«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نگاهی به رتبه ایران و انگلیس در چالشهای کرونایی
خبری که خودحقیرپندارها فکر میکنند دروغ است!
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، نتایج یک نظرسنجی که توسط نهاد "یوگاو" انجام شده است را منتشر کرد که بر اساس آن، 6 درصد انگلیسیها گفتهاند که از زمان اعمال تدابیر فاصله اجتماعی بواسطه کرونا؛ یک نفر در خانه آنها گرسنه مانده، رقمی که معادل سه میلیون نفر در بریتانیا است.
همزمان 14 درصد مردم گفتهاند یک نفر در خانهشان به علت عدم دسترسی و یا عدم توانایی مالی، کمتر غذا خورده و یا مجبور به حذف یک وعده غذایی شدهاند. بر همین اساس و در حالت کلی، یک میلیون و 500 هزار نفر در این کشور به مدت یک روز کامل بی غذا ماندهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، نتایج این نظر سنجی نشان میدهد 16 درصد پاسخدهندگان با چالش امنیت غذایی دست و پنجه نرم میکنند و 21 درصدشان پول کافی برای خرید مواد غذایی مورد نیازشان را ندارند و 50 درصد آنها با کمبود مواد غذایی مواجه هستند.[1]
*صدالبته کسی از گرسنه ماندن ابناء بشر در جایی از کره خاکی خشنود نیست و نباید باشد اما حواشی رخ داده در پیرامون ویروس کرونا؛ حقایقی را به رخ کشید که عدهای از مبتلایان "خود تحقیری" تا پیش از این حاضر به قبول آنها نبودند.
حقایقی از قبیل اینکه کشورهای تحریمکننده ایران و از جمله انگلستان، فرانسه و آمریکا هرگز شرایطی در شأن یک ابرقدرت را ندارند و از همین روست که تحریمهای آنها علیه ایران اسلامی نیز یک مقوله روانی است نه واقعی!
اخباری نظیر خبر مذکور به وضوح نشان میدهد که این کشورها مثلا در چه سطحی از معضل ساده گرسنگی قرار دارند.
و از جمله این اخبار نیز اکنون باورپذیرتر مینماید که بر اساس نظرسنجی پیو، بیش از 40 درصد فرانسویها دچار مشکل گرسنگی هستند و یا میزان "فقر مطلق" در ایران کمتر از انگلستان است.
این در حالی است که در سمت دیگر واقعیتهای جهان پیرامون؛ نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس شاخص جهانی GHI؛ هماکنون در رتبه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد و نه تنها توانسته میزان فقر مطلق خود از ابتدای انقلاب تاکنون را به نحو محسوسی کاهش دهد. [2] بلکه حتی در صورت صلاحدید مسئولان؛ امکان صادرات غذا و محصولات پزشکی به انگلیس و فرانسه و آمریکا را هم دارد.
جالب است که ویروس کرونا در ایران هم دچار حاشیههایی مثل افزایش تماسها با مراکز مشاوره بهزیستی بوده است [3] اما هیچ گزارش معتبری درباره شیوع گرسنگی در ایران به دلیل ویروس کرونا وجود ندارد و این مسئله جای تذکر و البته خوشوقتی دارد.
لازم به اشاره است که همزمان با انتشار این خبر؛ سایت اعتمادآنلاین و برخی رسانههای دیگر، در انتشار خبری مربوط به صحبتهای معاون اول رئیسجمهور در مراسم تودیع وزیر جهاد کشاورزی؛ از تیتر "مهمترین مساله ما این است که مردم با فشار در موضوع غذا روبهرو نشوند"! استفاده کردند. [4]
این در حالی است که منظور معاون اول رئیس جمهور، نه اذعان به وجود بحران غذا در ایران بلکه یادآوری رسالت اصلی وزارت جهاد کشاورزی بوده است.
در میانه جنگ اخبار و مفاهیم میان ایران و سایر هژمونهای جهانی، چنین برداشتهایی در پیشانی برخی رسانهها، تأملات جدی را سبب میشود...
