بازداشت شاهزادگان سعودی با هدف حذف موانع سلطنت
از زمانی که سلمان بن عبدالعزیز در ژانویه ۲۰۱۵ یعنی پنج سال و دو ماه پیش بر تخت پادشاهی عربستان تکیه زده تا حالا صدها بار از سوی رسانهها کشته و زنده شده و یا گفته میشود که او بیماری آلزایمر دارد و دیگر نه کسی را میشناسد و نه در جایگاه پادشاهی، یارای اداره حکومت میراث برجایمانده از عبدالعزیز را دارد
پایگاه رهنما:
از زمانی که سلمان بن عبدالعزیز در ژانویه ۲۰۱۵ یعنی پنج سال و دو ماه پیش بر تخت پادشاهی عربستان تکیه زده تا حالا صدها بار از سوی رسانهها کشته و زنده شده و یا گفته میشود که او بیماری آلزایمر دارد و دیگر نه کسی را میشناسد و نه در جایگاه پادشاهی، یارای اداره حکومت میراث برجایمانده از عبدالعزیز را دارد. اخیراً هم به دنبال اتفاقات مهم در عربستان و بازداشت چند شاهزاده و از همه مهمتر کسی همچون «احمد بن عبدالعزیز» پسر بنیانگذار سعودی که اقدامی بیسابقه بود، برای بار دیگر ملک سلمان در رسانهها کشته شد، اما باز او یکشنبه با ظاهر شدن و دادن استوارنامه دو سفیر کشورش، بر زندهبودن خود تأکید کرد. کسی دقیقاً نمیداند در ریاض چه خبر است، چهار شاهزاده برجسته و دهها مقام وزارت کشور و نیروهای مسلح عربستان، بازداشت و یک روز پس از آن، تعدادی آزاد و تعدادی نیز در بازداشت باقی میمانند. با چنین اقداماتی توسط سلمان و پسرش در وهله اول تنها چیزی که به ذهن نزدیک میشود این است که بوی کودتا از درون خاندان سعودی به مشام میرسد. حالا این کودتا توسط مخالفین حکومت سلمان قرار بوده انجام شود که با این بازداشتها خنثی شد یا کودتایی است که محمدبن سلمان از ترس مخالفانش پیشدستی کرده و برعلیه پدر انجام داده است، روشن نیست و باید به انتظار نشست تا پردههای بعدی آن در روزها یا ماههای آینده مشخص گردد. هر چه هست، یک نکته کاملاً عیان است و آن اینکه خبرها و گزارشها از تلاش برای کودتا، بازداشت مدعیان جانشینی و سرکوبهای امنیتی، نشان از رخدادهای مهم در سطح بالای حاکمیت این کشور دارد. میدل ایست در گزارشی اختصاصی مینویسد که نزدیک به ۲۰ شاهزاده سعودی بازداشتشدهاند که تاکنون فقط نام چهار تن از آنها منتشر شده است. به نوشته میدل ایست، شاهزادگان از سوی ولیعهد، محمد بن سلمان، وادار شدهاند تا علناً با او اعلام بیعت کنند. دستکم سه شاهزاده سعودی تاکنون توییتهایی با محتوای حمایت از پادشاه و ولیعهد سعودی منتشر کردهاند. همزمان با این رویدادها، روز یکشنبه وزارت کشور عربستان دستور منع سفر به استان شیعهنشین قطیف را صادر کرد. استان قطیف که مرکز سکونت شیعیان عربستان است، در طول سالهای گذشته شاهد سرکوبهای گسترده اعتراضات علیه شیوه سلطنت خانواده سعودی بوده است. به نوشته خبرگزاری رسمی عربستان سعودی، دلیل بسته شدن راههای ورود و خروج به استان قطیف، شیوع بیماری کرونای جدید در این استان است، اما رسانهها این موضوع را دروغی بزرگ میدانند و از احتمال ارتباط این محاصره با مسائل سیاسی جاری در ریاض خبر میدهند.
بحران جانشینی، بحران همیشگی خاندان آل سعود
هنگامیکه سلمان به قدرت رسید اکثر فرزندان عبدالعزیز مرده بودند و برخی از آنها که حضور داشتند یا علاقهای به سلطنت نداشته و یا آنقدر پیر و فرتوت شده بودند که توان اداره کشور را نداشتند و تنها چند نفر بودند که علاقهمند به کسب قدرت بودند که حدود ۷۰ سال سن داشتند. خود سلمان هنگامیکه در سال ۲۰۱۵ جانشین ملک عبدالله شد ۷۹ سال سن داشت. بنابراین بحران جانشینی از زمان روی کار آمدن سلمان بیشازپیش نمایان شد. ملک عبدالله متوجه مقدمات بروز بحران جانشینی شده بود. زیرا زمانی که نایف بن عبدالعزیز ولیعهد وقت سعودی از دنیا رفت و ملک عبدالله پادشاه عربستان، سلمان را جانشین خود و برای اولینبار یک ولیعهد دوم را تعیین کرد که برادر کوچک خانواده مقرن بن عبدالعزیز بود و این در واقع نشانگر نگرانی از بحران جانشینی در آینده بود. زیرا از همان زمان نیز زمزمههای آن وجود داشت.
