در گفتوگو با استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) مطرح شد:
دکتر عبدالملکی: به طرفداران «تقویت اقتصاد ملّی» رأی دهیم
حجتالله عبدالملکی اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق است. این اقتصاددان پرکار و فعال، فارغالتحصیل دکتری اقتصاد از دانشگاه اصفهان است. وی مؤلف پنج عنوان کتاب در حوزههای اقتصاد مقاومتی (۲ مورد)، بیمه و تکافل (۲ مورد) و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (۱ مورد) بوده و از نظریهپردازان اصلی اقتصاد مقاومتی محسوب میشود. در کارنامهی اجرایی ایشان مشاور وزارت اقتصاد، عضو شورای فقهی صنعت بیمه و دبیر شورای اقتصاد سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، به چشم میخورد. وی اکنون معاون اشتغال و خودکفایی کمیتهی امداد امام خمینی (ره) است. عبدالملکی معتقد است مجلسی میتواند کارآمد باشد که موافق «پیشرفت درونزا» و مخالف «اقتصاد وابسته» باشد. در مورد این ایده، با ایشان گفتوگویی داشتیم. متن حاضر، مکتوبِ آن گفتوگوست.
پایگاه رهنما :
حجتالله عبدالملکی اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق است. این اقتصاددان پرکار و فعال، فارغالتحصیل دکتری اقتصاد از دانشگاه اصفهان است. وی مؤلف پنج عنوان کتاب در حوزههای اقتصاد مقاومتی (۲ مورد)، بیمه و تکافل (۲ مورد) و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت (۱ مورد) بوده و از نظریهپردازان اصلی اقتصاد مقاومتی محسوب میشود. در کارنامهی اجرایی ایشان مشاور وزارت اقتصاد، عضو شورای فقهی صنعت بیمه و دبیر شورای اقتصاد سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، به چشم میخورد. وی اکنون معاون اشتغال و خودکفایی کمیتهی امداد امام خمینی (ره) است. عبدالملکی معتقد است مجلسی میتواند کارآمد باشد که موافق «پیشرفت درونزا» و مخالف «اقتصاد وابسته» باشد. در مورد این ایده، با ایشان گفتوگویی داشتیم. متن حاضر، مکتوبِ آن گفتوگوست.
ت: با توجّه به اینکه مسئلهی اقتصاد و معیشت، این روزها مسئلهی اصلی مردم است، کاندیداهای انتخابات مجلس و لیستها و ائتلافهای مختلف هر کدام شعارها و برنامههای اقتصادی را برای خود انتخاب میکنند. به نظر شما از این میان کدام برنامهها، میتوانند مشکلات اقتصاد ایران را حل کنند؟
عبدالملکی: طبیعتاً باید به افرادی رأی داد که برنامههایی برای تقویت اقتصاد ملّی داشته باشند. باید توجّه داشته باشیم که در کشور دو رویکرد در حوزهی برنامهریزی اقتصادی وجود دارد؛ یک رویکرد، «رویکرد وابسته» است و رویکرد دیگر نیز «رویکرد درونزا» است. رویکرد وابسته معتقد است که اقتصاد ایران مانند یک واگُن قطار است، قدرت پیشرفت ندارد و برای اینکه پیشرفت کند، باید خودش را به یک لوکوموتیو متّصل کند و آن لوکوموتیو، اقتصاد غرب است؛ حالا یا آمریکا و یا کشورهای اروپایی. در این رویکرد، سیاست اقتصادی به دیپلماسی با غرب و تعامل کردن و نزدیکشدن به کشورهای غربی وابسته میشود. در این رویکرد، غرب مانند یک لوکوموتیو عمل کرده و ما را میکِشد و باعث پیشرفتمان میشود؛ بنابراین کسانی که به این رویکرد قائل هستند، همواره به دنبال این هستند که اولاً غرب مانع پیشرفت ما نشود و ما را تحریم نکند. در ثانی غرب بپذیرد که کمک کند تا ما پیشرفت کنیم؛ یعنی مثلاً به ما سرمایهی خارجی، فناوری و ... بدهد تا ما پیشرفت کنیم.