***
رزمایش مواسات یا اغتشاش؛ مسئله اینست...
فرماندهان اغتشاش در مقابل اصحاب مواسات
مرتضی مبلغ، فعال چپ و از مقامات وزارت کشور در دولت اصلاحات، در بخشی از مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است:
"متاسفانه آنقدر شرایط موجود سخت است که مشکلات اجتماعی و امنیتی نه تنها برای شرایط پساکرونایی احتمال دارد بلکه در همین شرایط نیز امکان وقوع دارد. اگر دولتها مدیریت هوشمندانه و مدبرانهای نکنند به خاطر فشارهای شدیدی که بر اقتصاد و روح و روان جامعه وارد میشود ممکن است که در جامعه با مشکلات حاد اجتماعی مواجه شویم."[5]
*قبل از مبلّغ، سعید حجاریان نیز در اظهاراتی گفته بود که در پساکرونا اغتشاش رخ میدهد. [6]
مبلّغ در ابتدای سال گذشته و پیش از وقوع کرونا نیز طی اظهاراتی از این گفته بود که وضعیت حادّ است و احتمال عبور مردم از همه وجود دارد.
غیر از دو فرد یاد شده؛ کسان دیگری از اصلاحطلبان نیز طی روزهای جاری از احتمال وقوع ناآرامی در پی کرونا صحبت کردهاند!
اینکه اعضای ستادی جریان اصلاحات از وقوع شرایط سخت و هر رخداد ناخوبی در ایران خشنود باشند و خاصّه پس از پیشلرزههای دیماه 96 و آبان 98، به برنامههای ناتمام خود در فتنه سال 88 بیاندیشند؛ هرگز عجیب نیست و تحرّکات اغتشاش محور آنها هم از منظر تحلیلی کاملا مورد رصد است.
معالوصف بیان این نکته ضروریست که "خواص" در مقابل مشکلات و بحرانهایی که در کشور بوقوع میپیوندد؛ با 2 انتخاب مواجه هستند:
اول، روش امثال مبلغ و حجاریان مبنی بر القای اغتشاش به مردم، شکممحور جلوهدادن جامعه و فرستادن پالس نارضایتی حتی به بهانه سیل و زلزله است.
و دومی روش مقام معظم رهبری و خواص دلسوز کشور با محور دیدن مثبتات، درخواست از دولت برای تصمیمات درست و تأکید بر موج همدلی و لزوم "رزمایش مواسات و یاریگری".
بدیهیست که صلاح و فلاح و نجاح یک جامعه در فاز دوم رخ میدهد و در انتهای مسیر اول؛ هیچ چیزی غیر از خدشهدار شدن امنیت، به راه افتادن حمام خون و بیدولتی نیست.
مفهومی که در فتنه 88، در دیماه 96 و در آبان 98 از سوی همین افراد مدیریت و پیگیری شد اما به فضل الهی و با مدیریت و زعامت ولایت فقیه به جایی نرسید.
فرایند پیشگفته اما در بطن خود یک هشدار بزرگ را نیز به همراه دارد...
و آن اینکه اگر این تحرّکات مورد رصد خواص کشور نباشد و در پاسخ فرایندهای القایی دشمنان ملت؛ شاهد رفتاری غیر از "سکوت" نباشیم و کسی به ماساژ راهکارهایی غیر از ناآرامی نپردازد! آنگاه است که چه بسا توطئه دشمن به کرسی بنشیند و القائات، جامه واقعیت بپوشد!
مردم باید بدانند هرکس در روزهای جاری با "فانوس اغتشاش" و تکرار آبان 98 در خیابانها قدم میزند؛ خواسته یا ناخواسته مشغول راه سپردن در مسیر خواستههای دشمنان اسلام و مردم عزیز ایران است.
