگان منتخب، پشتوانه افکار عمومی برای این مجلس وجود ندارد و دوم اینکه، طیف وسیعی از افرادی که انتخاب شدهاند فاقد تجربه نمایندگی و امور پارلمانی هستند.
او همچنین میافزاید: خیلی از این منتخبان با قانونگذاری، فراکسیون، کمیسیون و دیگر مفاهیم تقنینی هیچگونه آشنایی ندارند. بنابراین به نظر میرسد مجلس یازدهم عملکردی بهتر از مجلس هفتم نخواهد داشت.[1]
*بایستی در نظر داشت که اتفاقا مطالبه عمومی مردم اینست که مجلس یازدهم مثل مجلس هفتم در بحث قیمتها وارد عمل شود و با تصویب قوانینی مثل "طرح تثبیت قیمتها" مانع گرانی شود.
و البته کابوس آقایان در جناح چپ همین است که چنین اتفاقی رخ دهد و ناکارآمدی اصلاحطلبان بیش از پیش بر مردم آشکار شود.
در بحث کاهش مشارکت در انتخابات نیز باید دانست که اگرچه این رخداد، ناخوشایند بود اما به هر حال قانون محقق شده است و نمایندگان مجلس نیز با پشتوانه قانون و مردمی که در ذیل پرچم ایران زندگی میکنند (اعم از کسانی که رأی دادند و کسانی که رأی ندادند) باید به احسن وجه انجام وظیفه کنند.
و اساساً چه بسا که کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات موجب انگیزهبخشی بیشتر به نمایندگان شود تا با فعالیت جهادی موجبات بازگشت همین افراد به انتخابات را نیز فراهم نمایند...
ما همچنین قضاوت درباره اهمیت چیزی به نام مجلس اولی بودن را نیز بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
***
کارنامه قالیباف روی اعصاب شهرداری
هاشمی: نتوانستیم چون "سنگاندازی" کردند!
محسن هاشمی، فعال اصلاحطلب و رئیس شورای شهر تهران در بخشی از مصاحبه خود با شماره یکشنبه گذشته روزنامه همشهری اظهار کرده است: ما بر محورهای شعارهایی که دادهایم، حرکت کردهایم. البته از نظر ما قابلقبول نیست و بهدلیل مشکلات و سنگاندازیهایی که بهوجود آمد، نتوانستیم انتظارات و مطالبات بحق مردم را برآورده کنیم.
او همچنین در اشاره به عدم تحقق وعده اصلاحطلبان مبنی بر اینکه قرار بود هر ماه یک ایستگاه مترو افتتاح شود، نیز میگوید:
«متأسفانه با وجود تذکرات و پیگیریهای مکرر برای ما هم روشن نیست که چرا مترو به وعده افتتاح هر ماه یک ایستگاه عمل نمیکند، اگر بگوییم مشکلات مالی مانع است، این مسائل همیشه وجود داشته و البته باید گفت در طول حدود ثلث قرن که از فعالیت مترو در دوران انقلاب میگذرد، مقاطع زیادی وجود داشته که شاهد تنگناهای مالی بیشتری بودهایم اما مترو به این رکود دچار نشده است و البته راهکارهایی که برای حل مشکل منابع مالی هم وجود دارد؛ مانند بارگذاری در حاشیه ایستگاهها و فعالکردن ظرفیت مجتمعهای ایستگاهی که استفاده جدی نمیشود. یکی از معضلات جدی این دوره مترو، عدم اولویتبندی فعالیتهاست، بهنحوی که منابع مالی در همه خطوط و پروژهها هزینه میشود و بخشهایی که اولویت دارد و باید به بهرهبرداری برسد، از پیشرفت لازم برخوردار نیست. موضوع دیگر فقدان انسجام در فعالیتهاست، بهگونهای که در برخی ایستگاهها، سازه آماده بهرهبرداری است اما تجهیزات تامین نشده و این مسائل موجب تأخیر در افتتاح ایستگاهها میشود. نقش دولت در تامین واگن و تجهیزات ثابت و متحرک، که نیاز به اعتبارات ارزی دارد، نقش اصلی است.»[2]
*البته ایکاش آقای هاشمی میگفتند سنگاندازیهایی که موجب عدم تحقق شعارهای اصلاحطلبان شده؛ از جانب چه کسانی بوده و چه ماهیتی داشته تا شائبه "کتمان حقیقت ناکارآمدی" در مقابل سخنان ایشان مطرح نشود.
جالب است که همانطور که آقای هاشمی هم اشاره کرده، مشکل مالی همیشه وجود داشته است اما در طول 12 سال شهرداری محمدباقر قالیباف در تهران؛ کسی نه از مشکل مالی تأثیری دید و نه از چیزی به نام سنگاندازی!
خاصه اینکه در آن دوران مثل امروز، مجلس و دولت نیز با شورای شهر همراه و همجناح نبودند.
در واقع اگرچه آقای هاشمی در ابتدا به سنگاندازی اشاره کردهاند اما بعداً و در خطوط بعدی مصاحبه، خودشان پاسخ خودشان را دادهاند و اذعان کردهاند که از این مشکلات همیشه وجود داشته است اما مترو در دوران قالیباف نه تنها هرگز دچار رکود نشد بلکه به توسعه چشمگیر نیز دست یافت.
بایستی اشاره کرد که آنچه که آقای هاشمی درباره علت محقق نشدن وعدههای اصلاحطلبان برای شهر تهران نمیداند را ما میدانیم...
علت در دودوزه بازی چپها با مردم و سیاستبازی آنها به جای سیاستورزی و مدیریت جهادی است.