تفکّر مقابل این رویکرد، معتقد است که اولاً غرب به ما کمک نخواهد کرد؛ چون ما در شرایط یک جنگ تمدّنی با غرب هستیم. قدرت گرفتنِ اقتصادی ما منجر به از بین رفتن و فروپاشی تمدّن غرب طی دهههای آتی خواهد شد. به همین جهت غرب، طبیعتاً بهصورت برنامهریزیشده کمکی به ما نخواهد کرد. ثانیاً این تفکّر معتقد است که ما اصلاً واگن نیستیم، بلکه ما خود کشوری هستیم که ظرفیت بسیار بالایی برای حرکت در مسیر پیشرفت داریم. ما هر آنچه برای پیشرفت نیاز است را داریم؛ سرمایه نیاز است که داریم. ۲ میلیون میلیارد اکنون کشور نقدینگی دارد. نیروی کار نیاز داریم که بیش از ۴۰ میلیون نیروی کار داریم. ما احتیاج به بازار داریم که ۸۵ میلیون نفر بازار داخلی و بیش از ۴۰۰ میلیون نفر در کشورهای همسایه بازار داریم. ما احتیاج به فناوری داریم که با وجود تعداد قابل توجّه فارغالتحصیلان نخبهی دانشگاهی تقریباً در هر حوزهای از فناوری که نیاز داشته باشیم، میتوانیم بسازیم. منابع طبیعی هم نیاز است که طبق آمارها، بین ۷ تا ۱۱ درصد منابع طبیعی دنیا در کشور ماست؛ بنابراین رویکرد درونزا حرفش این است که اولاً غرب در مسیر پیشرفت کمک خاصی به ما نخواهد کرد و ثانیاً ما هر آنچه برای پیشرفت به آن نیاز است را در کشور خودمان داریم. مسئله اینجاست که ما در سازماندهی این عوامل پیشرفت اقتصادی (سرمایه، نیروی انسانی، فناوری، بازار و منابع طبیعی) تاکنون سازماندهی درستی انجام ندادهایم. متأسفانه در تمام این سالها که نتوانستهایم با یک سازماندهی درست، از ظرفیتهای درونزا برای پیشرفت، استفاده کنیم، همواره «رویکرد وابسته» در کشور حاکم بوده است؛ بنابراین اگر میخواهیم در شرایط اقتصادی تغییری ایجاد شود، باید در انتخاباتها –خصوصاً انتخابات مجلس آتی- به کسانی رأی بدهیم که به رویکرد درونزا –یا همان اقتصاد مقاومتی- معتقدند؛ بنابراین کرسیهای سیاستگذاری باید به تفکّر اقتصادی انقلاب اسلامی که تفکّر تمدّنسازِ اقتصاد مقاومتی است، برگردد.
ت: بسیاری از کاندیداهای فعلی مجلس، اقتصاددان هستند و در تبلیغاتشان روی این موضوع، تأکید ویژهای دارند. به نظرتان رایآوری اقتصاددانان میتواند به بهبود مشکلات اقتصادی مردم کمک بیشتری کند؟
عبدالملکی: خیر؛ بههیچوجه نمیتوان گفت که اگر افراد اقتصادخواندهی بیشتری به مجلس راه پیدا کنند، این موضوع به حل مشکلات اقتصادی کشور کمک میکند؛ چراکه هر دو تفکّری که عرض کردم (هم تفکّر اقتصاد مقاومتی و هم تفکّر اقتصاد وابسته)، هر دو اقتصاددانهای زیادی در جریانهای خود دارند. اگر اقتصاددانهای زیادی به مجلس راه پیدا کنند، ولی این افراد متعلّق به جریان ماتریالیستی توسعهی وابسته باشند، خب اینها اتفاقاً کشور را بیشتر به سمتِ نابودی و تخریب اقتصادی سوق میدهند. امّا در طرفِ مقابل ممکن است لیستی وجود داشته باشد که اقتصاددان نداشته باشد، امّا کلّیتِ آن لیست اعتقاد به نظریهی اقتصاد مقاومتی و پیشرفت درونزا دارند، خب طبیعتاً این لیست در ایجاد پیشرفت اقتصادی موثّرترند؛ چراکه افراد این لیست بعداً میتوانند در فعّالیتهایی که در مجلس انجام میدهند، از کارشناسان اقتصاد مقاومتی بیشتر استفاده کنند. البته طبیعی است که وجود اقتصاددانانی که با اقتصاد مقاومتی همراستا هستند در لیستهای انتخاباتی، بسیار مغتنم و بااهمیت است؛ بنابراین لیستهای متعلّق به جریان انقلابی باید تلاش کنند تعداد قابلملاحظهای اقتصاددانِ معتقد به اقتصاد مقاومتی را نیز در لیست خود بگنجانند. ولی بهصرف اینکه یک لیستی تعدادِ اقتصاددان بیشتری دارد، این دلیل نمیشود که بگوییم آن لیست معتبرتر است؛ چراکه ممکن است این اقتصاددانها اعتقادی به پیشرفت درونزا نداشته باشند.
