صبحگاه جمعه ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ سردار قاسم سلیمانی نماد جبهه مقاومت به ابومهدی المهندس، فرمانده حزب الله عراق و قائم مقام بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) و شمار دیگری از رزمندگان ایرانی و عراقی به شهادت رسیدند. حمله فوق به دستور مستقیم رییس جمهوری ایالات متحده صورت گرفت. در همین خصوص پایگاه بصیرت برای بررسی جنایت آمریکا و عملیات تلافی جویانه سپاه گفت وگویی را با هادی محمدی کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا ترتیب داده است.
بصیرت: چه دلایلی باعث شد آمریکا تصمیم به ترور حاج قاسم سلیمانی بگیرد؟ و اینکه چرا انتقام سخت از پایگاه عین الاسد آغاز شد؟
بدون شک ترور حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس برای آمریکا، محور غربی و متحدان آنها در منطقه معنای خاصی دارد. چون از این طریق نگاه ویژهای به جبهه مقاومت داشتند. می دانند محور مقاومت جزء هرم قدرت در ایران و منطقه بود. محور مقاومت در کارکردهای نظامی اسلامی تاثیر آن چنانی داشت. استکبار جهانی جایگاه جبهه مقاومت برای حاج قاسم سلیمانی در این سطح را دارای اهمیت می دانست. به خاطر همین نماد مقاومت را مورد هدف قرار دادند. در همین خصوص جمهوری اسلامی باید اقدام تلافیجویانه و انتقامی همطراز و همسطح او انجام می داد. بنابراین آمریکا از طریق هدف قرار دادن سردار سلیمانی تلاش دارد تا ایران را تضعیف کند. در همین رابطه می توان ترور سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس را در دو گزاره بررسی کرد:
گزاره اول این است که سردار سلیمانی بالاترین سطح کارکرد پروژههای استکبار جهانی به مفهوم آمریکا، محور غربی، رژیم صهیونیستی و متحدان معتجر به دیکتاتوری منطقه را خط بطلان بکشد. آن چیزی که در دو دهه اخیر آمریکاییها میخواستند یک نظم آمریکایی مطلق در سطح منطقه را حاکم نمایند توسط جبهه مقاومت به رهبری سردار سلیمانی برهم زده شد. آنها میخواستند از طریق نظام تک قطبی، از طریق بهانه یازده سپتامبر، اقدامات خودسرانه در عرصه بین المللی، اشغال کشورهای عراق و افغانستان از طریق پروژه تروریسم وهابی و داعشی این هدف را محقق کنند. از این رو در پروژه تروریسم داعشی شاهد بودید که نقشه ای که آمریکاییها توسط داعش از شمال غرب آفریقا تا آسیای میانه و حتی مناطقی از کشورهای اسلامی مانند مالزی و اندونزی نیز شامل می شد توسط جبهه مقاومت از هم پاشید. این همان جغرافیای خاورمیانه بزرگ آمریکایی بود که به اسم خلافت اسلامی داعش قرار به محقق شدن داشت به شکست انجامید. بر همین اساس جایگاه سردار سلیمانی در جبهه مقاومت از ارزش بالایی برخوردار بود و دشمن تصمیم به ترور ایشان کرد. در نتیجه جمهوری اسلامی تصمیم گرفت همطراز او نظمی که بتواند آمریکایی ها را بهم بزند باید پاسخ هم سطح و همطراز به آنها می داد. چون اگر در انتقام از ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی پاسخ ایران به جنایت آمریکا سریع و قاطع نبود؛ جایگاه امنیت منافع ملی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به خطر می افتاد. به این معنا که اگر ضربه خطرناکی