انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و میاندوره مجلس خبرگان روز جمعه با حضور مردم در تهران و شهرستانها برگزار شد و نتایج اعلام شده نشان از تغییر در کرسیهای پارلمان و ورود چهرههای جدید در مجلس دارد.
در این انتخابات 42.57 درصد از واجدین شرایط در کل کشور در انتخابات شرکت کردند و در شهر تهران نیز 1 میلیون و 841 هزار و 891 نفر شرکت کردند که 25.4 درصد واجدان شرایط بود.
در این گزارش به بررسی 10 نکته درباره انتخابات روز گذشته میپردازیم.
1- اولین نکته در تحلیل انتخابات 2 اسفند این است که پیروز اصلی انتخابات، مردم بودند؛ چه مردمی که مشارکت کردند و رای دادند و چه آنها که مشارکت نکردند. مردمی که پای صندوقهای رای آمدند با حضور خود نشان دادند که از وضعیت نامطلوب اقتصادی رضایت ندارند و مردمی که نیامدند، با عدم مشارکت.
پیام افرادی که در انتخابات حضور نداشتند انتقاد از مسئولان و نمایندگان مجلس بود که با اعمال و رفتارهای خود از شأن و جایگاه مجلس بهعنوان میراث یکصدساله نهضت مشروطه کاستند. شاهد این مدعا، میزان مشارکت در دوره دوم شورای شهر و مجلس هفتم است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
2- علیرغم کاهش درصد شرکتکنندگان نسبت به دوره قبل، متوسط مشارکت پایینتر از نُرمهای معمول در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهانی نیست و اگر این موضوع با بسیاری از کشورهای آسیایی و بخصوص آسیای غربی مقایسه شود وضعیت ایران بسیار قابل قبولتر است.
3- تحلیل انتخابات 2 اسفند در کنار وقایع پرشمار هفتهها و ماههای اخیر بار دیگر نشان داد که مردم بنیان ساختار سیاسی در کشور را قبول دارند اما نسبت به وضعیت فعلی اقتصادی معترضند. سال 98 برای مردم ایران سالی پرتلاطم بود و حاوی اخبار ناگوار بود. ابتدای سال جاری سیل موجب آسیب دیدن روستاها و شهرهای شمال شرقی، مرکز کشور و جنوب غربی کشور شد و خسارات فراوانی وارد کرد.
در آبانماه نیز بعد از افزایش قیمت بنزین از سوی دولت بدون اقناع افکار عمومی و توجیه نکردن علت این افزایش، موجی از اعتراضهای مردمی را در پی داشت که با ورود ضدانقلاب و اشرار به صف معترضین، اعتراضات به اغتشاش کشیده شد و خسارات مهمی وارد کرد. در دیماه نیز با انتشار خبر سقوط هواپیمای اوکراینی براثر خطای انسانی، اعتراضاتی را شاهد بودیم. با وجود همه این وقایع، حضور حدود 45 درصدی مردم نشان از پایبندی به ساختار سیاسی کشور و اعتماد به صندوقهای رای برای تغییر است.
حضور بینظیر مردم در بزرگترین تشییع تاریخ (تشییع پیکر مطهّر حاج قاسم سلیمانی)، آنهم درباره فردی که در اوج پایبندی به آرمانها و شعارهای انقلاب بود و نمادی برای انسان تراز انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به شمار میرفت، نشان داد که مردم با تمام وجود به آنچه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میگوید باور دارند، با این حال اعتراضشان به برخی روندها و عملکردها نیز سر جای خود باقیست و این دو منافاتی با یکدیگر ندارند. نظرسنجیهایی که دانشگاه مریلند در سال 96 و به هنگام اعتراضات مشابه آبان امسال در آن ایام منتشر کرده بود همین مضمون را داشت که مردم بنیان نظم سیاسی در ایران را قبول دارند اما به برخی عملکردها شدیداً معترضند.
4- نوع انتخاب و نحوهی مشارکت مردم بار دیگر نشان داد که هرگاه اداره امور به دست اصلاحطلبان است، دموکراسی اصلیترین قربانی است. تجربه دو انتخابات شورای شهر دوم و مجلس هفتم این را نشان میدهد.
یکی از کمترین میزان مشارکت در انتخابات مربوط به شورای شهر دوم است که در تاریخ 9 اسفند 1381 در دولت سید محمد خاتمی برگزار شد. در این انتخابات، بهدلیل نظارت بر صلاحیت کاندیداها از سوی مجلس، هیئت نظارت بر انتخابات که علی تاجرنیا ریاست آن را برعهده داشت اکثر کاندیداها را از نهضت آزادی تا اصلاحطلبان و چپ و راست را تایید صلاحیت کرد.