***
"سیاهنمایی" سفارش کیست؟
شهرداری تهران دشمن مردم است یا دشمن رئیسجمهور روحانی!؟
داریوش قنبری، فعال اصلاح طلب و از نمایندگان چپ ادوار مجلس، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه همشهری(ارگان شهرداری تهران) نوشته است: دولت به لحاظ اقتصادی بدترین وضعیت قابل تصور را دارد. هیچ دولتی به این اندازه بدشانس نبوده است. عایدات نفتی ایران حتی در مقایسه با سال قبل که تصور میشد اثر منفی آن در رشد اقتصاد کشور به صفر رسیده است، کمتر شده است. تدبیر دولت حتی اگر به کارآید و با دور زدن تحریمها به فروش نفت ایران اضافه کند، کاهش شدید قیمت، صادرات نفت را مقرون به صرفه نمیکند.
در یادداشت او همچنین میخوانیم: دولت دوازدهم در سال پایانی فعالیت خود یکی از بدترین دورههای اداره کشور را پشت سر میگذارد. نظام سیاسی ایران در ابعاد سیاسی و اقتصادی گرفتار تحریمهای ظالمانه آمریکاست و کشورهای خواهان برجام هم نتوانستند عملا کاری از پیش ببرند. به تحریمها مسائل دیگری همچون بیماری کرونا و تعطیلی مشاغل و کسبوکارها نیز تحمیل شد. بلایای طبیعی دیگری همچون سیل نیز بخشهای متعددی از دولت را درگیر خود کرده است.[7]
*جالب است که آقای قنبری در همین یادداشت اشاره کرده است که: "ناامید کردن مردم در چنین شرایطی میتواند آثار زیانباری را برای کل کشور به همراه داشته باشد. "
و جالبتر هم اینکه آقای قنبری در زمره منتقدین دولت آقای روحانی نیست و بلکه از حامیان و فدائیان رئیسجمهور روحانی محسوب میشود.
اینکه چرا اصلاحطلبان و رسانههای آنها؛ مهاجمتر از هر دوست و دشمنی مشغول تاختن به دولت هستند؛ به تحلیلی برمیگردد که پیش از این با محتوای "فتنه اقتصادی" به مخاطبان محترم ارائه شده است.
اظهارات قنبری در حالی است که همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز کراراً تأکید کردهاند؛ ایران اسلامی در بلایا و شرایطی بسیار سختتر از این نیز بوده و البته تاب آورده است.
شرایط دولت فعلی نیز هرگز سختتر از شرایط دولت در سالهای جنگ تحمیلی و یا حتی در ابتدای دهه 70 نیست.
چه اینکه دولت امروز به گواه مقامات ارشد دولت؛ هم دولتی پولدار است [8]، هم با ضعفهای عمومی کشور در دهههای گذشته مواجه نیست و هم وابستگی حیاتی به نفت ندارد.
و البته این مسئله مورد اذعان اندیشکدههای غربی نیز قرار گرفته است اما گویا آقای قنبری و دوستان ایشان به دلیل بیمطالعگی از چنین مثبتاتی بیخبرند!
در همین حال، لازم به اشاره است که اثر تحریمها بر اقتصاد نیز به کمتر از میانگین 30 درصد رسیده و قنبری عملا در حال یک بزرگنمایی خواسته یا ناخواسته از ابزارهای سرنگون شده دشمن است.
ما در مجموعه وبلاگ مشرق، به کرّات این سؤال را مطرح کردهایم که چرا کسانی از داخل دولت، اصلاحطلبان و رسانههای آنها در صف اول سیاهنمایی از شرایط کشور و ناامیدسازی مردم به چشم میخورند!؟ (در حالی که باید مدافع وضع موجود باشند)
و آیا پاسخ این سؤال به رخدادهای آبان 98 نیز مرتبط است یا خیر!؟
***
1_ https://etemadonline.com/content/399424
2_ mshrgh.ir/944980
3_ mshrgh.ir/1058573
4_ https://etemadonline.com/content/399360
5_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/285662
6_ mshrgh.ir/1057785
7_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/97924
8_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3459942
ارسال نظرات