در این سطح به آنها وارد نمی کردیم استکبار جهانی و متحدانش این جرات را پیدا می کردند که در برنامههای آتی خود به ما ضربه جبران ناپذیر دیگری بزنند. در نتیجه پاسخ باید در سطحی باشد که پروژه آمریکایی را در سیطره منطقه به شکست برساند. متناظر با این جنایت در بهترین زمان ممکن پایگاه عین الاسد که یکی از امن ترین پایگاه های راهبردی و همچنین پایگاه الحریر در جنوب اربیل اقلیم کردستان عراق در منطقه به حساب میآید را مورد هدف قرار دادیم. پایگاه «الحریر» یک مرکز فعالیت های جاسوسی به حساب می آید، مهم ترین و جدیدترین سامانه های اطلاعاتی منطقه را دارا می باشد و از سامانه های دفاع موشکی و جنگنده های هجومی برخوردار است. در آنجا اقدامات اطلاعاتی با همکاری رژیم صهیونیستی، کشورهای عربی و همچنین متحدان اروپایی بر علیه جمهوری اسلامی انجام می گرفت. این پایگاه در کل یک پایگاه اطلاعاتی بسیار خطرناک بر علیه منافع ملی کشورمان بوده است که باید مورد هدف قرار می گرفت. پایگاه «عین الاسد» در واقع یک فرودگاه برای نیروهای نظامی است که حدود50هزار متر مربع در دل کشور مستقل عربی اسلامی عراق قرار داشت که از نگاه آمریکایی ها پایگاه عین الاسد یکی از پایگاه های راهبردی در منطقه به حساب میآید. از همه مهمتر اینکه این پایگاه هزاران نیروی جوان از عشایر سنی استان الانبار را آموزش داده و آماده کرده بود تا مرحله دوم پروژه تجزیه عراق را با نا امنی در استان های غربی به اجرا بگذارد. در کنار این چند هزار نیرو؛ هزاران نیروی داعشی که از سوریه به عراق منتقل شده توانسته بودند مناطق مختلفی از عراق را به محاصره در بیاورند که خوشبختانه توسط نیروهای حشدالشعبی و ارتش عراق به هلاکت رسیدند و بقیه نیروهای داعشی با حضور آمریکایی ها نجات پیدا کردند و به این پایگاه منتقل شدند و از آنجا به جاهای دیگر انتقال پیدا کردند. در واقع آمریکایی ها بهجزء امکانات نظامی فرماندهان و عناصر رده بالای داعش را در این پایگاه نگهداری می کردند. در نتیجه می توان گفت این پایگاه تمام دیگر پایگاه های آمریکایی را در داخل عراق رهبری می کرد و رادارهایی که در این پایگاه وجود داشت توانسته بود از فلسطین اشغالی تا بخش هایی از غرب آسیا را کاملا پوشش دهد. اما در ضربهای که بامداد روز چهارشنبه به این پایگاه وارد شد تقریبا زیرساخت های اصلی این پایگاه اعم از رادارهای اصلی و بزرگ پایگاه، زیرساختهای الکترونیکی، مراکز نگهداری پهپادها، بخشی از فرودگاه و پارکینگ هلکوپترها و از همه مهم تر مرکز فرماندهی عملیات مورد هدف قرار گرفت که باعث زخمی و کشته شدن نیروهای نظامی آمریکا و متحدان آنها شد. در این خصوص بخشی از اخبار و اطلاعات بر ملا شده توسط جک خوری خبرنگار روزنامه ها آرتص رژیم صهیونیستی که ادعا کرده بود 224 نظامی آمریکایی زخمی شده بودند که بخشی به بیمارستان نظامی مرکزی تل آویو و بخشی دیگر از زخمیها را به یکی از بیمارستان های داخل اقلیم کردستان عراق منتقل کردند که نیروهای انگلیسی جزیی از زخمیهای این عملیات بودند. در واقع ضربه به اصلیترین پایگاه های بومی آمریکا در عراق، برنامههای راهبردی آمریکا را در منطقه با مختل مواجه کرده بود.