در این انتخابات جبهه دوم خرداد به محوریت حزب همبستگی لیست داد. حزب مشارکت فهرستی به سرلیستی مصطفی تاجزاده پخش کرد و گزینه شهرداری تهران را صفایی فراهانی دانست. حزب کارگزاران نیز با شعار "بازگشت کرباسچی" وارد میدان شد، حتی جریان ملی-مذهبی که اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی محسوب میشوند چند فهرست ارائه دادند تا به قول خودشان در آزادترین انتخابات جمهوری اسلامی شرکت کنند. گروهی به محوریت محسن سازگارا نیز با شعار مقایسه ایران و افغانستان وارد انتخاب شد و مرحوم عزتالله سحابی نیز فهرستی معرفی کرد.
در میان تعدد لیستهای جناح اصلاحطلب و جریان اپوزیسیون، ائتلاف آبادگران ایران اسلامی قرار داشت که در صدر آن دوچهره اصولگرا(مهدی چمران و عباس شیبانی) قرار داشت اما بهرغم حضور لیستهای متعدد این انتخابات کمترین نرخ مشارکت را رقم زد و تنها 12 درصد در تهران شرکت کردند و ائتلاف آبادگران و رسول خادم که چهره مستقل انتخابات بود رای آوردند اما علت میزان پایین مشارکت در این انتخابات چه بود؟
انتخابات شوراهای اول در تاریخ 7 اسفند 1377 برگزار شد و 24 میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردند اما متاسفانه حضور یکپارچه اصلاحطلبان در شورای شهر اول تهران، موجب شد تا تضادهای درونگروهی آنها روز به روز افزایش یابد و بهدلیل تعارض منافع اصلاحطلبان، شاهد حضور 2 شهردار و 2 سرپرست برای ساختمان بهشت باشیم. اختلافات داخلی شورای شهر موجب شد تا وزارت کشور دولت اصلاحات، شورا را منحل کند و مردم بهدلیل عملکرد بد شورا حاضرنشدند دوباره پای صندوقهای رای بیایند.
مدعای بعدی برای اثبات این گزاره، انتخابات مجلس هفتم بود که اول اسفند 1382 برگزار شد و تنها 50.57٪ از واجدان شرایط در آن شرکت کردند. در این انتخابات نیز بهرغم رقابت دو جناح اصلی کشور اما بهدلیل عملکرد مجلس اصلاحطلب ششم و نارضایتی مردم از آنها، مشارکت 67٪ مجلس ششم 17 پله سقوط کرد.
5- نتایج انتخابات 2 اسفند به وضوح نشان میدهد که مردم خواستار تغییر در وضع اداره کشور هستند. نتایج نهایی انتخابات نشان میدهد که درصد بالایی از نمایندگان مجلس دهم هم تغییر کردهاند و فقط 56 نماینده از نمایندههای فعلی در مجلس آتی هم حضور دارند. از 290 نماینده فعلی مجلس، 37 نفر در انتخابات ثبتنام نکردند، از 248 نفر ثبتنام کرده 173 نفر تایید صلاحیت شدند و از میان 173 نماینده فعلی مجلس حاضر در رقابتها فقط 56 نفر موفق به حضور در مجلس یازدهم هم شدند.
به عبارت بهتر شورای نگهبان 30 درصد از نمایندههای فعلی را ردصلاحیت کرد(75 از 248)؛ اما مردم بیش از 2 برابر این درصد یعنی 70 درصد از آنها که در رقابتها حاضر بودند(117) را فاقد صلاحیت لازم برای نمایندگی دانستند.
نتایج منتشر شده حاکی از تغییر هر سی کرسی پایتخت به نفع منتقدان آقای روحانی است که نشانه نارضایتی مردم از عملکرد مجلس گذشته و ورود چهرههای جدید و جوان به مجلس است. بسیاری از نمایندگان فراکسیون امید مانند خدیجه ربیعی، انصاری، سکینه الماسی، محسن علوی، مهرداد لاهوتی، احمد مازنی و... در انتخابات شکست خوردند که همین مویدی بر عملکرد ضعیف فراکسیون امید است.
6- علیرغم فعالیت رسانههای خارجی، حضور مردم نشاندهنده عدم توفیق کمپین تحریم فشار حداکثری بود. آمریکا و همپیمانان او از کمپین فشار حداکثری در حوزه اقتصاد و کمپین رأی_بی_رای در انتخابات این هدف را دنبال میکردند که اولاً کسی در انتخابات حاضر نشود و عملاً امکانی برای اجرای انتخابات به وجود نیاید.و ثانیاً اگر هم مشارکتی در سطح حداقلی صورت گرفت افرادی رای بیاورند که به دنبال تامین هدف کمپین فشار حداکثری، یعنی مذاکره با آمریکا و پذیرفتن دیکتههای این کشور علیه مولفههای قدرت ملی ایران باشند.