آنها در حالی پا به شورای شهر پنجم گذاشتند که اولا میدانستند کارآمدتر از قالیباف برای شهرداری تهران نیست.
حقیقتی که البته به پای سیاستبازی اصلاحطلبان ذبح شد. زیرا در اخلاق رفتار حزبی و سیاسی، هنگامی که گزینه کارآمدتر برای مردم در جناح مقابل است؛ حتما بایستی از او و رویه او حمایت شود تا مردم آسیب نبینند.
و ثانیا اساساً برنامه چپها در شورای شهر نیز نه حول محور خدمتگزاری که حول ماهیگیری سیاسی چرخ میخورد و از همین رو بود که از روز اول بنای خود را نه بر تحقق وعدههایشان که بر تخریب کارنامه قالیباف گذاشتند و حتی صراحتاً اعلام کردند که باید برای قالیباف برنامهای ویژه تدارک ببینیم![3]
فلذاست که این بازیها با مردم تأثیرش را در کارنامه اصلاحطلبان گذاشت و کار را به جایی رساند که میبینیم محسن هاشمی بعنوان یک مدیر باسابقه در شهرداری و مترو نیز برای پاسخ به بعضی سؤالات واضح، مستأصل میشود.
***
پس از روحانی تکلیف ایران یکسره میشود!
حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور روحانی در بخشی از مصاحبه خود با شماره یکشنبه گذشته روزنامه دولتی ایران، اظهار کرده است:
دولت آقای روحانی بخشی از مسائل را حل کرد و بخشی از مسائل را ایجاد کرد. بخش اول دوره پساروحانی برای جامعه ما در انتخابات اخیر مجلس اتفاق افتاد. یعنی ما مجلسی داریم که به یک معنا، نه اصولگرا است نه اصلاحطلب و هویت سیاسی تثبیت شده ندارد. در دولت بعدی یا انتخابات ریاست جمهوری بعد، میتواند اتفاق مهمتری بیفتد، به این معنی که ممکن است جریانی در انتخابات بعدی روی کار بیاید که کاملاً تکلیف کشور را معلوم کند و تکلیف کشور به یک معنا یکسره شود.
او سپس در پاسخ به این سؤال که "این تکلیف در نسبت میان چه چیزهایی مشخص میشود؟" تصریح میکند: در نسبت با فهرست مسائل موجود سیاست خارجی، سیاست داخلی، سیاست فرهنگی و سیاست اقتصادی. فکر میکنم جریانهایی کاملاً خود را آماده کردند تا کشور مسیر خود را تغییر دهد و از مسیر مرسومی که تاکنون در 40 سال گذشته بوده است، عبور نکند.
خبرنگار ایران سپس از آشنا میپرسد: "فکر میکنید این جریان، همانی است که شعارهای تند میدهد؟" و او پاسخ میدهد: حتماً شعارهایش تند خواهد بود.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در قسمت پایانی این گفتوگو مجددا تصریح میکند: ممکن است آقای روحانی به گونهای فرود بیاید که جامعه بگوید ما راهی جز اینکه همین مسیر را ادامه دهیم، نداریم. در این صورت کار برای خیلیها سخت میشود.[4]
*نظیر این صحبتها را از نزدیکان آقای احمدینژاد و در دولت دوم رئیس جمهور سابق هم شنیده شده و تازگی ندارد.
اینکه کسانی در اطراف رئیسجمهور وقت، تاریخ را به قبل و بعد از رئیسجمهور محبوبشان تقسیم کنند و از این بگویند انتخاب مردم غیر از احمدینژاد، کس دیگری نمیتواند باشد، مردم پس از احمدینژاد دوباره او را بر سر کار میآورند، بهتر از احمدینژاد نیست و از این قبیل...
معالوصف نکته اینجاست که آقای آشنا چرا فکر کرده کسی از مردم در جریان این "تکرار تاریخ" نیست؟!
ایشان باید بداند که در انتهای این حرفها همان سرنوشتی نهفته است که برای پیش از او نهفته بود و نه هیچ چیز دیگر. و این نظام اسلامی است که سربلند از حوادث تلخ و شیرین به حیات تمدنساز خود ادامه خواهد داد.
ضمن اینکه یکسره شدن کار کشور و بردن مسیر نظام به سمتی غیر از آنچه مردم ولایتمدار و انقلابی میخواهند هم آرزویی بود که در جریان تظاهرات مسلحانه منافقین در دهه 60، در جریان شکست کماندوهای آمریکا در کویر طبس، کودتای نوژه، دولت بنیصدر و حوادث اینچنینی؛ به خاک گور سپرده شد.
جالب است که این سخنان آشنا در حالی ایراد شده که کارنامه دولت اعتدال اساساً با انتقادات بسیاری مواجه است و ما نمیدانیم که اگر کارنامهای در میان بود؛ آنگاه آقای آشنا چه میکرد!
به این نکته هم باید اشاره کرد که از کاهش مشارکت در انتخابات، جز یک عبرت تاریخی هیچ آبی برای اصلاحطلبان گرم نخواهد شد و به تعریف دیگر، زنگ انشا تمام شد و وقت زنگ حساب فرا رسیده است.
هویت نداشتن مجلس یازدهم نیز مسئلهای است که مخاطبان محترم بایستی درباره آن قضاوت کنند...
گفتنی است، گزارشی وجود دارد که میگوید پیش از این در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری تحت مدیریت آقای آشنا، صحبتهایی مبنی بر لزوم به خیابان کشیدن میلیونی مردم برای اعتراض به نظام اسلامی توسط یکی از تئوریسینهای اصلاحطلب مطرح شده است![5]
***
1_ www.irna.ir/news/83764456/
2_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/99187
4_ http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7331/6/541457/0
ارسال نظرات