بصیرت: درباره اقدام ایران در حمله به پایگاه های آمریکا در عراق به این سوال که آیا روند ادامه دارد یا اینکه پاسخ ما با همین اقدام ختم می شود؟
این ضربه را نمی توان همه واکنش جمهوری اسلامی تلقی کرد. همان طور که سیدحسن نصرالله اعلام کرد حتی اگر همه مقامات آمریکایی مورد هدف قرار بگیرند تلافی شخصیت سردار سلیمانی و یارانش نمی شود. یا به تعبیر دیگر کفش شهید سلیمانی به سر آقای ترامپ می ارزد. پس مسئله انتقام از نیروهای نظامی ارزش اساسی را برای محاسبه انتقام سخت خیلی بازی نمی کند. هر چند که تلفات وارد شده توانسته بود کشته و زخمی های زیادی را دست آنها بگذارد و تلفات سنگینی وارد کند. در همین خصوص از آنجایی که سردار سلیمانی فقط متعلق به ایران نیست؛ متعلق به همه جریانهای مقاومت است و همه جریانهای مقاومت احساس می کنند که سردار سلیمانی متعلق به آنها است ساکت نمی نشیند و پاسخهای خودشان را خواهند داد. از سوی دیگر مقام معظم رهبری هم در صفحه شخصی خودشان با بسم الله شروع کردند که فرمودند این عملیات آغاز راه است و انتقام نبود. در همین راستای با تدابیر و سازماندهی روشنی در پروندههای مختلف منطقه ای به اجرا گذاشته شود تا "اخراج آمریکا از منطقه" محقق شود. چون اخراج آمریکا از منطقه شاید بخشی از خونبهای سردار سلیمانی و یارانش را بتواند جبران کند.
بصیرت: نظر شما درباره سخنرانی اخیر ترامپ چیست؟
ترامپ بسیار منفعل، آشفته، متناقض و بر اساس ارزیابیهایی که در داخل آمریکا از سخنرانی ایشان شد. به یک باره طرفدار صلح با ایران شد. در حالی که ترامپ 8دقیقه قبل از انجام عملیات ایران بر روی پایگاه عین الاسد توئیت کرده بود که انتقام چه شد. در واقع ترامپ با تکنیکهای رسانهای و عملیات روانی خود سعی می کرد بگوید انتقامی از سوی ایران گرفته نخواهد شد یا ایران توانایی آن را ندارد؛ اما در قالب عملیات شهید سلیمانی پایگاه های راهبردی عین الاسد و الحریر در عراق مورد هدف موشک های نیروی هوافضا سپاه قرار گرفت. باید این نکته را فراموش نکرد که از جنگ جهانی دوم به این سو هیچ آمریکایی مورد هجوم نظامی کشوری قرار نگرفته بود. طبق قانون اساسی آمریکا اگر پایگاه آمریکایی مورد حمله قرار بگیرد آمریکا و شخص رئیس جمهور موظف به پاسخگویی هستند. یکی از دلایلی که آنها اعلام کردند هیچ گونه خسارت و تلفات جانی نداشتیم، مسئله ورود به پاسخ جدید به ایران بود که می توانست جهنم را برای خودشان مهیا کند. لذا در مصاحبهای که اخیرا از ترامپ شاهد بودیم تلاش می کرد که بگوید من آماده مذاکره و دنبال صلح با ایران هستیم. در صورتی که با ترور شهید سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس که از فرماندهان اصلی مبارزه با داعش تلقی می شدند از همکاری با ایران بر علیه داعش سخن می گفت. داعشی که در منطقه دست پرورده و ساخت خود آمریکا است. در نتیجه می توان گفت آمریکایی ها از اتفاقات ممکن در آینده نزدیک برای اینکه وضعیت خودشان را در منطقه تثبیت کنند ممکن است ظرفیتی که از داعشی ها در داخل عراق و یا در پایگاه عین الاسد وجود دارد برای ایجاد آشفتگی بیشتر در عراق استفاده کنند.
گفتگو از وحید قاسمی
ارسال نظرات