حضور مردم و نتایج انتخابات نشان میدهد که هر دوی این اهداف شکست خورد؛ یعنی هم حضور نسبتاً قابل قبولی(با درنظر گرفتن تمام شرایط اعم از اعتراض به بدعملی دولت و مجلس، وضع اقتصادی و کرونا و ...) شکل گرفت و هم افرادی وارد مجلس شدند که مواضع کاملاً ضدآمریکایی دارند و مخالف تسلیم در برابر او هستند. پیشبینی رسانههای غربی در روز انتخابات و با توجه به نحوهی رای دهی مردم هم همین بود.
7- آنچنانکه نظرسنجیها هم پیشتر نشان میداد اعتراض مردم به اوضاع اقتصادی و کارنامه نامطلوب دولت و مجلس اصلاحطلب در جلب رضایت مردم عامل اصلی انگیزش برخی از مردم برای عدم مشارکت بود. براساس دادههای مراکز معتبر افکارسنجی پیش از انتخابات، مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم با اختلاف بسیار زیاد دغدغه اصلی مردم بود.
طبق نظرسنجی تاریخ 14 الی 16 بهمن توسط ایسپا، از میان افرادی که گفته بودند قصد ندارند در انتخابات شرکت کنند، 43 درصدشان عدم تاثیرگذاری انتخابات در بهبود وضعیت کشور را دغدغه خود میدانستند و تنها 3درصد غیررقابتی بودن را دلیل خود برای نرفتن پای صندوق رای میدانستند.
17 درصد از این افراد در مواجهه با این سوال که در چه شرایطی ممکن است تا روز انتخابات تصمیم بگیرند در انتخابات شرکت کنند، بهبود شرایط اقتصادی را شرط دانستهاند و 18 درصد نیز اینکه شرکت در انتخابات موجب بهتر شدن اوضاع شود را شرط حضور دانستند.
در نظرسنجیهای پیش از این تاریخ و در نظرسنجیهای دیگر ارگانها هم تقریباً همین وضعیت به صورت کاملاً مشابهی وجود داشت.
8- همانطور که گفته شد، پایینترین نرخ مشارکت در انتخابات ایران متعلق به شورای شهر دوم و در آخرین سالهای دوره اصلاحات بود اما تغییر رویه شورای شهر دوم و مجلس هفتم و قرار گرفتن این دو نهاد بر روی ریل خود، موجب شد تا در ادوار بعدی شاهد مشارکت بالای مردم باشیم. شورای شهر سوم که در تاریخ 24 آذرماه 85 برگزار شد مشارکت 64.83٪ داشت که رشد 15 درصدی را نشبت به شورای دوم نشان میداد.
انتخابات مجلس هشتم 24 اسفندماه سال 86 برگزار شد. در این انتخابات میزان مشارکت 55.4٪ بود و رشد 5 درصدی نسبت به مجلس هفتم داشت لذا انتظار میرود با عملکرد صحیح مجلس یازدهم و رسیدگی به دغدغههای اصلی مردم، شاهد افزایش مشارکت و بازگشت امید بیشتر به جامعه در انتخابات 1440 و 1402 باشیم.
9- متاسفانه شکل نگرفتن رقابت ایدهها را میتوان یکی از دلایل کاهش مشارکت نسبت ادوار قبل دانست که در این زمینه حتی جناح پیروز یعنی اصولگرایان هم مقصرند. هر دو جریان سیاسی که وارد عرصه انتخابات شدند، علیرغم تغییر در چهرهها و سرلیستها، در یک مسئله اشتراک داشتند و آن هم عدم ارائه راهکارهای عملی و ایدههای راهگشا برای مشکلات کشور بود. خبرگزاری تسنیم از ماههای پیش از انتخابات گفتوگو هایی پیرامون رقابت انتخاباتی حول ایدهها داشت اما متاسفانه جناحهای سیاسی بهجای معرفی 5 مشکل کشور و ارائه راهکار برای حل آن در کاهش مشارکت نقش داشتند که امیدواریم در انتخابات بعدی ایدهها جایگزین گرایشهای سیاسی برای انتخاب نمایندگان شود.
10- کارشناسان معتقدند شیوع کرونا در کشور و واهمه برخی مردم از سرایت این ویروس خطرناک نیز سطحی از کاهش مشارکت را موجب شده است. با انتشار خبر فوت دو تن از هموطنان بر اثر ویروس کرونا در روز چهارشنبه در شهر قم و شیوع این بیماری در برخی دیگر از شهرها، برخی شهروندان نسبت به احتمال ابتلا به بیماری از طریق حضور در صفوف رای تردید داشتند. همچنین ستاد انتخابات کشور و شورای نگهبان برای جلوگیری از سرایت ویروس ثبت اثر انگشت را اختیاری اعلام کردند و توصیه به داشتن خودکار شخصی کردند لذا بی دلیل نیست که واهمه از ابتلا به ویروس را یکی از دلایل کاهش مشارکت بدانیم.
ارسال نظرات