سلمان از ابتدا نشان داد که قصد دارد از رویه خانوادگی سرپیچی کند. بعد از روی کار آمدن سلمان، مقرن را در فاز اول کودتای خانوادگی، از ولیعهدی خود برکنار کرد و سلمان، محمد بن نایف پسر برادر خود را ولیعهد و پسر کوچک محمد بن سلمان (معروف به ام. بی. اس) را بهعنوان جانشین ولیعهد تعیین کرد.
این را میتوان فاز اول کودتا علیه پروتکلهای خانواده سعودی دانست و این مقطع را میتوان آغاز دوره قدرت گرفتن بن سلمان دانست.
فاز دوم زمانی رخ داد که محمد بن نایف از ولیعهدی کنار گذاشته شد و محمد بن سلمان جانشین وی و ولیعهد اصلی شد. محمد بن نایف در آن دوران که همزمان مسئولیت وزارت کشور را بهعنوان یک سمت موروثی بر عهده داشت، کنار گذاشته شد. یکی از دلایل اصلی دستگیری او را نیز میتوان ارتباط قوی او با دستگاههای انتظامی امنیتی و پلیس عربستان دانست. خانواده نایف در طول سالهای طولانی مسئولیت اداره وزارت کشور را بر عهده داشتند. پدر محمد بن نایف در سالهای متمادی وزیر کشور و سپس ولیعهد شد و سپس پسرش در هر دو سمت جانشین پدر شد.
اکنون وارد فاز سوم کودتا شدهایم که البته در این زمینه هم روایتهای متناقضی وجود دارد. هنگامیکه دستگیریها آغاز شد درباره دلایل کوتاهمدت تحولات اخیر چند سناریو و گمانه مطرح شد. سناریوی اول حاکی از آن بود که گفته میشد ملک سلمان احتمالاً فوت کرده که با دیدار او با دو سفیر جدید، این سناریو باطل شد. روایت دوم این است که حال او اصلاً مساعد نیست و انتظار میرود بهزودی فوت کند. در روایت سوم نیز ممکن است حال سلمان آنچنانکه میگویند بد نباشد، ولی در حال آمادهسازی فضا برای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان است. سلمان از ابتدای سلطنت خود هیچگاه حال مساعدی نداشته و این موضوع جدیدی نیست. حتی از همان ابتدا در خصوص آلزایمر او گمانهزنیهایی وجود داشت. فیلمهایی که از او منتشر شده، نشان میدهد که تعادل روحی و روانی خوبی ندارد. بههرحال، این اجماع نظر وجود دارد که حاکم بلامنازع کنونی سعودی، محمد بن سلمان است. از آغاز سلطنت سلمان و آغاز رشد قدرت محمد بن سلمان، تلاش شد تا تغییرات تندی در سطح سیاسی و اجتماعی آن کشور انجام شود و از دو سال پیش نیز حوادثی آغاز شد که با دستگیری بزرگان و نخبگان سیاسی درباری و مالی عربستان همراه بود. آنان برای مدتهای مختلف در یک هتل مجلل مخصوص زندانی شدند و بخشی از اموال آنها نیز مصادره شد. بعدها حادثه وحشتناک ترور جمال خاشقجی و تکهتکه کردن او در دوم اکتبر ۲۰۱۹ رخ داد که اکنون ثابتشده که این اقدام با دستور محمد بن سلمان صورت گرفته است. مجموعه این موضوعات باعث شد که یکسری اختلافات کهنه در خانواده سعودی سر باز کند و اختلافات جدیدی نیز بروز کند. این را باید به تغییرات رادیکالی افزود که در عربستان سعودی آغازشده که جامعه دینی و وهابی عربستان که همواره بهموازات خاندان پادشاهی در این کشور حکومت میکردند و همواره بر روی سیاستها و روال اداره و اوضاع کشور در بخشهای فرهنگی و اجتماعی نظارت داشتند، اکنون بهشدت از شرایط ناراضی هستند.
این نارضایتی و آزردهخاطر بودن جامعه، نشان میدهد که برخلاف تلاش برای عادی نشان دادن شرایط، راه برای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در عربستان چندان هموار نیست و برای تحکیم قدرت نیاز به یک حرکت نظامی و اقتدارمدار وجود دارد تا آلترناتیوها و چالشهای محتمل پس از مرگ سلمان و به قدرت رسیدن محمد بن سلمان را از بین ببرد که دستگیریهای اخیر شاهزادگان را میتوان کاملاً در راستای تلاش برای دفع خطر احتمالی ارزیابی کرد.
ارسال نظرات