ت: برخی اساساً وجود کاندیداهایی که بتوانند در اقتصاد تغییری ایجاد کنند را منکر میشوند. به نظرتان افراد توانمندی در میان کاندیداهای فعلی وجود دارند؟!
عبدالملکی: وقتی لیست افرادی که تأیید صلاحیت شدهاند را نگاه میکنیم، میبینیم که در کل کشور نامزدهای بسیار خوبی داریم؛ چه در تهران و چه در شهرستانها؛ بنابراین افرادی که لیستهایی میبندند یا جریاناتی که از فرد یا افراد خاصی در تهران و سایر شهرستانها حمایت میکنند، باید افراد اصلح را شناسایی کنند و با تمام توان از ایشان حمایت کنند. ما در این دوره – و البته در همهی دورههای پیشین- بههیچوجه مشکل نامزد نداشته و نداریم. همیشه افراد اصلح و توانمندی در میان نامزدها وجود دارند. مشکل اینجاست که معمولاً این افراد سالم و توانمند انتخاب نمیشوند و جریانات سیاسی معمولاً از افراد مستقل توانمند حمایت نمیکنند؛ بلکه بیشتر با نگاههای جناحی و حزبی، از افرادی حمایت میکنند. اگر جریانات سیاسی و مجموعههای نخبگانی و آحاد مردم این افراد مستقل توانمند را شناسایی کنند و فارغ از نسبتی که این کاندیداها با این جریانات دارند از آنها حمایت کنند، به نظر میرسد که میتوان یک مجلس قوی توانمند داشت. کاندیداهای قویِ خصوصاً جوان، در میان کاندیداها کم نیستند.
ت: نظرتان در مورد میزان مشارکت مردم در انتخابات چیست؟! آیا میتواند پشتوانهی خوبی برای مجلس آتی باشد و به اصلاح امور اقتصادی کمک کند؟
عبدالملکی: ببینید؛ بحث مشارکت یک موضوع است و بحث مشارکت موثّر، موضوع دیگری است و ما به هردوی اینها احتیاج داریم. ممکن است برخی بگویند که مردم در انتخابات شرکت کنند تا مشارکت بالا برود، ولی به هرکسی دوست داشتند رأی دهند. این افراد معتقدند که مشارکت بالا میتواند کمر دشمن را بشکند و پشتوانهی خوبی برای مجلس باشد. من فکر میکنم ما از این مرحله عبور کردهایم و امروز به مشارکت موثّر مردم نیاز داریم؛ یعنی اولاً مردم بیایند و رأی بدهند و در ثانی به بهترین افراد همرأی دهند. باید به افراد با عُرضهای که نگاهشان در عرصهی اقتصاد، مبتنی بر اقتصاد مقاومتی باشد رأی داد. اگر افراد شایسته با پشتوانهی آرای بالاتر و مشارکت بیشتر وارد مجلس شوند، آنوقت این افراد قدرت بالاتری خواهند داشت برای اینکه در حوزهی اقتصاد اقدامات انقلابی انجام دهند. ما امروز در مجلس نیاز به یک سری اقدامات و تحوّلات انقلابی داریم. اگر مجلسی که تشکیل میشود بخواهد این اقدامات انقلابی را انجام دهد، از پشتوانهی رأی مردمی بالاتری نیز برخوردار باشد، قطعاً میتواند تحوّلات اقتصادی بهتری را انجام دهد. پایین بودنِ مشارکت، باعث میشود دستودل نمایندگان بلرزد و نتوانند اقدامات انقلابی لازم برای ایجاد تغییرات مثبت در حوزهی اقتصاد را انجام دهند؛ بنابراین مردم هم باید در انتخابات شرکت کنند و هم به کسانی که به پیشرفت درونزا معتقدند، رأی دهند.
ارسال نظرات