یکی از مهم ترین مسائل مطرح شده در ایام شیوع ویروس کرونا به مختصات دنیا پسا کرونا بر می گردد. بسیاری بر این باور هستند که شیوع کرونا و ناکامی قدرت های بزرگ در برابر این بیماری باعث خواهد شد تا در فردای پس از کرونا نظم موجود در جهان تغییر کند. رهبر معظم انقلاب نیز در ۲۲ مرداد ۱۳۹۱ فرمودند: «وضعیتی که امروز در دنیا است یک وضعیت تحول است. اوضاع جهان در حال تبدیل به یک شکل جدید و هندسه جدید است.» اما آیا باید جهان خود را آماده نظم جدیدی کند؟
در 372 سال گذشته نظم های مختلفی بر روابط بین الملل حاکم بوده است. پس از صلح وستفالی در سال 1648نظام حاکم بر روابط بین الملل، بر پایه نظام "موازنه قوا" بود. این وضعیت تا جنگ جهانی اول پایدار بود. موازنه قوا بهاين معنا بود كه قدرت موجود در سطح جهان، بين دولت هاي قدرتمند اروپايي و از طريق پيوستن يا جداشدن از هم به صورت متوازن تقسيم می شد و همين امر، توازن قدرت بين كشورها را ايجاد مي كرد و در نتيجه از سلطه يك دولت بر دولت های ديگر جلوگيري مي كرد. بعد از جنگ جهاني اول و شكست آلمان، سيستم جديدي به نام «نظام امنيت دسته جمعي» توسط «ويلسون» رئيس جمهور وقت آمريكا مطرح گرديد. در پي آن، همه كشورها (نه فقط قدرت هاي بزرگ) درصدد برآمدند با انتخاب نوعي استراتژي همكاري براي تحقق صلح جهاني بكوشند. اما به علت نارضايتي بعضي از اعضا (مانند آلمان و ايتاليا) از وضع موجود و عدم ورود آمريكا به آن و همچنين عدم حمايت كافي از سوي اعضاي ديگر، با شروع زود هنگام جنگ جهاني دوم در سال 1939 از هم فروپاشید. با ناكامي نظام امنيت دسته جمعي در برقراري و حفظ صلح جهاني، كشورهاي پيروز و قدرتمند جنگ جهاني دوم نظم دو قطبی را بر جهان حاکم کردند. آمریکا و شوروی دو قطب این نظم بودند. بهدنبال فروپاشي اتحاد جماهير شوروي نظم جدیدی بر دنیا حاکم بوده که همچنان تداوم دارد. برخی معتقدند که یک نظام سلسله مراتبی بر جهان حاکم است و برخی دیگر از عبارت نظم "تک-چند قطبی" استفاده می کنند. در هر صورت آمریکا خود را به عنوان ابرقدرت دوران کنونی در نظم جهانی می بیند. اما شروع افول قدرت آمریکا که بسیاری از اندیشمندان آمریکایی مانند فرید زکریا هم از دوران پسا آمریکایی سخن گفته اند باعث شده تا زمزمه های تغییر نظم جهانی شروع شود. شیوع ویروس کرونا باعث شده تا برخی از کارشناسان از رسیدن زمان شروع تغییر نظم جهانی سخن بگویند.
شیوع ویروس کرونا باعث شده تا بسیاری از ساختارهای کنونی در عرصه بین الملل عملا ناکارآمدی خود را نشان دهند. هرچند در ظاهر دولت و نهادهای بین المللی برای مبارزه با این ویروس همگرایی بیشتری پیدا کرده اند اما رگه هایی از واگرایی نیز دیده می شود. مردم ایتالیا که در اوج بحران کرونا قرار دارند در واکنش به عدم حمایت اروپا در کمپینی، پرچم اتحادیه اروپا را به آتش کشیده و اعلام کردند خودمان از خودمان حفاظت می کنیم و از خروج اتحادیه اروپا سخن گفته اند. حتی جوزپه کانته نخست وزیر ایتالیا در واکنش به مطالبه خروج از اتحادیه اروپا تاکید کرده: «اول، بگذارید ویروس را شکست دهیم، سپس دوباره درباره اروپا فکر کنید؛ و در صورت لزوم، (با اتحادیه اروپا) خداحافظی کنید، حتی بدون تشکر کردن از آن.»
در شرایط کنونی، دولت ها در سراسر جهان قید اقتصاد جهانی را زده و رو به ناسیونالیسم اقتصادی و استقلال اقتصادی آورده اند و مشغول ذخیره سازی مواد غذایی و افزایش ذخایر استراتژیک خود شده اند. بنابراین به نظر می رسد در نظم جهانی در آینده پساکرونا شاهد رشد ملی گرایی و ناسیونالیسم، زوال گلوبالیسم و هنجارهای مربوط به فرهنگ جهانی شدن خواهیم بود. هنری کیسینجر وزیر امور خارجه سابق آمریکا و مشاور امنیت ملی آمریکا در دولتهای نیکسون و فورد در مقالهای در وال استریت ژورنال با اشاره به شیوع جهانی ویروس کرونا و پیامدهای اقتصادی و سیاسی آن نوشت این بیماری همه گیر برای همیشه نظم جهان را تغییر میدهد. کسینجر در این هشدار پیش بینی کرده که بحرانهای سیاسی و اقتصادی ناشی از این بیماری به مدت طولانی و تا نسلهای آینده ادامه خواهد داشت. نظریه پرداز سیاسی آمریکا نسبت به ضعیف شدن روابط ملتها بر اثر این ویروس و فروپاشی پیوندهای اجتماعی منطقهای و بینالمللی هم هشدار داد. سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان نیز اعلام کرده:«ما در آستانه یک وضعیت جهانی هستیم که حداقل از زمان جنگ جهانی دوم بیسابقه است. پیامدهای این وضعیت از جنگ جهانی خطرناکتر است. ما نمیدانیم کار به کجا میکشد، اما ممکن است پس از کرونا با یک نظم جدید جهانی و شرایط تازه مواجه شویم. ببینید پس از جنگ جهانی اول یک نظم تازه جهانی به وجود آمد. پس از جنگ جهانی دوم، نظم جهانی تازهای به وجود آمد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و اروپای شرقی و غربی، نظم جهانی تازهای به وجود آمد. اتفاقی که امروز در حال وقوع است بسیار از جنگهای جهانی بزرگتر است.»
در کل، شیوع ویروس کرونا در جهان و تحمیل هزینه های سرسام آور بر دولت ها باعث شده تا بسیاری از تغییر چینش قدرت در عرصه بین الملل سخن بگویند. در طول تاریخ همواره نظم های حاکم بر روابط بین الملل با بحران ها جابجا شده اند. بدون شک شیوع کرونا یکی از بزرگ ترین بحران های بشری در چند سده گذشته است. البته باید توجه داشت که نشانه های تغییر نظم حاکم بر دنیا از سال ها قبل پدیدار شده و افول آمریکا به عنوان پدید آورنده نظم کنونی خود بزرگترین دلیل بر احتمال تغییر نظم جهانی است. اما شیوع ویروس کرونا و آسیب دیدن اقتصاد کشورهای غربی در کنار رشد گرایش های ملی و ناسیونالیستی و همچنین کمرنگ شدن آموزه های لیبرالیستی باعث تسریع در این روند خواهد شد.
ارسال نظرات